نظرات کاربران درباره کتاب گربه زیر باران

دور باش اما نزدیک..من از نزدیک بودنهای دور میترسم..! شاملو

عالی بود واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم, صاحب هتل کاری کرده بود زن احساس مهم بودن کنه چیزی که با شوهرش تجربه نمیکرد و در اخر بااوردن گربه به نظر من تیر خلاص رو زد و دل زن رو بدست اورد.

کتاب با مفهومی بود صاحب هتل که یک غریبه بود خواسته زن را برآورده کرد ولی همسرش حاضر به گوش دادن حرف های زنش نبود

دیالوگ های کوتاه و فضا سازی داستان انسانهای تنهایی را به وجود آورده که در دنیای مدرن امروز در عین حالی که در کنار هم هستند ولی تنهایی رو تجربه می کنند و ترجیح می دهند که تنهایی خود را با یک حیوان پر کنند .

نتیجه اخلاقی و درون مایه داستان : به خواسته و علایق همسرتان توجه بیشتری کنید چون ممکنه بخاطر یک گربه خیانت کنه!!!!!!

به نظر من بخاطر تفاوت سنی باید دید مثبت تری داشت،زن خیلی رمانتیک بود و مرد بی تفاوت،قصه خیلی از زندگی های امروزی

خیلی ساده بود ولی تاثیرگذار

خیلی متوسط

یه داستان کوتاه به تمام معنا بود، واقعا کیف کردم.

با اینکه داستان ساده ای بود ولی نشون داد گاهی آدم به چیزای کوچیک دلش خوش میشه، آخر داستان رو خیلی دوس داشتم

وقتی داستان رو متوجه نمیشم نظرات و نقد میخونم 👌به خواسته های همسرتون توجه کنید شاید بخاطر یه گربه وسوسه بشه خیانت کنه

کاش شوهره بیشتر به خانومش اهمیت می داد

‎نثر کتاب صریح و گیرا هست ‎همه ی ما همیشه دوست داریم دیده بشیم و دوست داشته بشیم ‎به نظرم زن و شوهر رابطه ی نسبتا خوبی با هم داشتن ‎وقتی رابطه ی خودم با شوهرم رو با اونا مقایسه میکنم میبینم چندان تفاوتی هم با هم نداشتیم ‎زن ها از. اینکه دیده بشن و مورد توجه قرار بگیرن خوششون میاد ‎صاحب هتل ادم جالبی بود و مطمئنا ادم شناس خوب با روابط اجتماعی بالا بود ‎با سن بالایی که داشت پس حتما تونسته از مشتری های قبلیش کسب تجربه کنه ‎نمیتونم بگم عاشق زن شده ‎مردها سخت عاشق میشن!!!! ‎خانمه هم تحت هیچ شرایطی شوهرشو ول نمیکرد ‎ماها با وجود یه همراه کنارمون باز هم اگر کسی بهمون محبت و توجه بیشتری کنه زود ازش خوشمون میاد ‎اما با صراحت تمام میگم هرگز همراهمون رو تنها نمیگزاریم اون امتحان خودشو پس داده،پس ‎میشه از بعضی ندانسته ها و نداشته هاش چشم پوشی کرد!!

زن خوب تونسته تا همین الانشم با مردش کنار بیاد

منم عاشق بچه گربه ام خیلی دوست دارم شاید می تونست نمادی از علاقه زن به داشتن بچه باشه صاحب هتل رفتارش با زن جوری بود که اون احساس مهم بودن می کرد , کاری که مرد برای زن انجام نمیداد زن ادمی احساساتی و مرد خشن و بی تفاوت

کوتاهی داستان عالیست. اما....

ساده و مختصر و در عین حال پر مفهوم و عمیق بود

خوب بود. جمع و جور، با فضا سازی مناسب.

قشنگ بود.صاحب هتل پیر بود،خانمه جوان.میشه خیلی مثبت فکر کرد و گفت احساسش پدرانه بوده😄😄

ینی چی؟؟؟🙁🙁 البته قشنگ بود

دم صاحب هتل گرم!

من اول نظرات رو خوندم، اکثر نظرات مبالغه آمیز بود داستان ربطی به خیانت نداره اصلا. مرد هم غیر جمله آخر و بی توجهی آخرش رفتار معمولی داشت حتی بالاتر از متوسط حالای جامعه.

علاوه بر پایان غیر منتظره و جذاب، پیامی که این داستان منتقل می‌کند بسیار عمیق و به جاست. شما چه پیامی از آن دریافت کردید؟ شاید کسی از دور حواسش به ما باشد. شاید خواسته دلمان را به نزدیک‌ترین عزیزمان بگوییم امّا یک نفر از چشم هایمان بفهمد چه می‌خواهیم.

چقد این خانوم رو درک کردم؛) من آدم کم حرفی هستم و بعضی وقتا دوست دارم در مورد احساسم حرف بزنم اما کسی نیست که گوش کنه و یا به صورتی زدن توی ذوقم؛) جالب اینجاست که همیشه شنونده خوبی بودم.

نمیدونم چرا اما با خوندن صفحه آخرش شگفت زده شدم انگار...

عالی و بینظیر

چه توصیف دقیقی بود از چیزی که زیاد دیدم و حتی تجربه کردم. این همه وضوح، شوک آور بود

کتاب خیلی خوبی بود

جالب بود

خیلی بیخود بود

واقعا واسه خانومه بابت داشتن چنین شوهری متاسفم ایشالا صاحب هتله جبران میکنه😁

خیلی خوب بود😍🌸

قشنگ بود👏👌

عالی بود

نتیجه اخلاقی: وقتی کسی رو دوست ندارید باهاش ازدواج نکنید. زن و مرد هم نداره این قضیه

متوسط بود

من این داستان رو خیلی دوست دارم متن روان و خوانای داستان به همراه تعریف های جذاب و دوست داشتنی، خواننده رو به ادامه خوندنش تشویق میکنه. احساسات رو واقعی بیان میکرد، و تو شروعش همه جارو توصیف کرده بود حوری که میشه فضای اتفاقات رو قشنگ تصور کرد. خیلی عالی بود. به همتون این داستان رو پیشنهاد میکنم.

پوست جورج کنده‌س =)

به نظرم محتوای داستان مفید نبود

یه اتفاق ساده ولی در عین حال جذاب :)

درعین کوتاهی زیبا بود

بله دل به دل راه داره صاحب هتل با گربه مخ زنی کرد 😂

عالی بود.مختصر،زیبا،مفید.

خوشم نیومد😞 هیچی نفهمیــدم خیلی بی معنی بود

زیاد خوشم نیومد بنظرم بی معنی بود

جالب بود.ولی ساده

پایانش مبهم بود

گویای زندگی خیلی از ما ادم هاست که در روزمرگی های زندگی مشترک دیگه محبت و توجه کردن به هم دیگه رو فراموش می کنیم و در جریان زندگی غرق میشیم و در زیر سقف مشترک انگار که فقط با هم هم خونه هستیم و وقتی یه توجه خیلی کوچک از شخص دیگه می گیریم انگار که دنیا رو بهمون دادن و واقعا این نوع و سبک زندگی های مشترک غم انگیز و باعث تاسفه 😔

کتابی بود که خواندنش رو برای یک بار حتما توصیه می کنم چون هم جذاب بود و دوستان توجه کنید این اا داستان کوتاه هستن و با این دید کتاب رو بخوانین. واقعا خیلی شاهکاره که آنتوان چخوف، همینگوی و تالستوی می تونن اینقدر خوب تمام ایدشون رو در چند صفحه نشان بدن.

عالی