نظرات کاربران درباره کتاب خیمه

این کتابو دوس داشتم یه مثال پیچیده بود برای آدمایی که از همه چیز کناره گرفتن تا هم خودشون آسیب نبینن هم اطرافیانشون درحالی که با این همه گوشه گیری بازم افرادی هستن که بخوان بلا سرت بیارن یا از ناراحتیت خوشحال شن این داستان نشون میده انزوا هیچیو حل نمیکنه...

زیبا بود. بیشتر می خواست تلاش بیهوده ی انسان رو برای آگاهی دادن به دیگران برسونه...

ارزش خوندن داشت و به نظرم جالب بود

کاش داستانش طولانی بود ولی جالب بود

جالب بود دوست داشتم

شاید زیباترین و بهترین توصیف از نوشتن و نویسندگی باشه این کتاب.

سر پناهی با نوشته و کاغذ ولی برای دیدن بیرون باید آتشش بزنی و درد بکشی ولی باز در درونت بنویسی

به خوبی دنیای انسانها رو وصف کرده، بخصوص دنیای کسانی که به نوشتن علاقه مند هستند و نوشتن راه نجات میدونند.

از تشبیهی که برای انسان‌ها به کار بُرده بود و نمایان کردنِ دنیای نویسندگی، خوشم اومد؛ جالب بود.

خیمه به مثابه دنیایی که نویسنده برای خودساخته با اشاره به مشکلاتی که نویسنده بر سر راه دارد

همیشه قلیل بودند انسان هایی که می دانند ، در برابر آن هایی که نمیدانند .

جالب بود. نوشتن راه نجاتی برای فرار از مشکلات_بدی ها_درک نکردن ها_و رهایی از غم و شاید هم برای فرار از انسان هایی با چشمانی سرخ و درخشان که زوزه می‌کشند.....

داستان به قدری کوتاه بود که نمیشه از مطمئن شی برداشتت درسته یا نه!!!

خیلی قشنگ دنیای یک نویسنده رو ترسیم کرد.

خوشم اومد

فهمیدن درد داره تاوان فهمیدنتم نابود اینکه نابودت کنن ولی ارزشش و داره..

قشنگ بود

روایت داستانی خوبی نداشت.

بعضی آدم ها به دلیل ترس ، دیواری بین خودشون و فضای بیرون و ناامن میکشن که معمولا جنس این دیوار از چیزیه که بهش علاقه دارن(نوشتن ، نقاشی و هرچیز دیگه) و سعی می‌کنن از خودشون و آدم هایی که دوستشون دارن محافظت کنن ولی خب اکثر اطرافیان دلیل این کار رو درک نمیکنن چون در فضای بیرون ناامنی نمی‌بینن! در هر صورت اون فرد هم دیر یا زود متوجه میشه که نمیتونه خودش رو کاملا از دنیای بیرون جدا کنه و دیوارش هیچ وقت به اندازه کافی محکم نیست.... البته این نظر منه و چون کتاب چند وجهی بود خیلی برداشت های متفاوتی میشد ازش داشت... توی کتاب چون کلمات مناسبی انتخاب شده بودن حسی که باید هم منتقل میشد و این کتاب رو دلنشین و قابل فهم کرده بود...

یک بار کتاب رو خوندم، کتاب پیچیده ای به نظر میرسه و خیلی متفکرانه نوشته شده. ارزش یکبار خوندن رو داره.

به گمانم همه لحظات کوتاهی هم که شده چنین خلوتی را تجربه کرده باشند...خیلی از داستان لذت بردم

جالب بود از تشبیهی که برای انسان ها به کار برده بود خوشم اومد..

عالی

شمع کوچک درون خیمه گرم نگهت میدارد.

این کتاب درباره آدم هایی صحبت میکنه که سعی میکنن با کناره گیری از دیگران خودشون رو از دردسر و مشکلات دور نگه دارن ولی نمیدونن که دردسر برای هرکس و هر جایی همیشه حاضره

"جلب توجه کرده ای و خودت را در معرض دیدشان قرار داده ای. خودا را لو داده ای." داستان کوتاه از توصیف دنیا و حس و حال نوشتن از نگاه نویسنده اش. مراقب هم باشیم هوای همو داشته باشیم.

بد نبود

خوب نبود

این کتابو دوست داشتم خیلی مثال خوبی زده تا بتوانیم اطراف خودمان را بشناسیم

زیاد جالب نیست

دوسش داشتم مثل یک انشای جذاب متنش روان بود و لذت میبردی از خوندشن و کوتاهیش مطلب رو میرسوند

داستانِ کوتاه و قشنگی بود. نمی‌دونم برداشتم از این داستان درست بوده یا نه، اما به نظرم وقتی راه فرار و تخلیه احساسات و افکارت نوشتن باشه، کاملا متن این داستان رو حس می‌کنی.

هرکسی مثل ما نیست، دیوونه نیست.

خیلی مفهومی بود ممکنه هرکسی خوشش نیاد

فکر کنم نویسنده می خواست بگه نوشتن و نویسندگی یک جاهای جواب نمیده و دردی رو دوا نمیکنه

حصار خودساخته ما پیرامون خودمون، هیچگاه ما را با درد و غم جامعه مواجهه نمیکنه. این حجم از انفعال عاقبت باعث میشه روزی برسه که خیمه خودمون هم در آتش کارهای ناکرده و راه های نرفته بسوزد...

ای کاش طولانی تر بود با وجود متن روانش، خیلی مفاهیم خوبی منتقل میکرد

داستان کوتاهی که نویسنده تخیل کرده برای نشان دادن احساس نویسندگی و سختی راه آن. خوب بود. خواندنش باعث تفکر عمیق تر می شه.

هزار بار عالی. ترجمه عالی. متن عالی. موضوع عالی. ۶ صفحه‌ست بخونین دیگه. حالم جا اومد.

حقیقتش مطمئن نیستم هر کی بخونه خوشش بیاد ، سبکش سوررئاله و چالش نویسنده با جهان پیرامونش رو نشون میده ، البته خیلی کوتاهه ... ترجمه بد نبود من بدم نیومد ولی خیلی هم دوست نداشتم برای همین هم سه تا ستاره دادم.

این داستان عالیه...

موقع خوندن نظر خاصی نداشتم راجع به کتاب ، دقیق نمیدونستم داره نویسندگی رو توصیف میکنه ، یا دنیای انسان های بیهوده گرا را‌ . حتی در خلال جملات یک لحظه گفتم چه چرت! نظرات دوستان رو خوندم ، تازه بعدش گفتم آها! و بعدش به برداشت شخصی در مورد کتاب رسیدم ، به نظرم کمک کننده بود ، توصیه میکنم زمانی که کتابی رو خوب متوجه نمیشید حتما نظرات رو بخونید قبل از قضاوت در مورد کتاب ، بعد از خوندن برداشت های دوستان متوجه میشید که شما متوجه داستان نشده بودید😊 باعق میشه دوباره کتابو با دقت و تامل بیشتر بخونید.

امشب، شبی بود که رسما افغانستان سقوط کرد، چقدر فصای این "خیمه" برام آشنا بود. دیار وحشت، قلم‌های بیهوده،

چقدر عالی بود. وسواس‌های فکری و مجادلات درونی ما با خودمون رو به زیبایی در چند صفحه بیان کرده بود. اتوود نویسنده‌ی فوق‌العاده‌ایه.

جالب و قابل تامل 👍

به آرامی و خونسردی شمارا در بیابانی خوفناک با قلمی تنها خواهد گذاشت.... . . داستان دلنشینی بود و ترجمه خوبی داشت کتاب خیلی مناسبیه برای ۱۰ دقیقه های خالی تون.

یاد انشاء های دبیرستان افتادم

از رنجی که می‌برند...

عالی. اگه داستان بلند بود، غوغایی به پا می کرد.

❤❤❤❤❤