نظرات کاربران درباره کتاب گزیده اشعار فریدون مشیری
۴٫۶
(۷۶)
#انسان_بمانیم
گفته بودی که چرا محو تماشای منی آنچنان محو که یک دم مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی.....
از جمله شعر های فوق العادشون هست:)
keyvan
دوستان عزیز آیا شما کتاب ( کنز الحسین)با این نام برخورد کرده اید؟
keyvan
چندین جلد کتاب دارم که قدیمی هستند.ویک جلد (اشعار حافظ شیرازی.قدیمی و مصور)کسی خواست تقدیم میکنم
keyvan
دوستان عزیز کتاب (کشکول شیخ بهایی)را آیا کسی خوانده است ؟
Nika
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دلداده به آواز شباهنگ
تو به من گفتی از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب آیینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است
.
.
.
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!:(
آسمان
خوب
مهدی فیروزان
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه
جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب آیینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران
است
باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن
با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم
سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی من نه رمیدم نه گسستم
بازگفتم که تو صیادی و من آهوی
دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید
یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای دردامن اندوه کشیدم
نگسستم نرمیدم
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
فریدون مشیری کتاب رو نخنوندم
سوفیا
همه پیامهای من رو پاک کرده طاقچه 😂😂😐😐
آسمان دوم
دلم خون شد از این افسرده پاییز
از این افسرده پاییز غم انگیز
*فریدون مشیری*
کاربر ۳۶۵۴۹۲۱
خیلی خوبه
حسنا
منم مجنون ان لیلا که صد لیلاست مجنونش
امیر وحیدی
بله پاییز حس خوب آرامش و سبک بالی بهم میده. تو پاییز آرام ترم و مغزم بهتر کار میکنه
goddess
141صفحه یه ریس خوندم تا برسم به شعر" کوچه" و یادآوری صدای خوب دبیر ادبیاتم در سال های دور...
کاربر ۲۳۲۱۱۷۴
یاد باد آن روزگاران یاد باد،،،
آیدا
عاشقشم😍😍
بیشترشون خیلی زیبان😍😍
گفته بودی که چرا محو تماشای منیِ
آنچنان مات که یکدم مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
Setayes writer
انچنان محو
Autumn
بی تو مهتاب شبی باز...
ولش کن دیگر...!
این منِ بی تو
مگر کوچه خیابان بلد است...؟!
یاسمن کیوان مهر
سپیدار
مرا عمری به دنبالت کشاندی سرانجامم به خاکستر نشاندی
ربودی دفتر دل رو افسوس که سطری هم از این دفتر نخواندی
گرفتم عاقبت عاقبت دل بر منت سوخت
پس از مرگم سرشکی سرشکی هم فشاندی
🌾ساغر🌾
بی تو
مهتاب شبی
باز از آن کوچه گذشتم...
عالی و بی نظیر
❤❤❤❤❤
بی تو اما به چه حالی
من از آن کوچه گذشتم...
R Ka
داشتن چنین طبع لطیف و قریحه شعری در قرن معاصر موهبتی است که زنده یاد فریدون مشیری از آن برخوردار بود. خوشا به حالش که در تاریخ ادبیات ایران جاودانه شد. سالها پیش گزیده اشعار ایشان با نام یک آسمان پرنده را خواندم. بسیار لطیف و تأمل برانگیز است. روحش شاد🙏🌹
م.حکیمی
بیا،به حال بشر های های گریه کنیم
که با برادر خود هم نمی تواند زیست
چنین خجسته وجودی کجا تواند ماند؟
چنین گسسته عنانی کجا تواند رفت؟
صدای غرش تیری دهد جواب مرا:
_به کوه خواهد زد
_به غار خواهد رفت
بشر دوباره به جنگل پناه خواهد برد!
اشعار روان و فوق العاده دلنشین
حتما مطالعه کنید و لذت ببرید❤️
𝑴𝒐𝒉𝒂𝒅𝒆𝒔𝒆✨
بی نظــــــیره☔
📝📚نوجوان کتابخوان📚📝
سلام میگم شما اسمتون و سنتون و شهرتون را میگید؟ ممنون
آلوین (هاجیك) ツ
البته که استاد مشیری فوقالعاده ان توی شعرهاشون و بی شک که من هم تعداد کثیری از اشعار کامل یا تک بیتی هایی از بین شعرهاشون رو میپسندم:)
لذتبخش و لحظاتی آروم و پر خاطره برام رقم خورد...
قابل به ذکره برای کسیکه میخواد نمونهای از کتاب تهیه کنه، این توضیحات مناسب نیست! بهتره اینارو انتقال بدین آخر کتاب و سرآغازِ کتاب رو با اشعار معرکهشون شروع کنید.
ali asadi
خیلی خیلی دلچسب است
غریبه
🍃بهار را باور کن
باز کن پنجره ها را ، که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن می گیرد
و بهار
روی هر شاخه ، کنار هر برگ
شمع روشن کرده ست
همه چلچله ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
حالیا معجزه را باور کن
و سخاوت را در چشم چمن زار ببین
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی ها را جشن می گیرد!
خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره ها را
و بهاران را
باور کن.
فریدون مشیری
Saeid
ریشه در خاک یکی از بهترین هاست
zeroday attack
اقای مشیری یکی از بهترینهای ادبیات ما بوده،
امیدوارم کتابهایشان را کامل کنید، ✋
سپهر
کسی در بی نظیر بودن شعرهای فریدون مشیری بنظرم نمیتونه تردیدی کنه، ولی واقعا اشعار ایشون سر تا پا نا امیدیه، ترس از پیری، ترس از مرگ، غم، غصه، اونجا که میگه زندگی در چشم من شب های بی مهتاب را ماند، نمیفهمم چرا، چرا این همه نا امیدی، چرا این همه سیاه، حیف این قلم که صرف تزریق یاس بشه، این قلم میتونست صرف تزریق عالی ترین مفاهیم زندگی بشه، اما نشد...
مهسا
من عاشق اشعار فریدون مشیری نازنین هستم...با اشعار فریدون عزیز خاطره ها دارم از دوران نوجوانیم...با خوندن اشعارش ارامش خاصی میگیرم...ممنونم طاقچه
rozalin
شاعر عشق و دوستی. در شعرهاش و دکلمه هاش انرژی مثبت موج میزنه
سین.ز
کاش میشد این دل فشرده _بی بهاتر از تمام سکه های قلب_ را زیر آسمان دیگری قمارکرد
P.H
عالی و بسیار زیبا
fateme kheiripour
نمیدونستم شعر بی تو باز شبی از آن کوچه گذاشتم از آقای مشیری هست متن کامل شعر رو خوندم و حظّ کردم .
شعرهای بخش پایانی مظمون عاشقانه دارن و برای من خیلی دلچسب بودن .
Fereshte
شعرها بیشتر غم انگیز بودن و فقط چند شعر شاد و پر از شور زندگی داشت
من این کتاب را برای شعر گفته بودی که چرا محو تماشای منی که یکی از افراد در نظرها نوشته بودند از اشعار این شاعر هست خریدم ولی متاسفانه در این کتاب نبود
و خوشحالم که نسخه چاپی را نخریدم.
hiden
بی شک ، بهتررررررین بود .
کاربر ۱۵۷۱۷۸۷
خیلی خوب
Fatemeh.Idealistic
نسخه فیزیکی این کتاب رو دارم.
بنام مهربان ترین
پشت خرمن های گندم
لای بازوهای بید
آفتاب گرم کم کم رو نهفت
بر سر گیسوی گندم زارها
پر فراز سینه پربار دشت
بوسه بدرود تابستان شکفت
از تو بود ای چشمه جوشان تابستان گرم
گر به هر سو خوشه ها جوشید و خرمن ها رسید
از تو بود از گرمی آغوش تو
هر گلی خندید و هر برگی دمید
این همه شهد و شکر از سینه پرشور توست
در دل ذرات هستی نور توست
مستی ما از طلائی خوشه انگور توست
راستی را بوسه تو، بوسه بدرود بود؟
بسته شد آغوش تابستان؟
خدایا...
زود بود!
خداحافظ فصل خوب عطش! فصلی که آب را در تو گواراتر یافتم
نه! که عطش تو، آنرا گواراتر کرده بود...
خدایا!
عطش تمام خوبیهای دنیا را بر من بچشان تا زندگی ام روز به روز گواراتر شود...
و من هر روز تشنه تر از روز پیش گردم...
تشنه همیشگی مهر تو، خدای زلال و گوارای من...!
فریدون مشیری
خانم جغد
بیا به حال بشر های های گریه کنیم...
sadra 69
روحش شاد. واقعا چقدر لطیف و دلنیشنه شعر های ایشون. من از شعر نو خیلی خوشم نمیاد اما فریون مشیری فرق داره با بقیه؛ تا جایی که بعضی بیتهاش میتونه سرلوحه زندگی آدم باشه مثل این: غم زمانه به پایان نمیرسد برخیز/ به شوق یک نفس تازه در هوای بهار.
فقط دقت کنید این کتاب گزیده اشعار هست نه کلیات.
Setayes writer
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آنچنان محو که یک دم مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
عاشق این دو بیتم...!)
آسمان
عالی بود 👏👌
بهنام بادپروا
بسیار زیبا بود لذت بردم ،به زیبایی کلمات رو کنار هم چیده و میشه گفت این زیبایی رو در تک تک کلمات انتخاب شده میتوان دید ،حتما بخونید
hasssan
لذت می برید از ابیات ساده و زیبا مشیری
حجم
۱۰۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۱۰۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۷۷,۰۰۰
تومان