نظرات کاربران درباره کتاب یادداشت های شیطان

این کتاب درباره ی "انسان بودن" و اساساً تجربه ایست که ابلیس از سر کنجکاوی و حسادت سعی در درک آن دارد. این چیزی ست که این کتاب را خاص می کند : شیطانی که به زمین می آید تا انسان بودن را بفهمد. قلم نویسنده بسیار قدرتمند و درخشان است در شخصیت پردازی بخصوص در نشان دادن جنبه های پنهان غرایز و افکار کسانی مانند پاپ و کاردینال. شاید بتوان گفت کتاب بدبینانه نوشته شده است اما این بدبینی بخشی از جریان واقعی امور است. کتاب جنبه ای اسطوره ای دارد زیرا شیطان از دیرباز تاکنون در کنار اسطوره های بشری زندگی می کند و ترفند هایی را طبق تعریف متون عتیق و جریانات سنتی برای نابودی انسان بکار می برد. اما انسان در این کتاب بین خدا و شیطان سرگردان است و راه اسطوره شدن را طی می کند اما بزودی زمانی می رسد که این انسان در شرارت ، شیطان را به حیرت وا می دارد. هم چنین شیطان در این کتاب سعی می کند "وسوسه های انسانی" را درک کند به همین دلیل مثل یک مرد دل در گرو یک دختر می سپارد. این دارای مونولوگ ها و اغلب دیالوگ های پرجنب و جوش است که ما را به یاد داستایوسکی می اندازد و براستی آندری یف در شیوه بکار بردن مضمون های روانشناختی وارث داستایوسکی ست. بحث های این کتاب به گستردگی تاریخ است. شیطان در این کتاب نوعاً به دنبال اثبات شرارت در انسان است تا بلکه خود از او برائت بجوید. به نظر من یکی از اهداف نویسنده نشان دادن موجودی بدتر از شیطان و آن موجود انسان است. به طور کلی مسئله ی شر و خاستگاه آن موضوع اصلی کتاب است. باعث تاسف است که کتاب با مرگ نویسنده نا تمام مانده است اما با این وجود خواندن کتاب توصیه می شود.

بسیار کتاب تکان دهنده ایست که روزمرگی انسان رو از دید مثلا منبع اصلی شر نگاه می کند در حالی که خودِ شیطان در تعجب اعمال انسانی است ، که او را مقصر تمام گناهانش می داند .

کتابی که دراون شیطان تجسم پیدا کرده در بدن یه انسان فانی به زمین اومده گاهی جلوی انسان کم میاره و گاهی به انسان درس میده. عشق رو تجربه میکنه... یه کتاب راجع به فلسفه زندگی فک میکنم درمورد این کتاب اجحاف شده