نظرات کاربران درباره کتاب فتح خون

تنها وصفی که میشه از مولف داشت فرمایش مقام معظم رهبری است:سید شهیدان اهل قلم خداوند این شهید بزرگوار رو غریق رحمت کنه شهید آوینی تکرار نشدنی است... کتاب فتح خون بسیار گیرا،جذاب،دلنشین و بینظیر است.

راوی: هر انسانی را لیله‌القدری هست که در آن ناگزیر از انتخاب می‌شود و حُر را نیز شب قدری این‌چنین پیش آمد... «عمربن سعد» را نیز ... من و تو را هم پیش خواهد آمد. اگر باب یا لیتنی کنت معکم هنوز گشوده است، چرا آن باب دیگر باز نباشد که: «لعن الله امه سمعت بذلک فرضیت به»⚘⚘ . . کتابی بود بسیار خواندنی، روان و صد البته تاثیر گذار. به جرات میتوانم بگویم یکی از بی نظیرترین کتابهایی بود که درباره واقعه عاشورا خواندم.شیوه خاص روایت در قالب جملاتی زیبا و ادبی واقعا تاثیر گذار بود. کتاب در دو بخش روایت میشود ،از یک سو مروری ست بر واقعه ی کربلا و از سوی دیگر که به نظرم از دلنشین ترین بخش های کتاب بود ،تحلیل ها و تلنگرهای بسیار زیبای راوی بود که باعث جذابیت هر چه بیشتر آن شده بود. مطالعه ی این کتاب زیبا را حتما پیشنهاد میکنم 👌🥀

زیبایی و دلشینی قلم سید شهدای اهل قلم فوق العاده اس. به علاوه：خواننده حس میکنه که نویسنده(شهید آوینی) اصلا اهل این دنیا نیست...انگار موقع بیان وقایع و حوادث ، ملک و ملکوت رو داره مشاهده میکنه.

عالی عالی عالی با حسین محشور باشی ای شهید بزرگوار.

این کتاب فوق العاده اس. حین خوندنش صدای شهید آوینی رو انگار میشنوید.

حتی اگر مسلمان هم نباشید، با خواندن این ملغمه ی شور و عشق و خون، لب به تحسین باز میکنید. خیلی ها سعی کردند با تقلید از این سبک نثر آسمانی، برای خودشون شاخی دست و پا کنند، ولی جز کاریکاتوری که ادعای مینیاتور بودن داره، چیزی نصیب خواننده نکردند! هرچند با برخی از نظراتشون در مورد بعضی مسائل موافق نیستم و گمان میکنم گاهی بیش از حد از عالم ملموس و محسوس جدا شده واقع بینی رو زیر سایه ی انتزاعیات له و لورده کرده اند و موجب شده نگاهشون صفر و صدی و متعصبانه به نظر بیاد. به هر حال خواندن مجموعه مقالات ایشون رو که عالبا نشر واحه به چاپ رسونده به همه پیشنهاد میکنم. رستاخیز جان، آغازی بر یک پایان، حلزون های خانه به دوش و خصوصا حکومت فرزانگان به شدت برای جوانان و عموم جامعه راهگشا و چالش برانگیزه. کتاب فردایی دیگر هم که مجموعه مقالاتشون درباره ی فلسفه و شعره، برای علاقه مندان به این حوزه میتونه جالب باشه!

توصیه های دیگران در مورد خواندن فتح خون همیشه مثل یک چراغ در ذهنم سوسو می زد گویی عاملی ناپیدا آن را به عقب می انداخت . تا در این روزهای آخر سال و مصادف با ماه رجب توفیق شد. خواندن این کتاب سربازیست. آموزش دین مداری در مدرسه ابی عبدالله علیه السلام است

کتاب واقعا عالی بود،یک خلاصه کم حجم ودرعین حال جامع از واقعه کر بلا بود،وقتی کتاب را خواندم به دیگر دوستانم هم معرفی کردم، شیوه نگارش شهید آوینی بسیار ساده ودر عین حال عمیق وفلسفی است ،کتاب به هیچ وجه ملال آور نیست ،بعد از خواندن کتاب دوست داری بارها وبارها به عبارتهای ساده وتأمل انگیز کتاب برگردی .... حقا که سید شهیدان اهل قلم بود،آوینی....

سید شهدای اهل قلمُ با این کتاب شناختم. یکی از بهترین کتابهایی که خواندم.

عجب قلمی دارد شهید اهل قلم

چرا از کتابای سید مرتضی آوینی فقط یه دونه اش تو طاقچه هست؟؟ ، در حق قشر ما تو اپلیکیشن طاقچه خیلی اجحاف شده حقیقتا ، استاد اهل قلم، عرفان،... که کتاباش اینجا موجود نباشه ،پس چه جایی هست برای کتاب های دیگه..همین میشه دیگه وقتی کتابای ارزشمند کم باشن اونوقت اراجیف یکی مثل کاذب ضلالت(هدایت) به عنوان کتاب شناخته میشه..

مردانگی و وفا را کجا میتوان آزمود،جز میدان جنگ ؛ آنجا که راه را همچون صراط از بطن هاویه آتش می گذرد؟...دین دار آن است که در کشاکش بلا دین دار بماند ،و گرنه، در هنگام راحت و فراغت و صلح و سلم چه بسیارند اهل دین... . . . . . . یا اَللّهُ یارَحمنُ یارَحیمُ یامُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّت قَلبِی عَلی دِینِک💚 . . . - یک ستاره کم‌کردم چون بر دانش عربی که نداشتم شاید در کتاب اتکا شده بود و من بسی رنج بردم! و به قرآن و لغت نامه بارها در بین مطالعه کتاب مجبور شدم رجوع کنم که همین قطع شدن مطالعه کتاب اذیت کننده بود.🤕 ولی دوباره اضافه کردم چون حس کردم خود کتاب میتونست ۶ ستاره باشه 🤔😊 و البته میتونست معانی آیات و بعضی عبارت در پاورقی ذکر بشه.😒 - و تشکر از کاربر F313 گرامی بابت یاد دادن دعای ذکر شده در نظر.🙏

با سلام، من فقط یه قسمت کوتاه از متن کتاب رو جایی شنیدم و خیلی به دلم نشست،کاش به مناسبت محرم برای این کتاب تخفیف بذارید💗

لطفا در بی‌نهایت قرار دهید

لطفا بذاریدش تو طاقچه بی نهایت :(((

☄چهاردهم تیر ماه، روز جهانی " قلم " مبارک...☄

چرا بقیه کتابهای شهید آوینی رو انتشار نمی دید

این کتاب بی نظیره و جزء بهترین کتاب هایی که خوندم.👌

پیشنهاد مطالعه... آن سخن کز دل برآید،لاجَرم بر دل نشیدند...

واقعا چه قلمی داشتند والا مقام ترین شهید

بخشهایی از کتاب: - خون حسین و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله را می نمایاند. بگذارد اصحاب دنیا ندانند. کرم لجن زار چگونه بداند که بیرون از دنیایی که او تن می پرورد چیست؟ زمین و آسمان او همان است، و اگر او را از آن لجن زار بیرون کشند، میمیرد. - اگر با مرگ انس نگیری، خوف، راه تو را خواهد زد و امام را در صحرای بلا رها خواهی کرد - یاران! شتاب کنید، قافله در راه است. می گویند که گناهکاران را نمی پذیرند؟ آری، گناهکاران را در این قافله راهی نیست. اما پشیمانان را می پذیرند. آدم نیز در این قافله ملازم رکاب حسین است، که او سر سلسله خیل پشیمانان است، و اگر نبود باب توبه ای که خداوند با خون حسین میان زمین و آسمان گشوده است، آدم نیز دهشت زده و رها و شده و سرگردان، در این برهوت گمگشتگی وا می ماند. - (از سخنان امام حسین در روز عاشورا) خداوند دنیا را برای فنا آفریده است؛ تازه هایش به کهنگی می گراید و نعمت هایش به زوال، و شادی هایش به تیرگی؛ منزلگاهی است پر فراز و نشیب و خانه ای است ناپایدار... و چون اینچنین است،زادراه سفر برگیرید و بهترین زادراه تقواست

بی نظیر و صد البته آسمونی

واقعا قشنگه. مخصوصا اگه موقع خوندن صدای زیبای شهید آوینی در روایت فتح رو در ذهنتون تصور کنید.

بسیار کتاب جذاب و خوش قلمی بود. یاد نویسنده ی شهیدش جاویدان.

این کتاب واقعا با تصورم تفاوت می‌کرد و بسیار زیباتر از تصورم بود. شهید آوینی یقینا این حرف‌هایی که بر زبان میاره رو با تمام تن و جانش داره می‌زنه و خودش در آتش عشق می‌سوزه. به قول خود شهید «تن چهره جان است اما از آن اقیانوس بی‌کرانه، نَمی بیش ندارد و اگر داشت که آن دل‌باختگان صنم ظاهر، حسین را می‌شناختند»

امروز جای خالیت بیشتر حس می شود هنر این کشور به تفکر و روش تو محتاج است.

امان از فکر آوینی! از قلمش... عالیهههه

چه زیبا وتکاندهنده روایت میکند راوی، این واقعه تکاندهنده ی تاریخ را

تاثیر گذار ترین کتابی بود که تو زندگیم خونده بودم!

از بهترین کتاب‌هایی که تا به حال خونده بودم

لطفا کتابای بیشتری بگذارید از اثار شهید آوینی 💐

بخش هایی از کتاب ''قاف'' نوشته ی مهدی مرادی (انتشار، به زودی) آن روز گریه نکردم. در عوض تابستان سال بعد تا دلتان بخواهد گریه کردم. تا زمانی که چشمانم توان گریستن داشت. ده روز اول محرم را هم گریه کردم. البته حکما ده روز اول محرم را باید گریه کرد. من بودم که تا آن روز فلسفه ی این میزان از عزاداری را نمی دانستم اما حال می دانم. دریافتم که عشق به حسین (ع) کم نظیر است. فهمیدم عشق می تواند به جوهره ی آدمی جلا ببخشد. همه ی آدم ها عاشقند. نود درصدشان عاشق پول، هشتاد درصدشان عاشق جنس مخالف، شصت درصدشان عاشق بچه و پنج درصدشان عاشق علم. البته این آمار در میان مسلمانان کمی متفاوت است: نود درصدشان عاشق پول، هشتاد درصدشان عاشق جنس مخالف، شصت درصدشان عاشق بچه، پنج درصدشان عاشق علم و تمامی شان عاشق حسین (ع). عشق به حسین کم نظیر نیست، بی نظیر است. عشق به حسین زن و مرد نمی شناسد، پیر و جوان نمی شناسد، فقیر و غنی نمی شناسد. عشق به حسین ظاهر نیست. باطن است، باطن. *** تابستان بود و باران می بارید. تابستان بود و باران می بارید؟؟ آری، تابستان بود و باران می بارید. پنداری آسمان هم شده است من. پنداری او هم می گرید. پیش از ظهر بود که به آستانه اشرفیه رسیدم. آستان سید جلال الدین اشرف. آستان اشرف. اشرف، شریف تر، بزرگوارتر. چه بسا معنا دارد این اشرف. اشرف... باران... باران می بارید... تابستان بود و ... چه می گویم؟ نمی دانم. پیش از ظهر بود که رسیدم. نه چندان خلوت و نه چندان پرهیاهو. به محض اینکه پا به صحن حرم گذاشتم، باران شروع کرد به باریدن. باران. حتما با خود می گویی که چرا مدام تکرار می کنم باران. چون تابستان بود. تابستان بود و باران می بارید. صد البته در گیلان، باران فصل نمی شناسد. دائم می بارد. اما باران داریم تا باران. باران تابستان با باران پاییز توفیر می کند. نه تنها باران تابستان با پاییز، که باران زمستان هم با بهار توفیر می کند. بالکل باران با باران توفیر می کند. باران عاشقانه داریم، باران عارفانه، باران ... بگذریم. داشتم نطق می کردم. باران داریم تا باران. باران تابستان گیلان باران نیست، رگبار است. پس از هفت روز آفتاب سوزان، در عرض یک ساعت به قاعده ای می بارد که پنداری آسمان به زمین آمده است. باران تابستان گیلان همچون گریه می ماند. آن هم نه از آن گریه های دم مشک که به محض ترکیدن بغض جاری می شود بلکه ... صبر کن. گریه ی دم مشک!! مگر گریه ی دم مشک داریم؟ آن اشک است. اشک است که دم مشک است. گریه صفای خودش را دارد، فلسفه ی خودش. گریه اصالت دارد. مثل گریه ی هیئت. مثل گریه ی عاشورا، گریه ی شام غریبان. گریه، اشک نیست. گریه درد دارد، سوز دارد، ضجه دارد. گریه فلسفه دارد. فلسفه ی خاص خودش ... چه می گفتم؟ می گفتم باران تابستان گیلان همچون گریه می ماند، آن هم نه از آن گریه های دم مشک (فی المثل که چنین گریه ای وجود داشته باشد) که به محض ترکیدن بغض جاری می شود بلکه از آن دست گریه هاست که فرد در حین خوشی سر می دهد. از آن دست گریه ها که در هنگام تنهایی به سراغت می آیند. آن هم نه تنهایی کنج خانه، بلکه تنهایی در میان جمع. هیچ گریه ای دردناک تر از این نیست. باران تابستان هم مصداق چنین گریه ای است. باران تابستان گیلان باران نیست، رگبار است. پس از هفت روز آفتاب سوزان، در عرض یک ساعت به قاعده ای می بارد که پنداری آسمان به زمین آمده است. باران تابستان گیلان ریز نمی بارد اما آن روز باران ریز می بارید. به آرامی صورتم را نوازش می کرد و می گفت: نترس، خدا هست. خدا هست. . پ.ن: بخشی از فصل صفر کتاب. به نوعی پیش پرداخت داستان اصلی. داستان اصلی قاف در فضا و زمانی متفاوت نسبت به زمان حال رخ می دهد. در سال های 60 و 61 هجری. در آینده ای نزدیک بخش های دیگری از داستان اصلی به اشتراک گذاشته خواهد شد.

‍ 🔸سید شهیدان اهل قلم قافله عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آن چه فرموده اند کلُ یوم ٍعاشورا و کلُ ارضٍ کربلا... این سخنی است که پشت شیطان را می لرزاند و یاران حق را به فیضان دائم رحمت او امیدوار میسازد. ... و تو ای آن که در سال شصت و یکم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اکنون در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت پای به سیاره زمین نهاده ای ، نومید مشو که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و دل بستگی هایش هجرت کنی و به کهف حصین لازمان و لا مکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان ، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت برسی... 📚فتح خون ، شهید آوینی 🍃🌹 ۲۰ فروردین سالروز شهادت سید مرتضی آوینی گرامی باد🌹🍃

بسیار زیبا روایت شده برای فهم عاشورا ،واقعا مفیده

این کتاب خیلی دلنشین و زیباست. نوع نگاه شهید آوینی به حادثه کربلا خیلی خاصه. به خصوص که حین خوندن متن صداشونو انگار میشنوید.

فوق العاده بود... با این کتاب فهمیدم چقدر از قافله ی عشق عقبم...

اینوکتاب بسیار عالی بود. حقایق تلخی رو با زبان و نثری عالی بیان می کنه که بعضی جاهاش نهیب میزنه به خودمون. حتما حتما بخونید.

کتاب پرمغز و خوبی بود..‌.چهره ی دیگری از عاشورا را رو به تصویر میکشه....پیشنهاد میکنم مطالعه کنید

عالی ست.

"و این رسم فریبکاران است: نام محمد را بر ماذنه ها می برند، اما جان او را که علی است دشنام می دهند" "هر انسان را لیله القدری است که در آن ناگزیر از انتخاب می شود و حر را نیز شب قدری این چنین پیش آمد... عمر سعد را نیز... من و تو را هم پیش خواهد آمد" 📑 فتح خون/سید مرتضی آوینی فتح خونِ سید الشهدا از زبان سید شهیدان اهل قلم چه تجربه ای از این بهتر و والاتر؟! دوستان در مورد زندگی سید کتابی خوندید؟؟ ممنون میشم معرفی کنید

به قول دوستمون:نثر آوینی نیاز به تعریف نداره

در حیرتم که حقایقی چنین ناگفتنی چگونه در کلام جای گرفته ...برای فهم این کلمات طفل زبان بازنشده ام شهید تو بالا رفته ای من در زمینم..... برای ما زمینگیران نسیمی از آسمان بود این کلمات....

کتاب دوست داشتنی بود...روح شهید آوینی شاد

این کتاب فوق‌العاده بود. 👌🌹

خیلی کتاب خوبیه نثر ادبی و جذاب و خیلی خوبی داره

زینب زفراق، باخبرمیگردد درآتش اشک شعله ور میگردد یک مرکبِ بی سوار وزخمی درباد بایالِ پریشان شده برمیگردد شهادت امام حسین (ع) تسلیت باد🌼🌻🌺🌼🍁

داستان #کربلا، داستان هزار و چهارصد سال پیش نیست. شاید تنها قصه ای باشد که بی وقفه برای ابنا بشر در حال تکرار است...آری! هر انسان را کربلایی است،تا به آن آزموده نشود از دنیا نخواهد رفت.... و آوینی چه زیبا گفت که: "هر انسانی را لیلة القدری هست که در آن ناگریز از انتخاب می شود و #حر را نیز شب قدری این چنین پیش آمد... #عمربن‌سعد را نیز... #من‌وتو را هم پیش خواهد آمد." و هیچکس را از این سنت، راه فراری نیست... "صحرای بلا به وسعت تاریخ است" پ.ن: کتاب #فتح_خون از شهید آوینی،روایت خاصی از دشت کربلا را برای شما به همراه دارد.در حین روایت محرم،هر شخصیت و هر اتفاق دشت کربلا با زمان حال و آینده ی جهانیان پیوند میخورد...و چه حُسن بزرگی✨

واقعا کتاب زیبا و گیرایی هست خیلی از ما هنوز نمی‌دونیم که واقعه کربلا چگونه رخ داده...نمیتونم مطلب بیشتری بگم... حتما این کتاب رو بخونید تا بفهمید که باید شتاب کرد!قافله عشق در راه است...

نسخه چاپی کتاب رو خوندم ..عالیه ...

میشه لطفا این کتاب رو هم رایگان کنید؟