نظرات کاربران درباره کتاب خاطرات یک آدم کش

یه رمان کوتاه، پرکشش، عمیق و لذت بخش با خوندنش، فراموشی، تنهایی، ترس، مرگ، قتل و جنون رو تجربه میکنین یادداشت های یک قاتل که یه شخصیتی دارای صفاتی مثل هوش قوی، کتابخون حرفه ای، مجنون و ... و با خوندن یادداشت هاش از اول تا آخر یه حس عجیبی بهتون دست میده که کلی از احساساتتون رو به چالش میکشه همونطور که گفتم این قاتل یه کتابخون حرفه ای و تو یادداشت هاش تعملات فلسفی و جملات قصار زیبایی رو نوشته

به بی نهایت اضافه کنید

راویِ داستان قاتلِ سن و سال‌‌داری است که با دخترش زندگی می‌کند و تصمیم می‌گیرد خاطراتش را بنویسد. برای این کار به کلاس شعر می‌رود و به شعر علاقه‌مند می‌شود. کمی بعد می‌فهمد که به بیماری آلزایمر دچار شده. راوی همزمان شرایط حال و گذشته را روایت می‌کند و آنچه که در ذهنش می‌گذرد را هم می‌نویسد. هر چه داستان جلوتر می‌رود بیماری‌اش شدیدتر می‌شود و مرز واقعیت و توهم گم می‌شود اما به نظر می‌رسد که واقعیت از پسِ همین آشفتگی‌ها کم کم ظاهر می‌شود. کتاب جذاب و گیرایی است. زبان روانی دارد و ترکیب قاتلی که شعر دوست دارد، شخصیت جالبی ساخته است.

خلاقیت نویسنده رو دوست داشتم:))))))

داستان جالبی بود،درک احساس فراموشی ، زوال عقل،و دودلی به خوبی در داستان تشریح شده بود.فلش بک ها کاملا مفهوم بود و تعجب کردم چرا بعضی دوستان با پرش های زمانی داستان مشکل داشتن!پایان جالبی داشت. به هر حال اگه این ژانرو دوست دارید،خوندنش خالی از لطف نیست

این کتاب واقعا جذاب و جالبه و بنظر من نویسنده خلاقی داشته.شاید یجاهاییش گیج بشین ولی ارزش خوندن رو داره.پیشنهادش میکنم…

من تو این سبک، تا حالا داستانی نخونده بودم. از این‌ بابت که این نوشته‌ها از‌ زبان یک قاتل نوشته شده بود خیلی جالب بود. با اینکه اصل داستان میتونه ترسناک باشه، اما یه جنبه‌ی طنزی هم داشت. چند صفحه آخر غافلگیر کننده بود. به طور کلی خیلی خوندنش راحته، و برای ماجراجویی بین افکار یک آدمکش انتخاب خوبی میتونه باشه.

تا آخر داستان رو ادامه میدی تا بفهمی چی میشه و در اخر متوجه میشی هرچی ک از اول داستان باور داشتی به طرز عجیبی تغییر میکنه میشه میشه از جمله اون کتابایی در نظر گرف ک تا اخر داستان زمینش نمیزاری...

تاریخ شروع: ۲۴ اردیبهشت تاریخ پایان: ۲۵ اردیبهشت امتیاز: ۴ از ۵ کتاب در مورد یک آدمی هست که زمان جوانیش و حتی کودکی مرتکب قتل میشده و در سن ۷۰ سالگی دچار الزایمر میشه و فقط اتفاقای گذشته رو یادشه زمانی ک این آدم داره با بیماریش سروکله میزنه یسری قتل جدید اتفاق میوفته و یک ادمی رو تصادفی میبینه ک فکر میکنه قاتل اونه و‌ ...... کتاب وجه الزایمری طرف رو خیلی قشنگ نشون داده پیشنهاد میکنم بخونین چون هم کوتاهه هم جالب

داستان درباره‌ی قاتلی‌ست که در سن پیری دچار زوال عقل میشه. طنز خوبی داره نویسنده و مترجم تلاش شایسته‌ای داشته برای از دست نرفتن شوخی‌ها در ترجمه.در کل کار بامزه‌ایه. توی فرصت کوتاه می‌تونین بخونینش.

سلام. کتاب بدی نیست، با توجه به اینکه خود نویسنده مدتی فراموشی گرفته اطلاعات خوبی در این خصوص میده. که باعث میشه بهتر درک کنیم اون شرایط رو. از طرقی نکات فلسفی داره که کتاب رو جذاب میکنه. ولی متاسفانه اخر کتاب جالب نیست. میتونست خیلی جذاب تر باشه و اموزنده باشه. بهرحال کسی که دوس داره کتاب جنایی بخونه نمیشه باهاش بحث فلسفی کرد. اخرش شبیه سریالای ایرانیه 😄

نویسنده از منظر متفاوتی به پدیده فراموشی می‌پردازد، و قصه‌ قصه قاتلی است که علیرغم درگیری با این بیماری قصد داره آخرین هدف خودش رو که نجات یک مقتول بالقوه است، محقق کنه. مهارت نویسنده در بازی دادن ذهن خواننده و رگه‌های طنز داستان قابل تحسین بود‌‌.

خاطرات یک آدمکش که به زول عقلی مبتلا شده،من نتونستم با داستان ارتباط بگیرم،سبک داستان مورد علاقه من نبود،ماجراها به صورت تکه تکه تعریف میشه و باید برداشت خودتونو داشته باشین،شاید شما بخونید وخوشتون بیاد.

با اینکه سیر داستانی خیلی مشخصی نداشت و بریده های یادداشت های یه ادم بود ولی به شکل جالبی کنار هم چیده شده بودن و خوندنش به شدت برام گیرایی و جذابیت داشت. خیلی دوسش داشتم:)

واقعا بی محتوا و مسخره بود به نظر من🤦🏻‍♀️

خیلی جالبه به خصوص پایانبندیش من با صدای هوتن شکیبا شنیدم

ایده ی جدیدی داشت اوایلش یکم کسل کننده بود ولی بعدش جوری شد که نتونستم کتاب رو زمین بذارم و حس و حال فردی که آلزایمر داره رو خیلی خوب توصیف کرده بود

داستان بصورت یادداشتهای این فرد تعریف میشه و واقعا یچیز جدیدی بود که تاحالا ندیده بودم بنظرم کتاب underrated ایه چون از هر لحاظ پرفکت بود تلاش هایی که راوی میکنه که اتفاق ها رو یادش بمونه تا بتونه قاتلو پیدا کنه و در همون حین مخاطب هم نمیتونه به یادداشتهایه راوی اعتماد کنه چون عقل درستابی ای نداره خلاصه پیشنهاد میشه جالب بود 5/5

به نظرم کتابش خیلی بهتر میتونست باشه با موضوع جنایی و معمایی ولی داستانش ضعیف بود و پایانشم درسته یکم سورپرایز کننده بود ولی تنها اوجش میشه گفت همین بود. ترجمه و ویراستش هم خوب نبود

به نظر من موضوع کتاب و طرز نگارش آن جالب بود . ولی خب شاید برای هر کسی جذاب نباشه کتاب یعنی به هر کسی پشنهاد نمیدم این کتاب رو . داستانش هم درباره ی یک قاتل زنجیره ای هست که دچار فراموشی و زوال عقل شده و میخواهد از دخترش محافظت کنه.

جالب بود همچنین ترجمه بسیار روان

حقیقتا وقتی کتاب رو شروع کردم انتظارم خیلی بیشتر بود بخاطر تعریف هایی که شنیده بودم، اما روند داستان و پایانش حداقل برای من جذاب نبود. این رمان کوتاه در کل سلیقه ای هست و اگر این ژانر هارو میپسندین شاید خوشتون بیاد

داستان جذابی بود. به نظرم توصیف سردرگمی و نوسان عواطف بیمار الزایمری جالب بود و البته هراسناک. فیلم still Alice رو یاداوری کرد. و کی میدونه روزی چنین خواهد شد یا نه😔

نوع داستان شبیه فیلم های کره ای بود.اولش یه چیزی رو نویسنده بهت القا میکنه و به مرور زمان از حقیقتی که برخلاف فکر اولیه اس پرده برمیداره. داستان کشش خوبی داشت اما قلم خوبی نه

هر کسی از خوندنش لذت نمیبره

کتاب روون و خوبی بود فکر نمی‌کردم حساب مختلفی رو در من ایجاد کنه هر چیزی که راجب آلزایمر باشه منو جذب می‌کنه و همین باعث شد سراغش برم،اونجا که میگه آیا مردم منو میبخشن وقتی که می‌دونن هیچی یادم نمیاد؟!

کتاب خوش خوانیه قلم نویسنده رو دوست داشتم ترجمه روون و خوبی هم داره داستان بی نهایت جالب و عمیقی داره من رو شگفت زده کرد.زمان دشمن انسان هاست یه قاتل یه فیلسوف یا یک دیوانه؟

جالب بود

جالب بود و ذهن رو درگیر می کرد.

داستان هیجان‌انگیز و جذابی داره از اون کتابا که می‌خوای بدونی تهش چی میشه ولی در انتها به این رسیدم که چی خب؟ چی می‌خواست بگه؟

لذت بردم. نسخه صوتیش با صدای هوتن شکیبا هم عالیه

« کتاب خاطرات یک آدمکش | کیم یونگ ها یه کتاب کوتاهه که ظرف یک روز می‌تونید بخونید. و صد در صد خواندنی، جذاب و جالبه و به علاوه برای وقتی خوبه که یک مدت از مطالعه، مثل من، فاصله گرفتید و می‌خواید برگرید به روال سابق. بگذریم. خود داستان؟ برای من نقل قول‌هاش خیلی جالب بود. یکسری اتفاقات هم توش می‌افتاد که می‌شه گفت مثل توهم بود و یجورایی توی سبک ادبیات وحشت بود. من که خوشم اومد. داستان یک قاتل زنجیره‌ایه و حالا پیر شده و مبتلا به آلزایمر. زوال عقل پیرمرد نمی‌تونه بهش اجازه بده که درست فکر کنه یا چیزی رو بخاطر بیاره، پس شروع می‌کنه به نوشتن بریده بریده خاطراتش. جالب ترش اینه که من یه داستان مشابه همین موضوع نوشتم به اسم رضایت قربانی و گذاشتمش واتپد ولی چون هیچ جوره نمیدونستم چطوری بسطش بدم بخاطر اینکه خیلی جوون بودم، ولش کردم. و چندتا عرب زبان و خارجی هم اومدن خوندنش. خلاصه کامنت میگرفتم که ادامه‌ش بدم ولی نمیدونستم از پس گره داستانیم بربیام! واسه همینم به هرکسی که میخواد چیزی بنویسه توصیه میکنم کتابای مشابه اون ژانر و موضوع رو بخونه. درکل کتاب خیلی پیچیده‌ای نبود. چشم بادومی‌‌ها رو کلا دوست دارم. عجیب غریبن مثل خودم.»

چرت بود

داستان جالبی داشت.‌به طوریکه من مدام میخواستم بخونمش که ببینم آخرش چی میشه. غافلگیری های جذابی داشت. همینطور بین خاطرات جمله هایی هم اومده بود که من رو به فکر برد. ترجمه و ویراستاری خیلی روان و خوب بود. طرح روی جلد عاااالی بود. تشکر از نشر خوب چشمه

کتاب خوبی بود ، مخصوصا برای افراد بالای پنجاه سال ،نوشتن خاطرات گذشته را به حال یادآوری می‌کنه و تصمیم گیری برای آینده را بهتر ........

کتابو باید یا حوصله خوند

برای من جالب بود.

خیلی ایده کتاب و داستانش دو دوست داشتم و پایانش هم جالب بود

داستان جالبی بود عمیق و پر کشش از نظر من اخر داستان خیلی باز رها شد هنوز انگار یه چیز هایی پنهان مونده و راجبش گفته نشده در کل خوب بود بعضی از جاها واقعا میشه حس کرد که فراموش کردن چقدر ترسناکه

باتمام رمانهایی که تابحال خوانده ام متفاوت بود به یکبارخواندن می ارزد

هااه . آلزایمر !!!! همه ی ما طوری زندگی میکنیم که انگار ،هیچوقت از دنیا نمیریم. اما ماجرای این کتاب ،بهمون میفهمونه ،یه قاتل،میتونه تیزی و زبری لبه ی چاقو رو به رخ گلومون بکشه... آلزایمر ، فراموشی... واقعا کاشکی وجود نداشتن

جالب بود من دو روزه خوندمش❤️

داستان جالبی بود حتما بخونید.

برای من خیلی جالب و تازه بود، از این نظر که تا به حال داستانی از نقطه نظر یک فرد دارای زوال عقل چیزی نخونده و نشنیده بودم و ایده‌ نویسنده واقعا برام جذاب بود. اما پایانش رو زیاد دوست نداشتم.

کتاب جالب و مفهومی است ولی ارتباط برقرار کردن با آن زیاد راحت نیست.

حتما فیلمش رو هم ببینید که فوق‌العاده است محصول سال 2017 با دو پایان متفاوت .... کتاب هم جذابه حتما بخونید

یک رمان کوتاه و جذاب که مفهوم آلزایمر و تنهایی و جنون خوب نشون داده و خلاقیت نویسنده‌اش فوق العاده بود. . داستان به صورت یادداشت های کوتاه از یک قاتل زنجیره‌ای هست که دچار آلزایمر شده و الان در فراموشی محض زندگی می‌کنه و فرق واقعیت و توهم از دست داده و فکر می‌کنه پرستارش ، دختر کسی است که به قتل رسونده و اونو بزرگ کرده و ...

خوب نبود فقط وقت هدر دادن بود

کتاب تا لحظه آخر شگفت‌زده‌ات میکنه. مساله‌ای که نویسنده بهش پرداخته رو من توی کتاب دیگه‌ای ندیده بودم و برام خیلی جدید بود.

توصیفات خوبی داشت حس آلزایمر رو خوب انتقال داده بود ولی پایان نسبتا مبهمی داشت در کل اگه چایان های خیلی مبهم دوست ندارید پیشنهاد نمی کنم