نظرات کاربران درباره کتاب شنای شبانه

خب من این کتابو چاپیشو خوندم و دوست داشتمش اسپویل داره پیامم📣⛔ کتاب در مورد دو تا دختری هست ک مورد تجاوز قرار میگیرن ولی یکیش منجر به قتل میشه و اون یکی شجاعت به خرج میده و تا دادگاه میره دو تا چیز قشنگی ک کتاب میگ به ادم اینه که دنیا دار مکافاته و اشتباهت یقه اتو میگیره در آخر و دومی اینه که قضاوت کردن خیلی سخته خیلی

[🎙شنوندگان عزیز، شما صدای "ریچل کرال" از پادکست محبوب و جنجالیِ "مجرم یا بی‌گناه" رو می‌شنوید. پادکستی که شما رو بر مسندِ قضاوت می‌نشاند.] این کتاب داستان دو روایت موازی، از "ریچل" خبرنگار و پادکسترِ مشهوریه که به بررسی پرونده‌های جنایی می‌پردازه و شخصِ دیگه‌ای که از سمت دیگرِ ماجرا، به زندگیِ ریچل ورود میکنه. این بار ریچل مشغولِ کار کردن روی یک پرونده‌ی تجاوزه تا زمانی که یکی از دنبال‌کننده‌های پادکستش، یک‌شب براش دست‌نوشته‌ای می‌فرسته که ذهنش رو به طرز عجیبی درگیر میکنه. حالا ریچل درحالیکه مشغول بررسیِ پرونده‌ایه که قصد داره توی پادکستش گزارشش رو منتشر کنه؛ باید نقاطِ مبهمِ دیگه‌ای رو هم کشف کنه تا بتونه پرده از حقایق برداره..! "شنای شبانه" از اون جنایی‌های شُسته‌رفته، تمیز و فکرشده‌ایه که شروعی جذاب و سیرِ پیش‌رویِ گیرا و پرتعلیقی داره که باعث میشه در مدت زمانِ کوتاهی کتاب رو تموم کنید و از مطالعه‌ش لذت ببرید و فرصتِ زندگی در سکانس‌های داستان برای ساعاتی نصیب‌تون بشه؛ بعلاوه در پایان به تمامیِ سوالات ذهنیِ شما پاسخ داده میشه و نویسنده به‌خوبی از پسِ مرتب‌کردنِ گره‌های داستان و حل‌کردنِ چالش‌های ایجادشده براومده تا در نهایت بتونه شایستگیِ برانگیختنِ تحسین‌تون رو داشته باشه🫱🏻‍🫲🏽✨️

داستان جنایی معماییه. برای من که به این ژانر علاقه‌مندم، بسیار پرکشش و هیجان‌انگیز بود. ترجمه بسیار خوب و روانی داشت.

اگه روحیه حساس دارین اصلا سراغش نرید، بسیار دردناک هست، با این وجود رمان خیلی خوبیه

شنای شبانه کتابی هست که نه تنها مفهموم تجاوز بلکه درد و رنج روحی و جسمی رو هم با کلمات به بهترین شکل ممکن توضیح میده. این کتاب تصور ذهنی منو از تجاوز و دادگاه به کلی تغییر داد.

موضوع متفاوت ، جدید و غم‌انگیزی داشت. توصیفات زیادی داشت از حوصله خارج بود. ترجمه هم خوب نبود.

هر کی از داستانهای جنایی معمایی خوشش میاد این کتاب دقیقا مورد پسندشه ، داستان روان وجذابه با ترجمه خوب و بدون غلط املایی ، توصیف نویسنده باعث میشه خودتونو کنار راوی داستان که مدیر یک پادکست خبری هست حس کنید ومشتاق باشید بدونید اتفاقات بعدی چیه؟ دادگاه و حالتهای متهم وشاکی بصورت حرفه ای تعریف شده، برداشت و واکنشهای مختلف جامعه به انواع جرم ها شما رو بفکر میندازه،بسیار جالبه و توصیه میکنم حتما بخونید😊

بسیار کتاب خوبی است متن روان و یکدستی دارد و داستانی مفید و جذاب دارد

کارما. این چیزی است که در انتهای کتاب به آن پی میبرید. هرچه کنی کشت همان بدروی و از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو زجو کلیت کتاب دو داستان تجاوز جنسی را روایت میکند یکی جدید و یکی قدیمی که در نهایت هردو به سرانجام میرسند. ریتم کتاب در ابتدا کمی کند و خسته کننده به نظر میرسد ولی در ادامه کتاب ریتم آن روان و میزان میشود. در کل کتاب خوبی بود و خواندن آن را به دوستان کتابخوانم توصیه میکنم. باتشکر از تاقچه عزیز

کتاب عالی ولی غم انگیز است، جنایات وتعرزاتی که هرگزتمامی ندارد وهیچ دادگاهی پاسخگونیست، کسانیکه ازقدرتشان سو، استفاده میکنند تا این مسائل را بپوشانند، زنانی که هیچوقت وهیچ جا،امنیت ندارند، اگر احساساتی هستیدنخوانیدولی بنظرم برای آگاهی هم که شده بایدخوانده شود،شهرهای کوچک وناامنی که توسط چندنفر اداره میشوندوبراحتی هراتفاقی ممکن است درآنجا بیفتد.

این کتاب حقایق تلخی بیان میکنه و این جسارت خاصی میخواد... با خوندنش ذهن و روحم تا مدتها درگیر بود و ناراحت😔 اما اهمیت آگاهی و شکستن بعضی تابو مهم تر از ناراحتی من پس بخونیدش🫡

دو داستان تجاوز که به صورت موازی روایت می شوند. یکی در دوران حال و دیگری در سالیان کذشته. روایت داستان بسیار گیرا بود و خواننده را تا پایان داستان با خود همراه می کند. ترجمه کتاب خوب بود، هرچند که به دلیل ممیزی های رایج، بخش هایی از کتاب سانسور شده و نامفهموم بود.

داستان درباره مجری پادکستی با عنوان "مجرم یا بی گناه" هست. این برنامه به بررسی جرمهای که قبلا انجام شده میپردازه وقضاوتهایی که انجام شده رو در معرض داوری دوباره قرار میده. در فصل جدید، این برنامه به جرم تجاوز و آزار و اذیت جنسی میپردازه. شاکی نوه رئیس پلیس شهر و متهم شناگر ماهر شهر که برای بازیهای المپیک خودشو آماده میکنه. نویسنده به خوبی تونسته جلسه دادگاه و دفاعیات وکلای هر طرف رو روی کاغذ بیاره ، طوریکه خواننده مدام هیجان داره که بعد چه اتفاقی میفته. نویسنده همچنین حوادث گذشته و امروز رو با مهارت به هم ربط داده. داستان خیلی هیجان انگیز نیست ولی معماگونه هست و جزو کتابهایی که میتونه مدتها ذهن رو مشغول کنه.

ریچل، روزنامه‌نگاری که در زمانه‌ی خودش دست به ابتکار زده، پادکستی تولید کرده که در اون پرونده‌ها و ماجراهای جنایی رو بررسی می‌کنه و به مردم فرصت میده تا از نزدیک در جریان چنین پرونده‌هایی قرار بگیرن. اون از هیچ تلاشی برای رسیدن به سوال‌های ذهنیش فروگذار نیست و هیچ شاهدی رو بدون سوال و جواب به حال خودش نمی‌ذاره. ریچل کسیه که روی چاقوی دو لبه‌ی شهرت و نفرت قرار داره، بعضی بخاطر کارهاش ازش متنفرن و بعضی هم طرفدار برنامه‌ی اون هستن. ریچل ایمیل و نامه‌هایی التماس‌آمیز برای رسیدگی به پرونده‌های مختلف دریافت می‌کنه، اما همه نامه‌ها با چنین لحنی ارسال نمی‌شن. بعضی موجب ترس می‌شن چون حالت تهدیدگونه دارن... مثل نامه‌ی هانا که بعد از بارها ایمیلِ بی‌پاسخ، در اثر تعقیب و گریزِ ریچل، بالاخره هرچند ناشناس به دستش می‌رسه و داستان از همینجا شروع می‌شه... زمانیکه ریچل برای ضبط فصل سوم، به سفری می‌ره تا مردم با گزارش اون درجریان یک پرونده‌ی تجاوز قرار بگیرن؛ به داستان جِنی استیلز می‌رسه، دختری که گویا در شبی تاریک و هولناک در همون شهر غرق شده! اما آیا همه‌ی واقعیت مرگ جِنی همینه؟ ‌ ‌ ‌ ‌این کتاب دو داستان رو به طور همزمان روایت می‌کنه، یکی در کنار دیگری و به نوبت، اما موضوع اصلی و پررنگی که ریچل در اینجا بهش می‌پردازه، «تجاوزه»! تجاوز... یک کلمه پنج حرفی ساده! اما با بار معنایی بی‌نهایت سنگین بخش‌های ابتدایی کتاب شاید نتونه شما رو مجذوب خودش بکنه، شاید براتون حوصله سربر باشه، اما صبور باشید و ادامه بدید! چرا که ماجرا هرلحظه بیشتر شما رو به دنبال خودش می‌کشونه. تعلیقی که در داستان کِلی و نامه‌های هانا هست، کنجکاوی خواننده رو تحریک می‌کنه. ما برای شخصیت‌های خانم این کتاب، از کِلی، هانا و جِنی گرفته تا حتی دختر گربه‌ای، متاسف می‌شیم و دلسوزی می‌کنیم. همراه اون‌ها می‌ترسیم و از اتفاقاتی که بهشون گذشته، غرق در حیرت و خشم می‌شیم و باهاشوت همدردی می‌کنیم. به جز تغییراتی که با خوندن این کتاب می‌تونه در طرز تفکر و نگاه ما به مسائلی چنین ایجاد بشه، غیرمستقیم از این کتاب یاد می‌گیریم که دنیا کوچک‌تر از اونه که فکرش رو می‌کنیم، هیچ‌چیز از هیچ‌کسی بعید نیست، افراد مطرح در جامعه و خوش‌نام و بااعتبار هم ممکنه مجرم یا متجاوز از آب دربیان و درنهایت ضرب المثلِ «زمین گرده» در ذهنمون طنین‌انداز می‌شه؛ چرا؟ خودتون با خوندن این کتاب و رسیدن به پایانش متوجه می‌شید... شاید اسم و عکس روی جلد یا بخش‌های اولیه شما رو ترغیب به مطالعه نکنه، اما کتاب داستان جنایی خوب و ترجمه قابل قبولی داره، همچنین می‌شه گفت به خوبی ویراستاری شده. اگر به مطالعه کتاب‌های جنایی علاقه‌مندید یا از آگاهی بیشتر درباره موضوعی که این کتاب بهش می‌پردازه استقبال می‌کنید، «شنای شبانه» برای شماست...

داستان پردازی خوبی داره و ترجمه اش هم قابل قبوله

شما سریال فاطماگل رو دیدین؟ خیلی شبیه اونه. روایتی از یک تجاوز گروهی به یه دختر تو ساحل. میگم روایت چون اصلا شبیه داستان نبود بیشتر حالت مستند داشت. اون توصیفات دادگاهیش واقعا حوصله آدم رو سر می برد!

خسته کننده اونقدری که تعریف شده ازش خوب نیس

یکی از بهترین کتاب هایی بود که توی ژانر معمایی خوندم. به نظرم نوع نوشتارش خیلی خلاقیت داشت، یک جای داستان رو توی پادکست شخصیت اصلی تعریف میکرد و بقیه رو از زبان خود شخصیت اصلی. داستانش کشش داشت و من واقعا جذبش شدم، ترجمه هم خیلی روان و گویا بود. پیشنهادش میکنم بخونیدش. البته شاید یکم برای روحیه حساس مناسب نباشه.

واقعا ترجمه داره سیر قهقرایی اش رو طی می کنه. آیا مترجمان ما بعد از اتمام کارشون خودشون کارشون رو نمیخونن؟ متاسفم واسه ناشری که همچین ترجمهوای رو چاپ کرده

خیلی عالی بوددد به نظر من دقیقا معنای کارما رو نشون میده بلایی که سر جنی اورد سر دخترش اومد حقش بود

کتاب بسیار جالب و سرگرم کننده ای بود. ترجمش هم خوب و روان بود

واقعا لذت بردم خیلی خوب بود

بعد از مدتها کتابی رو خووندم که به دلم نشست وهنوز دلم پیش جنی دختر معصوم این کتاب مانده است توصیه می کنم بخونین این کتاب رو پشیمون نمی شین

داستان معمایی و جذاب بود کشش داشت دوستش داشتم و برام جالب بود

عالی 👍

کتاب جذاب و غم انگیزی بود

خداییش گیرا و جذاب بود و عمیقا درباره تجاورز خوب توضیح داده بود ،خیلی پسند بود 🙂

حتی نمی‌دونم‌برای توصیفش و دردی که توی سینه‌م باقی گذاشت چی باید بگم. جدا از جریان داستان و روایت‌هاش که واقعا هم جذاب بود، درد واقعی بودن این داستانه که اون رو از هر کتاب دیگه‌ای توی زمینه خودش مجزا می‌کنه. این کتاب عین واقعیته. درداش قابل احساسن. اتفاقی نیست که شاید یک بار در سال و فقط یک گوشه دنیا بیفته. درد شخصیت‌های این کتاب دردیه که هر روز و هر روز، هزار نقطه دنیا توی سینه هزارتا دختر و حتی پسر می‌شینه. .

کتاب جذاب و خوبی هست. موضوع جدیدی بود که درباره اش به تفصیل خوندم. فقط گاهی افت دادن زیادی تعدعد کمی موضوعات خسته کننده بود و برعکس گاهی به برخی موضوعات مهم کمتر پرداته شده بود.

کتاب به دو خشونت تجاوز و قتل در موازات هم و به فاصله ی ۲۵ سال در یک شهر کوچک میپردازه، با توجه به محدودیت های ترجمه و سانسور هنوز صحنه ها طوری توصیف شدن که خواننده میتونه با ترس و دلهره های دختران نوجوان همزات پنداری کنه ، متاسفانه این عدم امنیت و دلهره های همیشگی که کتاب در موردش صحبت میکنه حداقل برای زنان خواننده این کتاب کاملا ملموسه😥 برای افرادی که روحیه حساس دارن اصلا خوندن کتاب توصیه نمیشه جنایی خون ها بعد از خوندن یک سوم کتاب تقریبا میتونن حدس بزنن در لاپوشانی جنایت اول چه فردی دست داشته اما خب کتاب تا پایان غافلگیری هایی هم داره که جذابه

زیبا،تاثیرگذاروغم انگیز وغافلگیر کننده،با ترجمه ای خوب،،دلم برای جنی خیلی سوخت.

یکی گفته بود روحیه حساسی دارین سراغش نرید؛ کاملا حق با ایشونه. موضوع رمان قشنگ بود اما خیلی دردناک بود، معماهای داخلش جالب بود اما قابل پیش بینی بود.

کتابش زیاد هیجان نداشت ولی داستانش معقول و خوب بود من که لذت بردم😍

نفس گیر .جذاب. پر از تعلیق .کتابی که بعد از خوندنش حسابی ذهنتون رو درگیر میکنه

خیلی جذاب بود.

عالی بود . داستان دو پرونده تجاوز با ۲۵ سال فاصله که به موازات هم پیش می رفت دوستش داشتم و خوندنش رو توصیه میکنم

من خیلی خوشم اومد

داستان دردناکی داره(مگه میشه داستانی که درباره تجاوزه دردناک نباشه؟)، من واقعا قلبم به درد اومد... چه ظلم بزرگیه که در حق زن‌ها می‌شه و یا باید دربرابرش سکوت کنی و رنج بکشی، یا باید از سمت جامعه تحقیر بشی تا بتونی حقتو بگیری... برای همینه که مجازات تجاوز در اسلام اعدامه، چون واقعا با کشتن یه دختر هیچ فرقی نداره... حتی از کشتنش هم بدتره.

این کتاب از این جنبه که باعث میشه درباره تجاوز یه مقدار اطلاعات بیشتری کسب کنید و با قربانی همدردی بیشتری پیدا کنید مفیده! اما خیلی برای من خسته کننده بود و زیاد طول کشید تا تمومش کنم. نباید انتظار هیجان داشته باشین، خیلی روند ثابت و کسالت آوری داشت. ولی برای بیشتر شدن اطلاعات و آگاه‌تر شدن بخونید!