بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب حجره ای برای گانگستر: سرگذشت مسلمان شدن جوان آمریکایی | طاقچه
تصویر جلد کتاب حجره ای برای گانگستر: سرگذشت مسلمان شدن جوان آمریکایی

بریده‌هایی از کتاب حجره ای برای گانگستر: سرگذشت مسلمان شدن جوان آمریکایی

۳٫۶
(۱۲)
زندانیان آمریکا ۲۳٫۴ درصد کل جمعیت زندانیان جهان را تشکیل می‌دهند
افرا
همه از روبه‌رو شدن با گروهی، هرچند کوچک، که حاضرند بر سر عقیده‌شان جان بدهند، می‌ترسند.
• Khavari •
مسلمانانی را می‌بینم که برای عبادات فردی، برای عرفان، اهمیت زیادی قائل‌اند، ولی برای امت و جامعۀ مسلمانان، نه. هر دوی این دیدگاه‌ها اشتباه است. مسلمان واقعی باید هم به رابطه‌اش با خدا و هم با جامعه اهمیت بدهد.
ادریس
رفتم وسط خیابانی که چند نفر آنجا ایستاده بودند و فریاد زدم: «اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلّا الله! و اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ و رَسولُهُ!» اگر این روزها چنین کاری می‌کردم، شاید مردم وحشت می‌کردند؛ ولی آن روز فقط فکر کردند دیوانه‌ام!
...
آدم باید پاسخ سؤالات دینی خود را پیدا کند. اصلاً، تفکر دربارۀ دین و تشکیک در عقاید برای رسیدن به حقیقت، هیچ اشکالی ندارد. هروقت که سؤالی داشتیم، باید بپرسیم. اگر نفر اول نتوانست جوابمان را بدهد، باید از نفر بعدی و بعدی آن‌قدر بپرسیم تا بالاخره به جواب درست دست پیدا کنیم.
|قافیه باران|
مسئولیت‌های اجتماعی مسلمان بسیار بیشتر از مسئولیت‌های فردی اوست.
ادریس
تولد در خانوادۀ مسلمان، نعمت هست؛ اما تنها مایۀ امتیاز فرد بر دیگران، تقواست.
کامکار
یاد جمله‌ای می‌افتم که از آیت‌الله مصباح یزدی خوانده‌ام. ایشان می‌گوید که مسئولیت‌های اجتماعی مسلمان بسیار بیشتر از مسئولیت‌های فردی اوست. دربارۀ این جمله فکر کنید. به کدام یک از مسئولیت‌هایتان بیشتر اهمیت می‌دهید؟
|قافیه باران|
همین یادم می‌آید که همۀ استدلال‌های مسیحیان را نقش‌برآب کرد. آن‌ها ابتدا از انجیل کمک گرفتند و او هم با انجیل شکستشان داد. بعد، از راه مباحث عقلی وارد شدند و او هم از همین راه مغلوبشان کرد. دست آخر، سراغ قرآن رفتند و او هم با استناد به قرآن جوابشان را داد. همۀ ما شاهد صحنۀ شگفت‌انگیزی بودیم؛ ولی شاهد مثال من قضیه‌ای است که در پایان اتفاق افتاد. بعد از شکست همۀ استدلال‌های مسیحیان، سؤالی مطرح شد: با همۀ این حرف‌ها، چرا بازهم به مسیحیت اعتقاد دارید؟ سکوت کامل بر فضا حاکم شد. سردرگمی را می‌شد در چهرۀ آن جوانان مسیحی دید. بالاخره سرگروهشان لبخندی زد. بعد در چهرۀ تک‌تک اعضای گروه خود نگاهی کرد، سری تکان داد و باز لبخند زد. همه منتظر بودند ببینند چه جوابی دارد. دل توی دلم نبود. گمان می‌کردم که استدلالی تازه و قوی‌تر مطرح خواهد کرد که حتی برادرْ کوثر هم نتواند جوابش را بدهد؛ اما از جوابش بیش‌ازپیش تعجب کردم. گفت: «اعتقاد داریم، چون... اعتقاد داریم!»
کامکار
سؤال خالد این بود: اگر خدا عادل است، چرا بعضی بچه‌ها معلول و بیمار به‌دنیا می‌آیند؟ جواب این سؤال برای من خیلی سخت نیست؛ چون بسیاری از نارسایی‌های مادرزادی دلیل علمی دارند و به عملکرد نادرست پدر و مادر مربوط می‌شوند. مثلاً اگر پدر و مادری معتاد باشند، بچه‌شان دچار نارسایی‌های متعددی خواهد شد. برخی روایات هم همین مسئله را مطرح می‌کنند که عملکرد والدین، چه مثبت و چه منفی، بر جنین تأثیر می‌گذارد. دلایل دیگری هم هست؛ مثلاً اینکه شاید این معلولیت‌ها امتحان الهی باشد. شاید خدا فرزند معلولی به پدر و مادری عطا کرده تا امتحانشان کند. شاید جواب‌های دیگری هم برای این سؤال پیدا شود.
کامکار
دنبال دوستان مسلمان گشتم، اولین نماز جمعه‌ام را در مسجد عمر، نزدیک دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، شرکت کردم و روی خال‌کوبی بازویم را با «بسم الله الرحمن الرحیم» پوشاندم. اعضای دیگر باند ما هم یک‌به‌یک دستگیر شدند و تقریباً همه‌شان من را سرزنش می‌کردند. اولین قانون باندهای خلاف این است که «هیچ‌وقت رفیقت را لو نده» ؛ ولی گویا این قانون فقط تا زمانی اعتبار داشت که پای زندان‌رفتن به‌میان نیاید.
|قافیه باران|
ایمان قلبی کافی نیست. نمی‌شود کسی را به‌صِرف اعتراف به این عقاید، مسلمان واقعی دانست. ایمان بدون عمل ارزشی ندارد. اگر کسی واقعاً اعتقاد دارد که الله، خالق است و محمدt پیامبر او، باید طبق فرموده‌های آن‌ها عمل کند. باید به هرچه آن‌ها واجب کرده‌اند، عمل کند و هرچه را آن‌ها نهی کرده‌اند، کنار بگذارد.
م فتوحی
نام یکی از رسومی که هنوز از آن خبر نداشتم، «تعارف» است. در فرهنگ ایرانی، ارائۀ چیزی به کسی بدون نیت واقعی دادن آن، نشانۀ ادب است. البته طرف مقابل هم که با این فرهنگ آشناست، آن را نمی‌پذیرد.
Samadi
پیرو دینی به نام «پنج‌درصدی‌ها» بود. این دین را کلارنس ۱۳‌ایکس پس از جدایی از «امت اسلام» پایه‌گذاری کرده بود. البته «امت اسلام» هم هیچ ربطی به اسلام ندارد. این آدم، کلارنس ۱۳ایکس، خود را خدا و ابدی معرفی می‌کرد که این ادعا با مرگ او غلط از آب درآمد. این گروه، آداب‌ورسوم و عقاید عجیبی دارند که به دین اسلام هیچ ربطی ندارد.
کامکار
داخل پرانتز بگویم که آدم باید پاسخ سؤالات دینی خود را پیدا کند. اصلاً، تفکر دربارۀ دین و تشکیک در عقاید برای رسیدن به حقیقت، هیچ اشکالی ندارد. هروقت که سؤالی داشتیم، باید بپرسیم. اگر نفر اول نتوانست جوابمان را بدهد، باید از نفر بعدی و بعدی آن‌قدر بپرسیم تا بالاخره به جواب درست دست پیدا کنیم.
کامکار
آن زمان چند طلبۀ غربی را در قم می‌شناختم. بیشتر اوقاتم را با برادری می‌گذراندم که اسم و ملیتش را نمی‌گویم تا غیبت نشود. هرچه بیشتر با او بودم، بیشتر پی می‌بردم که رویم تأثیر منفی می‌گذارد. این باعث شد که بفهمم هر طلبه‌ای لیاقت عالم‌شدن را ندارد. کسانی هم در حوزه درس می‌خوانند که اصلاً توی باغ نیستند.
کامکار
چرا این را می‌گویم؟ به نظرم در این روزگار، مردم باید بدانند که هرکس لباس طلبگی به‌تن داشت یا در قم درس خوانده بود، آدم خوبی نیست. آدم‌های بدی هم هستند که در حوزه درس خوانده‌اند. آدم باید مراقب باشد که دین را از چه کسی یاد می‌گیرد. دین را باید از منبعی معتبر فراگرفت. سوءتفاهم نشود: اکثر روحانیون صلاحیت تعلیم اسلام را دارند؛ ولی معنایش این نیست که آدم جانب احتیاط را از دست بدهد.
کامکار
البته الان می‌دانم که اعلام عمومی شهادتین لازم نیست؛ ولی تعریفم از مسلمان تغییر کرده است. آیا فقط اعتقاد به این دو بند، یگانگی خدا و رسالت پیامبرt، کافی است؟ که فقط ایمان داشته باشی؟ ایمان تنها کافی نیست.
م فتوحی
عضو گانگسترنما فقط وانمود می‌کند که خشن است. از ضعفای جامعه سوءاستفاده می‌کند؛ ولی تمام تلاش خود را به‌کار می‌بندد تا از گانگسترهای واقعی، آدم‌های خشن، پرهیز کند. ولی گانگستر واقعی از هیچ‌چیز باکی ندارد. برای دعوا با کسی یا حتی کشتن او یک لحظه هم معطل نمی‌کند.
کامکار
همه از روبه‌رو شدن با گروهی، هرچند کوچک، که حاضرند بر سر عقیده‌شان جان بدهند، می‌ترسند.
مهدی
تعارف برای خارجی‌هایی که در ایران درس می‌خوانند، مسئلۀ مهمی است. آن‌ها با اشاره به این فرهنگ، خیلی باهم شوخی می‌کنند و با تقلید از ایرانی‌ها چیزهای خنده‌داری به هم می‌گویند؛ مثلاً لقمۀ غذا را نزدیک دهانشان می‌برند و می‌گویند: «بفرمایید!»
مهدی
یاد جمله‌ای می‌افتم که از آیت‌الله مصباح یزدی خوانده‌ام. ایشان می‌گوید که مسئولیت‌های اجتماعی مسلمان بسیار بیشتر از مسئولیت‌های فردی اوست. دربارۀ این جمله فکر کنید. به کدام یک از مسئولیت‌هایتان بیشتر اهمیت می‌دهید؟
lila

حجم

۶۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۶۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
۲,۰۰۰
تومان