بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب صورتت را بشور، دختر جان! | طاقچه
تصویر جلد کتاب صورتت را بشور، دختر جان!

بریده‌هایی از کتاب صورتت را بشور، دختر جان!

نویسنده:ریچل هالیس
امتیاز:
۳.۶از ۱۴ رأی
۳٫۶
(۱۴)
نقل‌مکان، مسافرت و یا فرار کردن؟ این‌ها فقط مربوط به جغرافیا هستند. نقل‌مکان تو را تغییر نمی‌دهد، تنها کاری که می‌کند این است که منظرهٔ بیرون پنجره‌ات را عوض می‌کند. تو باید شاد بودن، قدردان و راضی بودن را انتخاب کنی. اگر هرروز این انتخاب را کنی، صرف‌نظر از اینکه کجا هستی یا چه اتفاقی در حال افتادن است، خوشحال خواهی بود.
f.r
ای دوست عزیز و ارزشمندم، این نکتهٔ مهمی است چون می‌خواهم بدانی که همهٔ ما کم‌وکاستی‌هایی داریم. اما باوجوداینکه من بارها و بارها و بارها شکست می‌خورم، نمی‌گذارم که شکست مرا از رسیدن به هدفم بازدارد. هنوز که هنوزه، هرروز صبح که از خواب بیدار می‌شوم، سعی می‌کنم به نسخهٔ بهتری از خودم تبدیل شوم. بعضی روزها حس می‌کنم که به بهترین نسخه از خودم نزدیک‌تر می‌شوم. بعضی روزها هم هست که شام پنیر خامه‌ای می‌خورم اما موهبت زندگی این است که فردا شانسی دوباره داریم.
گربه ای در کتابخانه
اگر می‌خواستم زندگی‌ام بهتر ازآنچه در آن زاده شده بودم باشد، خودم باید آن را خلق می‌کردم.
گربه ای در کتابخانه
نقل‌مکان تو را تغییر نمی‌دهد، تنها کاری که می‌کند این است که منظرهٔ بیرون پنجره‌ات را عوض می‌کند. تو باید شاد بودن، قدردان و راضی بودن را انتخاب کنی. اگر هرروز این انتخاب را کنی، صرف‌نظر از اینکه کجا هستی یا چه اتفاقی در حال افتادن است، خوشحال خواهی بود.
samane
برخی از شما به‌قدری توسط زندگی خود از پای درآمده‌اید که خود را تسلیم کرده‌اید. به یک شیِ رویِ آب تبدیل شده‌اید که موج آن را به این‌سو و آن‌سو می‌کشد.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
پدرم اضطرابش را با عصبانیت اداره می‌کرد و مادرم آن را با هفته‌ها در بستر ماندن.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
من همانند بسیاری از بچه‌هایی که در شرایط مشابه بزرگ شده بودند، نمی‌دانستم که نوع دیگری از خانواده هم وجود دارد.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
می‌دانید مهم‌ترین چیزی که بیش از بقیه می‌شنوم، بیش از همه در موردش ایمیل دریافت می‌کنم و بیش از همه در موردش از من راهنمایی می‌خواهند چیست؟ دوست. اینکه چطور دوست پیدا کنند. چطور دوستی‌هایشان را نگاه دارند. چطور روابطی واقعی و ارزشمند بپرورانند. این چیزی است که زنان خواستارش هستند. این چیزی است که واقعاً می‌خواهند و بدان امید دارند.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
«امیدوارم از اون دسته دخترایی نباشی که می‌ترسن سر قرار چیزی بخورن.» این حرفش خاطرم را رنجاند. هنوز معلوم نبود که من چه جور دختری بودم اما دوست نداشتم با کس دیگری مقایسه شوم. دوست نداشتم به من یادآوری کند که این اولین قرارش نبود.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
او نمی‌خواست پسری باشد که به من آزار برساند.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
اگر به حرف کارشناسان گوش کرده بودم، آن کتاب هنوز که هنوزه درون کامپیوترم بود.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
شما همین حالا هم ترسیده‌اید و به خودتان اعتماد ندارید و آنگاه‌که شخص یا چیزی از راه می‌رسد و دقیقاً از همان چیزی که زیر سؤال برده بودید سخن می‌گوید، با خود فکر می‌کنید: آره. منم همین فکرو کرده بودم. بی‌خیال می‌شم.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
«از اینکه همیشه منو پس بزنی خسته شدم.»
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
نباید در روزی که داشتند با خمیر، خیمه می‌ساختند، آن را به تن می‌کردم. (یک مادر دیگر این مسئله را به من گوشزد کرد.) من آن لباس را پوشیده بودم چون مستقیماً بعد از جلسهٔ مدرسه باید به یک جلسهٔ کاری می‌رفتم. زندگی من مثل زندگی بسیاری از مادران شاغل سراسر بدو بدو بود.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
طرز فکر بچه‌های من با گذشت زمان تغییر می‌کند. من معتقدم همان چیزی که اینک مرا متفاوت از بقیه نشان می‌دهد - شرکتی که اداره می‌کنم - یکی از آن چیزهایی است که وقتی بزرگ‌تر شدند، مرا در نظرشان خوب جلوه می‌دهد. امیدوارم به چیزی که در حال ساختش هستم افتخار کنند. امیدوارم قدرت پیگیری رؤیاهایشان و ارزش کارآفرینی را به آنان نشان دهم. من برای آینده امیدهای بسیار دارم... اما اغلبشان امروز به کمکم نمی‌آیند.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
بله. او هم نگران تربیت فرزندش بود.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
وقتی سکوت می‌کنید، به آن دروغ‌ها قدرت می‌دهید.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
بچه‌های دیگران خیلی تمیزتر، بهتر، منظم‌تر و باادب‌تر هستند!
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
به عبارت ساده‌تر، منظور این است که چیزهای کوچک می‌توانند اثرات سهمناکی داشته باشند.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
این کار خودش مرا به حرفه‌ام به‌عنوان یک برنامه‌ریز رویداد و همسر آینده‌ام رساند.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
برخی خیالات ابزاری هستند که در رسیدن به اهدافمان به ما کمک می‌کنند. برخی خیالات احمقانه هستند اما باعث می‌شوند کمی فکر کنیم.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
برخی خیالات ابزاری هستند که در رسیدن به اهدافمان به ما کمک می‌کنند. برخی خیالات احمقانه هستند اما باعث می‌شوند کمی فکر کنیم.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
به‌هیچ‌وجه سعی نکرد آن مشکل را حل یا سازمان‌دهی کند. او فقط گوش داد و با این کار به میل خود، درد مرا به درونش راه داد و این بار را سبک‌تر کرد.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
من اصلاً نمی‌دانستم که دیگری بودن اشتباه بود، چون اصلاً نمی‌دانستم که دیگرانی هم بودند.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
مادرانی که از دبی مرا دنبال می‌کنند، بیش‌تر نگرانی‌هایی که برای خود و خانواده‌شان دارند، همان نگرانی‌هایی هستند که مادران مانیلا، دوبلین یا مکزیکوسیتی دارند.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
سؤالات نامناسب نپرسند یا ناخواسته حرفی نزنند که دوستان جدیدمان آزرده‌خاطر شوند.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
۱. از مقایسه کردن خود با دیگران دست کشیدم. دیگر نه خود را با دیگران مقایسه می‌کردم و نه با کسی که فکر می‌کردم می‌توانم باشم. مقایسه، مرگِ خوشی است و تنها کسی که باید از آن بهتر باشید، آن کسی است که دیروز بوده‌اید. ۲. خود را با چیزهای مثبت احاطه کردم. حتی از نوشتنش هم چندشم می‌شود چون مثل پوستری است که آن را روی دیوار کلاس ژیمناستیک سال هشتمتان ببینید. اما حتی اگر خیلی پیش‌پاافتاده باشد، بازهم حقیقت دارد. شما به آن چیزی که دوروبرتان هست، تبدیل می‌شوید. به آن چیزی که مصرفش می‌کنید تبدیل می‌شوید. اگر می‌بینید در حال افول هستید یا حس می‌کنید که در فضایی منفی زندگی می‌کنید، به‌دقت به افراد و چیزهایی که هرروز می‌بینید، نگاه بیندازید.
yasaman nasir
۳. من فهمیدم که چه چیزهایی مرا خوشحال می‌کنند و آن‌ها را انجام دادم. این به نظر آشکارترین فکر دنیاست. اما در پایان روز، تنها افراد معدودی هستند که آگاهانه کارهایی را که باعث شادی‌شان می‌شود انتخاب می‌کنند. نه منظور من این نیست که کل زندگی‌تان حول محور ماساژ گرفتن و شام‌های آن‌چنانی بچرخد (شاید هم این کارها را بکنید، ای باکلاس‌ها!) منظور من این است که باید وقت بیش‌تری را برای انجام کارهایی که روحتان را تغذیه می‌کند، بگذارید: باید بیش‌تر با سگتان به پیاده‌روی بروید، کم‌تر برای انجام کارهایی که مجبور به انجامشان هستید اما حالتان را بهم می‌زنند، داوطلب شوید. خواهر، تو مسئول زندگی خودت هستی و چیزی در این زندگی نیست که اجازهٔ لذت بردن از آن را نداشته باشی. دراین‌باره فکر کن.
yasaman nasir
نقل‌مکان تو را تغییر نمی‌دهد، تنها کاری که می‌کند این است که منظرهٔ بیرون پنجره‌ات را عوض می‌کند. تو باید شاد بودن، قدردان و راضی بودن را انتخاب کنی. اگر هرروز این انتخاب را کنی، صرف‌نظر از اینکه کجا هستی یا چه اتفاقی در حال افتادن است، خوشحال خواهی بود.
گربه ای در کتابخانه
گاهی انتخاب ما برای رفتن، حتی اگر به معنای شکستن دل خودمان باشد، می‌تواند مهم‌ترین کار ممکن برای عشق ورزیدن به خود باشد.
گربه ای در کتابخانه

حجم

۱۹۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۴۶ صفحه

حجم

۱۹۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۴۶ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان