بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب افسوس برای نرگس های افغانستان | طاقچه
تصویر جلد کتاب افسوس برای نرگس های افغانستان

بریده‌هایی از کتاب افسوس برای نرگس های افغانستان

انتشارات:انتشارات کویر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۹ رأی
۴٫۳
(۱۹)
یک دانشجوی افغان هم یک کتاب ایرانی را نشانم داد که به قول خودش از بس دست به دست گشته، کهنه و پاره شده است. او گفت: «ای کاش مسؤولان ایرانی برای ما کتاب‌ها و نشریات کشورشان را بفرستند. حتی اگر روزنامه‌ها و مجلات تاریخ‌گذشته هم باشد، مهم نیست. گروهی از دانشجویان افغان آن‌قدر تشنه کتاب‌ها و نشریات ارزشمند فارسی هستند که حتی نشریات تاریخ‌گذشته ایرانی هم برای‌شان جذابیت دارد.» طبق آنچه او گفت، چند ماه پیش یک افغان که سال‌ها در ایران زندگی کرده، در بازگشت به افغانستان یکی دو تا از کتاب‌های دکتر سروش و دکتر شریعتی را با خودش به اینجا می‌آورد. در این مدت تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه کابل آنها را مطالعه کرده‌اند و هنوز هم کتاب‌ها دست به دست می‌گردد.
مادربزرگ علی💝
شکریه در همین دپارتمانی که امروز در آن تدریس می‌کند، تحصیل کرده است. او بعد از فارغ‌التحصیلی و قبل از حاکمیت طالبان یکی دو سال در این دپارتمان به تدریس پرداخت و با تسلط طالبان بر کشورش چند سال خانه‌نشین شد.
مادربزرگ علی💝
افسوس به خاطر نرگس تو و همه نرگس‌های سرزمینت که در این سرما بدون دارو و غذا مانده‌اند... افسوس برای همه کودکان بی‌گناه افغان که معصومانه زیر خاک خفته‌اند.
.ً..
چقدر دلم می‌خواهد چهره‌ات را ببینیم شادمانی‌ام را در مشت بگیرم بی‌تفاوت نمانم شکی نیست، می‌دانم تو خواهر منی مثل روح سرگردان در کوچه‌های مه‌آلود غایب می‌شوی در سرزمین مظلوم در سرزمین اشغال شده ...
Mary gholami
«اگر هر کس به اندازه نور یک شمع به اطراف خودش روشنی ببخشد، دیگر نیازی به خورشید نیست.»
Afsaneh Habibi
آمریکایی‌ها برای آشنایی زنان افغان با دنیای مد و آرایش، یک آموزشگاه بزرگ در کابل دایر کرده‌اند تا روش‌های نوین آرایش را با پیشرفته‌ترین متدها و بهترین لوازم آموزش بدهند. گرچه «فریال» دختر نوجوان افغان در خیابان صدارت از برگزاری این کلاس‌ها احساس خشنودی می‌کرد، یک دختر دانشجو در دانشگاه کابل سرش را با ناراحتی تکان داد و گفت: «آیا مهم‌ترین نیاز امروز زن افغان فراگیری آخرین روش‌های آرایش غربی است؟»
Afsaneh Habibi
یکی از دختران گفت: «من هرگز ایران نبوده‌ام، اما شنیده‌ام که خیلی از دخترها و پسرها قبل از ازدواج این اجازه را دارند که با هم در خیابان و پارک به گردش بپردازند و حتی به سینما بروند. می‌خواهم بدانم آیا آنچه شنیده‌ام واقعیت دارد؟» گفتم: «بله. تا حدود زیادی درست است.» دخترها همه با هم فریاد کشیدند: «آن وقت تو از مشکلات زنان ایرانی حرف می‌زنی؟! می‌دانی دختران و پسران ما چنین حقی ندارند؟» گفتم: «بله. بسیاری از مشکلات زنان افغان را زنان ایرانی ندارند و در اغلب موارد هم حضور بیشتر و عمیق‌تری در جامعه دارند، اما اگر مشکلات شما را ندارند، به معنای آن نیست که هیچ مشکلی نداشته باشند. سطح و نوع و میزان دشواری‌های ما با شما تفاوت دارد؛ همچنان که مشکلات امروز زنان ما با دشواری‌های زنان پنجاه سال پیش ایران تفاوت دارد و همچنان که مسائل ما با مسائل زنان غرب فرق می‌کند. البته فکر می‌کنم همه ما زنان در غرب و شرق هنوز هم مشکلات مشترکی داشته باشیم.»
Amin D
«تعداد زنان بی‌سرپرست در افغانستان خیلی زیاد است؛ زنانی که حداقل سه یا چهار بچه دارند. این زنان از هیچ حمایت جدی و مستمر مالی برخوردار نیستند. فقط وزارت زنان افغانستان و چند ان.جی.او به صورت پراکنده به تعداد کمی از آنها کمک می‌کنند.» زنان و بچه‌هایی که در کابل گدایی می‌کنند، بیش از هر چیز نیازمند غذا هستند
کاربر ۸۸۴۷۵۲
«اگر هر کس به اندازه نور یک شمع به اطراف خودش روشنی ببخشد، دیگر نیازی به خورشید نیست.»
lale shafiee
«نوشین یاوری» و همکارانش که در ابتدا فکر می‌کردند خواهند توانست با اجرای این پروژه مشارکت زنان را در جامعه افغانستان افزایش دهند، خیلی زود به این باور رسیدند که در جامعه‌ای که به بدیهی‌ترین نیازهای زنان پاسخ داده نشده، نمی‌توان از افزایش مشارکت زنان سخن به میان آورد: «وقتی به هر زن افغان مراجعه می‌کنیم و از او درباره نیازهایش می‌پرسیم، نخستین چیزی که می‌گوید نان، آب، بهداشت و غذاست. زنان در افغانستان در مرحله تلاش برای حفظ بقاء و زندگی هستند. حتی کیفیت زندگی برای‌شان مهم نیست. آنها فقط دنبال خود زندگی هستند و زندگی برای آنها یعنی آب، نان و یک سرپناه... . مهم‌ترین نیاز فعلی مردم افغانستان همین سه عامل است و زن و مرد هم نمی‌شناسد.
Afsaneh Habibi
مردم می‌توانند رهبران اسلامی‌شان را قبول نداشته باشند، ولی قبول نکردن رهبران اسلامی به منزله نفی اسلام نیست. نه روشنفکران ما این را فهمیدند و نه آمریکایی‌ها.
Afsaneh Habibi
یکی از مسؤولان سفارت جمهوری اسلامی ایران در کابل به من می‌گوید: «بیشتر این دلایل غیر واقعی است. آنها می‌خواهند هر جور شده به ایران بازگردند و همان جا بمانند. شرایط زندگی در افغانستان آن‌قدر سخت است که افغان‌هایی که زمانی در ایران روزگار گذرانده‌اند، حاضر به تحمل این شرایط نیستند. آنها در ایران هیچ چیز که نداشتند، دست کم برق و آب آشامیدنی سالم که داشتند، اما اینجا نه فقط آب سالم برای نوشیدن ندارند که به خاطر انواع و اقسام بیماری‌هایی که بیداد می‌کند، خود و خانواده‌شان در معرض خطرات جدی قرار گرفته‌اند.»
کاربر ۸۸۴۷۵۲
اکثر مردم کابل چاره‌ای ندارند جز اینکه از آب‌های غیربهداشتی و تصفیه‌نشده موجود بیاشامند؛ چرا که پولی برای خرید آب معدنی (که تنها آب آشامیدنی سالم موجود در کابل است) ندارند.
سورینام
«اصلاً می‌دانید! مشکل افغانستان به جهت تاریخی این است در آن هیچ چیز طمع‌انگیز اقتصادی برای دوران بعد از امپریالیسم وجود ندارد. در دنیای امروز هر کشوری بالاخره سهم و نقشی در اقتصاد جهانی دارد. یکی نفت دارد، یکی صنعت و یکی... منظورم این است که هر کشوری چیزی برای عرضه در تجارت جهانی دارد؛ اما افغانستان برای ورود به اقتصاد جهانی، هیچ چیزی ندارد. به همین خاطر هم کاملاً ایزوله شده است.»
Afsaneh Habibi
ـ پس یعنی خارجی‌ها رستوران‌ها را برای خودشان ساخته‌اند؟ ـ نه پس! برای افغان‌ها بسازند؟ هر کس به فکر خودش است. خارجی‌ها آمده‌اند اینجا تا برای خودشان کار کنند، نه برای ما.
Afsaneh Habibi
به نظر من شاید گداهای افغانستان تنها گداهای جهان باشند که آدم می‌تواند مطمئن باشد راست می‌گویند و واقعاً نیازمند کمک هستند و در اظهار بدبختی‌شان اغراق نمی‌کنند. آنها واقعاً گرسنه‌اند و حتی پولی برای خریدن یک تکه نان ندارند. اغلب گداهای کابل را بچه‌ها و زنان تشکیل می‌دهند،
کاربر ۸۸۴۷۵۲
فکر می‌کنید چه کسی بر افغانستان حکومت کند، بهتر است؟ ـ چه فرقی می‌کند چه کسی حکومت کند! اگر جنگ نباشد و افغانستان تکه‌تکه نشود، همان خوب است. ما خوشی، آرامی و برقراری ملت را می‌خواهیم.
Husain Gh
«اگر هر کس به اندازه نور یک شمع به اطراف خودش روشنی ببخشد، دیگر نیازی به خورشید نیست.»
Mary gholami
«ای کاش واژه دشمن و کشتن از کتاب‌های درسی ایران هم حذف می‌شد.»
Mary gholami
«خاطره»، دختر ۲۵ ساله‌ای که برای یافتن شغل به وزارت زنان افغانستان، در یکی از خیابان‌های کابل مراجعه کرده است، درباره برقع‌اش به من گفت: «علاقه‌ای به پوشیدن چادری (چادری همان برقع در گویش افغان‌هاست) ندارم اما مجبورم.» پرسیدم: «چه کسی تو را مجبور به پوشیدن برقع کرده است؟ مگر نه این است که پس از سقوط طالبان مقامات کشورت زنان را در پوشیدن یا نپوشیدن برقع آزاد گذاشته‌اند؟» خاطره، که به سختی می‌توانستم چشم‌هایش را از زیر پارچه توری که صورتش را پوشانده بود ببینم، با صدای آهسته‌ای پاسخ داد: «پنج سال سلطه طالبان روحیات مردان ما را عوض کرده است؛ تا جایی که برادر من که یک دکتر است، اجازه نمی‌دهد برقع‌ام را بردارم.»
ف
«تو وضع مردم را در کابل می‌بینی و با خودت فکر می‌کنی دچار چه زندگی فلاکت‌باری هستند. اما فراموش نکن که اینجا پایتخت است و بسیار مرفه‌تر از سایر شهرهای افغانستان. تو باید جنوب افغانستان را ببینی تا معنای واقعی زندگی مصیبت‌بار و مردم فلاکت‌زده را لمس کنی.» مخملباف گفته بود: «باور کن وضع در کابل نسبت به سایر مناطق افغانستان بهتر است؛ خیلی خیلی بهتر.» و من گفته بودم: «بهتر یعنی اینکه حتی آب آشامیدنی سالم برای خوردن نداشته باشی و...؟!» که حرفم را قطع کرده و گفته بود: «پس تصورش را بکن که در بقیه جاها وضع چگونه است!»
سورینام
در جامعه‌ای که فرصت‌ها برای زنان کمتر است، متأسفانه گاه موضوع بقاء مطرح می‌شود. دوست تو به سختی این موقعیت شغلی را به‌دست آورده است و شاید می‌ترسد فرصتی را که به سختی به دست آورده از کف بدهد. البته این فقط یک احتمال است؛ احتمالی که می‌توان به آن نیز فکر کرد و همه چیز را به حسادت زنانه نسبت نداد.
Afsaneh Habibi
«ماجرا اینجاست که این ان.جی.اوها از درون جامعه ما و براساس نیازهای ما به وجود نیامده‌اند و هیچ امیدی ندارم که بتوانند سر پای خود بایستند.»
Afsaneh Habibi
بیش از ۸۵ درصد دختران افغان، شوهران خود را انتخاب نمی‌کنند و تنها ۱۵ درصد آنها می‌توانند شوهران خود را انتخاب کنند. این ۱۵ درصد هم یا زمانی در خارج از افغانستان زندگی کرده‌اند یا اینکه در دانشگاه درس خوانده‌اند.»
کاربر ۸۸۴۷۵۲
یک زن جوان نیز در کابل درباره برقع‌اش گفت: «پوشیدن این نوع چادری جنبه اعتقادی برای من و بسیاری از زنان افغان ندارد؛ بلکه فقط جنبه امنیتی دارد. زنی که با چنین پوششی در خیابان راه می‌رود کمتر مورد تعرض و آزار مردان قرار می‌گیرد.»
کاربر ۸۸۴۷۵۲
«زنان از نخستین قربانیان ۲۳ سال جنگ و ناآرامی در افغانستان هستند. البته نباید فراموش کنیم که قبل از جنگ هم در این کشور کسی به فکر زنان افغان نبوده است.
کاربر ۸۸۴۷۵۲
پیرمرد به مردانی که از استانداری زاهدان و فرمانداری زابل به اردوگاه آمده‌اند، با التماس می‌گوید: «شما یک خدمتی به ما مهاجرین بکنید، فردا که جنگ تمام شد، ما شما را در افغانستان بالای چشم‌مان جای می‌دهیم و خدمت‌تان را می‌کنیم.» و پاسخ می‌شنود: «ما هم خیلی دوست داریم به شما خدمت کنیم، اما بیشتر از این امکانات نداریم. هرچه تا کنون در اختیارتان گذاشته‌ایم توسط هلال احمر جمهوری اسلامی ایران تأمین شده است. سازمان‌های بین‌المللی تا الان چیزی در اختیارمان نگذاشته‌اند.
Husain Gh
عظیم‌الله خان هرگز این جمله مسعود را که همیشه به او و دیگر یارانش می‌گفت، فراموش نمی‌کند: «هر کس را که ملت به حکومت برساند و حمایتش کند، می‌ماند و هر کس را که بیگانه بر سر کار بیاورد، همان بیگانه هم می‌برد.»
Husain Gh
«افغانستان همین‌طور است و تو حتی اگر تصمیم بگیری که سنگدل باشی و نسبت به همه چیز بی‌تفاوت، باز هم نمی‌توانی.
Mary gholami
زنان در افغانستان در مرحله تلاش برای حفظ بقاء و زندگی هستند. حتی کیفیت زندگی برای‌شان مهم نیست. آنها فقط دنبال خود زندگی هستند و زندگی برای آنها یعنی آب، نان و یک سرپناه... .
Mary gholami

حجم

۳۵۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۳۵۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۱۹,۵۰۰
تومان