بریدههایی از کتاب تفکر
۴٫۳
(۵۵)
«مَنْ عَمِلَ بِمَا یَعْلَمُ عَلَّمَهُ اللَّهُ مَا لَمْ یَعْلَم.»
هرکس به آنچه داشت و دانست عمل کرد، به او میآموزند آنچه نمیداند.
°•. MaryaM .•°
کافی است یک روز انسان نمازش را اول وقت نخواند، با علم به اینکه وقت نماز شده است نخواند؛ دلش میمیرد.
°•. MaryaM .•°
تمام انبیای الهی قبل از آنکه از وجود خدا حرف بزنند مردم را به تعقل میخواندند و خودشان هم به عقل استناد میکردند و برهان عقلی اقامه مینمودند
°•. MaryaM .•°
وقتی کسی را خدا تربیتپذیر دید، با مصیبت و بلا تربیتش میکند؛ چون دیده است که تربیتپذیر است و این آدم دیگر برایش فرق میکند. وقتی به او تذکر میدهند حالیاش میشود. با یک ابتلا بیدارش میکند. حالا اگر صبر کرد، به او «إصطفاه»؛ یعنی صفا میدهد و او را بالا میبرد، اگر از صبر بالاتر کرد و رضا داشت «إجتباهُ»؛ یعنی بین خوبان انتخابش میکند.
دلتنگِ ماه
روایت امامباقر (ع) را ببینید:
«مَنْ عَمِلَ بِمَا یَعْلَمُ عَلَّمَهُ اللَّهُ مَا لَمْ یَعْلَم.»
هرکس به آنچه داشت و دانست عمل کرد، به او میآموزند آنچه نمیداند.
سپهر
«تَفَکُّرُ سَاعَة خَیرٌ مِن عِبَادَة سَبعینَ سَنَه»(یک ساعت تفکر از عبادت هفتاد سال برتر است)، ساعت بهمعنی شصت دقیقه نیست و لحظه مدنظر است؛ یعنی گاهی یک لحظه، برابر عمر متوسط یک انسان کارساز خواهد بود.
°•. MaryaM .•°
کافی است یک روز انسان نمازش را اول وقت نخواند، با علم به اینکه وقت نماز شده است نخواند؛ دلش میمیرد.
عبدالحســــــین
در دروس ریاضی کسانی که هندسه میخوانند، نمرهای که میخواهند به آنها بدهند، معمولاً ۱۰ نمره میگذارند برای قضیه، ۱۰ نمره هم میگذارند برای مسئله. بچههایی که حافظهشان خوب است، روی ۱۰ نمرهٔ قضیه حساب میکنند. ۱۰ نمرهٔ مسئله را میگذارند تا ببینند چند مورد آن را میتوانند جواب دهند. آنهایی که استعدادشان خوب است، روی ۱۰ نمرهٔ مسئله حساب میکنند؛ مسئله را باید حل کنند.
اجانب مسائل کشورهای استعمارزده را از حالت مسئله بهصورت قضیه درمیآورند؛ یعنی کاری میکنند که همه نمرهٔ قضیه را بگیرند، نه نمرهٔ مسئله را. نمرهٔ قضیه را بگیرند، یعنی اینکه مسئله را مثل یک درس، معلم برای اینها اثبات کند و اینها آن را فرابگیرند و جواب بدهند؛ ازاینجهت، علم در کشور ما بهصورت قضایاست، نه بهصورت مسائل. در تمام دانشها، ما همین مصیبت را داریم.
آسمان
روایت امامباقر (ع) را ببینید:
«مَنْ عَمِلَ بِمَا یَعْلَمُ عَلَّمَهُ اللَّهُ مَا لَمْ یَعْلَم.»
هرکس به آنچه داشت و دانست عمل کرد، به او میآموزند آنچه نمیداند.
عملِ به علم، ادبِ دریافت علم است. علمی را به انسان میدهند، اگر انسان عمل کرد، چیزی را هم که نمیداند به او میدهند. مرتباً این فرد علم را به عمل میآورد و مرتباً عمل به علم، کلید علوم جدید میشود. کلید فتح قفلهای علم، عمل به علمهاست. آنهایی که به علمشان بیشتر عمل کردند، قفلهای علوم برای آنها باز شد، ولو در دوسالگی. در آن سن هم خداوند به او علم داد. بچه است، اما میفهمد خیانت بد است، نمیکند؛ میفهمد مال غیر را بیاجازه تصرف نباید بکند، نمیکند. بعد در عین خردسالی، حرفهای حکیمانه میزند.
M.jafari
طفولیت، نوجوانی، جوانی و کهولت. کهولت زمستان عمر است و قبل از کهولت هم کمال است. چهار فصل هم داریم برای شبانهروز: از اول طلوع فجر تا قبل از ظهر بهار است؛ پیش از ظهر تا ساعاتی از بعد از ظهر تابستان است؛ از آن موقع تا مقداری از شب پاییز است؛ از آن طرف تا آخر شب زمستان است. همانطوری که بهار بهترین است، این اول روز هم بهترین است.
°•. MaryaM .•°
«برترین عبادت، اندیشیدن مداوم دربارهٔ خدا و قدرت اوست.»
محمدرضا میرباقری
ملائکه هم طور دیگری اعتراض کردند. شیطان گفت: من بهترم. اما ملائکه این را نگفتند و گفتند: اینها خونریزی و فساد میکنند و ما نمیکنیم.
گفت: بله شما نمیکنید؛ چون تعلق ندارید. انسان را من، متعلق میآفرینم و بهخاطر تعلقش گناه میکند؛ اما چون تعلقش را بهخاطر من رها میکند، به من تعلق پیدا میکند. وقتی عُلقههایش را قربانی میکند به من نزدیک میشود. تو عُلقه نداری که برای من قربانی کُنی:
(لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون)
Fatemeh yousofi
همانطوری که نباید در خورشید خیره شد، نباید در دنیا هم خیره شد. خیرهشدن در دنیا، غرقشدن در آن و دلبستن به آن است، بهطوریکه دنیا، آمال و آرزوی انسان بشود، بهطوریکه فکر و ذکرش بشود دنیا.
محمدرضا میرباقری
استعمار یعنی تعطیل فکر. نه به آن معنا که اجازه ندهد شما فکر کنید، بلکه به آن معنا که فرصت ندهد شما فکر کنید؛ آنهم نه به این صورت که اگر فکر کردید شما را بزند؛ نه، بلکه اجازه ندهد نیازها، شما را به فکر وادارد. میخواهد بهمجرد اینکه نیازی پیدا کنید، از شما رفع نیاز کند؛ این یعنی تعطیلی فکر.
محمدرضا میرباقری
کسی که هیچ خطایی نکرده، هرچه بر او اتفاق میافتد، قضا و قدر الهی است؛ اما وقتی انسان کوتاهی کرد، اتفاقی که برای او میافتد بهخاطر قضا و قدر نیست، بهخاطر عمل خودش است.
فرق است بین کسی که کارش نتیجهٔ تقصیرش است تا کسی که کارش نتیجهٔ تقدیرش است.
°•. MaryaM .•°
شما را دعوت میکنم بیش از آنچه حرف میزنید، فکر کنید. آیتالله العظمی سبحانی میگوید کتابهایی که بر مکاسب شیخ انصاری حاشیه زده بودند، جمع کردم و پیش امام بردم که برای درس استفاده کند. گفت اگر اینهمه کتاب را بخوانم، دیگر نمیتوانم فکر کنم. یکیدو کتاب را برداشتند و بقیه را پس دادند.
اَلّلهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِکَ الفَرَج
همانطور که اگر خواستید آبادی را ببینید باید از بلندی ببینید، اگر هم خواستید جریانات فکری، انحرافی و حق و باطل را مشاهده بکنید، باید از ارتفاع عاشورا به صحنه نگاه کنید.
محمدرضا میرباقری
آنها سؤال کنید. بیشتر از آنکه آنها از شما سؤال کنند، شما از بچههایتان سؤال کنید. وقتی سؤال کردید، مجبور میشوند فکر کنند. وقتی هم دارد فکر میکند و میآید از تو سؤال کند، کمکش کن؛ اما همهٔ جواب را مده. با بخل به او اطلاع برسان و برای اطلاعدادن باسخاوت مباش.
پدرومادرهایی که در آموزش بخیل هستند، وقتی خیلی سؤال میکنی یک کلمهٔ کوچک میدهند. این بچه میگوید: من چرا منت بکشم و یک چیزی بپرسم؟ خودم آنقدر فکر میکنم تا بفهمم. بابایم آنقدر به من نِق میزند که این را هم نمیفهمی.
°•. MaryaM .•°
همانطوری که قلب با ضربان خودش خون را در میلیمتر به میلیمتر بدن انسان میبرد، در کل حجم بدن انسان، از لابهلای استخوانها گرفته تا درون مویرگها می برد و همهٔ اینها از این ضربان قلب تغذیه میشوند، آرزوی انسان نیز تلمبهٔ اوست که کل حرکات انسان را تغذیه میکند.
محمدرضا میرباقری
گره معروفشدنِ واجب باید قبل از گره امربهمعروف باز شود.
محمدرضا میرباقری
انسان بوم نقاشی خداست. خدا، هم نقاش خوبی است، هم میل دارد نقاشی خوبی خلق کند؛ بهشرط آنکه انسان زیر دست نقاش تکان نخورد. به این شرط از انسان چیز خوبی ساخته میشود.
°•. MaryaM .•°
چرا زیبایی فوتبال بیشتر از زیبایی کشتی است؟ چون زیبایی حرکت جمعی را دارد. حرکت جمعی، ادب جمعی میخواهد، قانون جمعی میخواهد، مقرراتپذیری میخواهد، پیروزی جمعی میخواهد.
°•. MaryaM .•°
عملِ به علم، ادبِ دریافت علم است. علمی را به انسان میدهند، اگر انسان عمل کرد، چیزی را هم که نمیداند به او میدهند. مرتباً این فرد علم را به عمل میآورد و مرتباً عمل به علم، کلید علوم جدید میشود. کلید فتح قفلهای علم، عمل به علمهاست. آنهایی که به علمشان بیشتر عمل کردند، قفلهای علوم برای آنها باز شد، ولو در دوسالگی. در آن سن هم خداوند به او علم داد.
اَلّلهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِکَ الفَرَج
یکی از فرماندهان میگفت موقع عملیات خیبر بود و در اتاق جنگ، بعضی سیگار میکشیدند و قدم میزدند و فکر میکردند؛ اما آقای صیاد شیرازی دو رکعت نماز میخواند و فکر میکرد، بهجای سیگارکشیدن و قدمزدن. این مزیت است. بعضیها عادت میکنند که با سیگار بتوانند مسئله را حل کنند. من عرض میکنم اینطور نیست که سیگار بیاثر باشد، چون تخدیر میکند؛ سروصداها را ساکت میکند و از بین میبرد تا این بتواند فکر کند. سیگار او را از سروصداها نجات میدهد؛ اما بعد از این عادت میکند که بدون سیگار نتواند سروصداها را بخواباند. این میشود مشکلی که سعدی گفت:
شنیدم گوسفندی را بزرگی رهانید از دهان و چنگ گرگی
شبانگه کارد بر حلقش بمالید روان گوسفند از وی بنالید
که از چنگال گرگم در ربودی چو دیدم عاقبت، گرگم تو بودی
سیگار میشود بزرگ، انسان میشود گوسفند و خیال و فکر و اضطراب میشود گرگ. این اخلاق آثار منفی میگذارد
آسمان
اگر قلب همراه نیست به خود تحمیل نکنی، این سیاست مستحبات و واجبات است.
علی میم
هرکس به دنیا نگاه کند کورش میکند و هرکس به آن بصیرت بجوید بصیرش میکند. همان چیز که کور میکند همان هم شفا میدهد. خورشید هم همینطور است: در آن خیره بشوی کورت میکند، ولی از نورش استفاده کنی، بصیرت میکند.
جوان انقلابی
این به تقوای انسان کمک میکند که تفکر فیامراللّه بکند؛ یعنی فکر کند که خداوند متعال با فرعون چه کرد، با موسی (ع) چه کرد و عاقبت موسی چه شد، فرعون عاقبتش چه شد
دلتنگِ ماه
همین نماز هم گاهی برای آمدن پیش خداست و گاهی برای دورشدن از خدا. چه چیز است که نماز را مقرِّب به خدا یا دورکننده از خداوند میکند؟ ولایت، ولایت، ولایت.
دلتنگِ ماه
اساس اخلاق همین است که «فکرتان را بهکار ببرید» و بگویید فرصت خدا داشتن، در اختیار من است. با خدا حرف بزنید، دردِدل کنید، قرار بگذارید و به قرارهایتان عمل کنید.
دلتنگِ ماه
توصیه میکنم اول از عقلتان استفاده کنید. عقلتان را تعطیل نکنید. بعضیها برای همهٔ کارهایشان استخاره میکنند. استخاره کار خوبی است، ولی اگر زیاد شود، طرف دیگر نمیتواند فکر کند. از تعطیلشدن فکرتان جلوگیری کنید.
هر کسی میآید پیش من استخاره کند به او میگویم استخاره دو تا شرط دارد: اول اینکه فکر کرده باشی و دوم اینکه از اینکه با فکرت حل بشود مأیوس شده باشی و مشورت هم کرده باشی؛ یعنی بعد از فکر و مشورت، اگر به نتیجهای نرسیدی رو به استخاره بیاور. اگر این دو کار را کردی و دیدی با این حل نمیشود، این استخاره جواب خداست، وگرنه این استخاره جواب خدا نیست. او هم قرآن را از من میگیرد، میبوسد و میبرد میگذارد سر جایش و استخارهنکرده برمیگردد! خدا گفته هروقت مضطرب شدی من جوابت را میدهم، نه اینکه همینجوری من عوض تو فکر کنم. این استخارهٔ زیاد هم بهخاطر تنبلی است.
M.jafari
حجم
۹۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۹۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰۵۰%
تومان