بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آئینه تمام نما | طاقچه
تصویر جلد کتاب آئینه تمام نما

بریده‌هایی از کتاب آئینه تمام نما

انتشارات:نشر معارف
امتیاز:
۴.۸از ۳۳ رأی
۴٫۸
(۳۳)
همچنان که برای جداکردن آهن از کاه، از آهن‌ربا و کهرُبا استفاده می‌شود، خداوند هم برای امتحان مردم، امام حسین (ع) را قطب قرار داده است تا همه آخرتی‌ها و خدایی‌ها دور او جمع شوند. یزید آن زمان و اسرائیل امروز را نیز کهربا قرار داده است تا دنیاپرست‌ها از هر قبیله و امتی که باشند، دور آنها جمع شوند. خداوند مردم را این‌چنین از همدیگر جدا می‌کند.
امیرماکان جعفری
حضرت حسین‌بن‌علی (عهما) در شب عاشورا به یک صورت سخن گفت و در روز عاشورا به‌گونه‌ای دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمی‌خواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» می‌گوید، ولی روز عاشورا می‌فرماید: «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی؟» (آیا یاوری هست که مرا یاری کند؟). شب آن‌طور گفت تا مبادا خبیثی در بین طیّب‌ها باشد و روز آن‌گونه درخواست یاری کرد تا مبادا طیّبی در بین خبیث‌ها مانده باشد. شب، غربال می‌کند تا فقط صالحان بمانند و روز غربال می‌کند تا فقط اشقیا در مقابل او ایستاده باشند. شب برای پس زدن نااهل‌ها بود و روز برای جذب خودی‌هایی که از بدِ روزگار و بدِ خودشان به خودشان، در لشکر عمرسعد ایستاده بودند؛ اندرونی‌هایی که به‌ظاهر بیرونی بودند.
M.r.Adideh
امام حسین (ع) با اصرار از اصحابش خواست که او را رها کنند و تنها بگذارند؛ حتی در تاریکی خیمه پشت به آنها نشست که اگر کسی می‌خواهد برود، حیا نکند. عذرهایی هم در اختیارشان گذاشت؛ مثلاً فرمود: بیایید دست زن و بچهٔ مرا بگیرید و ببرید. این کار را کرد تا مقدمات و بهانه رفتن را برای آنکه رفتنی است فراهم کرده باشد. ارزش عاشورا به این است که خالص بود و خلیطی نداشت، جاهلی در آنها نبود، همه عالم بودند، همه بصیر بودند و به‌هیچ‌وجه جهتِ غیرخدایی نداشتند.
هامان
همه باید به خود بگویند: «در خودت هم ابن‌سعد و حَرمله‌ای وجود دارد، مواظبشان باش و به آنها لعن کن و به حسینِ وجود و فطرتت سلام کن». لعن و سلام معنای عامی دارد. مگر نمی‌گوییم: «اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ» (خدایا لعن کن اولین ظالم بر محمد و خاندان محمد را و دیگرانی را که از او تبعیت می‌کنند تا آخرینشان را). اگر ابن‌سعد درون انسان فعال شود، می‌شود «آخِرَ تَابِعٍ لَهُ». به همین دلیل می‌گویند: «کُلُّ یَوْمٍ عاشُوراء وَ کُلُّ أرْضٍ کَرْبَلاء». عموم زمانی و عموم مکانی دارد. شهدا آن‌هایی بودند که وقتی لعن می‌کردند، نفس امّارهٔ خودشان را از قلم نمی‌انداختند و وقتی به حسین‌بن‌علی (عهما) سلام می‌کردند، عقل و نور خودشان را که از نور اهل‌بیت (عهم) بود، فراموش نمی‌کردند. آنها نور عقل را جدّی گرفتند و متابعتش کردند تا به مقام شهادت رسیدند.
ترنج
نباید عزّت‌محور بود؛ بلکه تکلیف‌محوری صحیح است. تکلیف‌محور آن است که آبرو بیاورد، نه اینکه آبرو بردارد. آبرو به‌دست آوردن موج‌سواری است. آبرو خرج کردن تکلیف‌محوری است. انسان باید حرف حق را بزند، اگرچه به او فحش بدهند.
عبدالحســــــین
رسول اکرم (ص) روایت شده که فرمود: «هیچ‌کس نصیبی جز آن غَرَض و منظوری که به‌خاطر آن آمده، ندارد؛ حتی اگر کسی به نیت زانوبند شتری آمده باشد، نصیبی غیر از همان نخواهد داشت».
میرزا ابراهیم
(وای بر شما ای پیروان خاندان ابی‌سفیان، اگر دینی ندارید و از روز بازپسین نمی‌ترسید،‌ دستِ‌کم در دنیای خود آزادمرد باشید و اگر به گمان خود عرب‌نژادید، به شئون نژادی خود بازگردید). بیایید جاهلی بشوید؛ بیایید با من مانند اهل جاهلیت رفتار کنید؛ بیایید از اجداد جاهلتان یاد بگیرید؛ صفات عهد جاهلی‌تان را از دست ندهید. یعنی صد رحمت به اجداد جاهلیت! شما به مراتب چیزی پَست‌تر از آنها شدید. او می‌فرماید کدام یک از اجداد شما در جنگ‌های جاهلی قبل از اینکه کار مَرد را تمام کند، به سمت خیمه‌هایش حمله می‌کند؟! ابن‌سعد وقتی این را شنید تصدیق کرد و گفت راست می‌گویی و دستور داد برگردند.
امیرماکان جعفری
انسان باید ابتدا خودش زمام خود را در اختیار بگیرد تا آنکه خدا زمام او را به‌دست بگیرد. اگر انسان اعضا و جوارحی را که خداوند در اختیارش گذاشته هدایت، زمامداری و کنترل کند، خدا هم او را زمامداری می‌کند.
جعفرطیاری
عاشورای حسین‌بن‌علی (عهما) بزرگ‌ترین تبیین شرک است. امام حسین (ع) به مردم می‌فرمود: شما که از یزیدبن‌معاویه به‌عنوان اولی الامر متابعت می‌کنید، موحد نیستید، بلکه این کار، شرک است. اطاعت کسی که مطیع خدا نیست، شرک است.
فقیهه
دین رابط دل با خداست و با احکام حلال و حرام، دل را تغذیه می‌کند و به آن تازگی و طراوت می‌بخشد. بین دل و احکام دین رابطهٔ متقابل وجود دارد؛ یعنی آنچه دین واجب کرده، برای دل، جنبهٔ حیاتی دارد و آنچه حرام کرده، برای دل، سمبی و کُشنده است.
محمدحسین
«جنگ نرم» برای شکار بصیرت است و «جنگ سخت» برای شکار صبر.
حسین هستم
دربارهٔ کار اباعبدالله و بچه‌ها و جوان‌ها و اهل‌بیت آن حضرت تأمل کنید. آن حضرت می‌خواهد عاشورا آیینه تمام‌نمای دو نوع اسلام باشد. بعضی از آیینه‌ها کوچک هستند که آدم فقط صورتش را در آنها می‌بیند و بعضی هم به‌اندازهٔ قَدِّ انسان هستند و انسان تمام قامتش را در آن می‌بیند. آن حضرت می‌خواهد تمام قامت دو اسلام را معرفی کند تا مسئله‌ای را که در اسلام پیش آمده بود حلّ کند.
عبدالحســــــین
مواد عالم نیستند که به چیزی اهمیت می‌دهند، بلکه جهت آن است. اگر در جهت حق بود، ارزش پیدا می‌کند و اگر در جهت باطل بود، بی‌ارزش می‌شود.
حسین هستم
درس حسین‌بن‌علی (ع) در عاشورا همین است: «اطاعت مطیعان و معصیت عاصیان»
فقیهه
مسئله شهادت از رهبری کسب نور می‌کند. حضور امام حسین (ع) و رهبری او و اینکه عاشورا تحت رهبری او صورت گرفت موجب ارزش خون‌هایی بود که در رکاب او ریخته شد.
محمدحسین
شجاعت بزرگ این است که انسان نترسد از اینکه به او بگویند «ترسید»! دلیرها از اینکه مردم آنان را ترسو بدانند،‌ می‌ترسند. امام مجتبی (ع) از این حرف نترسید، و این شجاعت است.
محمدحسین
صلح امام حسن (ع) با معاویه، به مراتب از جنگ امام حسین (ع) با یزید سنگین‌تر است.
محمدحسین
کسانی که مرگ بر یزید می‌گویند، امروز مرگ بر آمریکا هم می‌گویند. منظور از مرگ بر آمریکا هم رژیم آمریکا است، نه مردم آمریکا. ما آرزو داریم روزی برسد که با مردم آمریکا زیر یک سقف عبادت کنیم و آن روز دور نخواهد بود.
محمدحسین
امروز کمبود جامعه اسلامی ما کمبود تفکر و تحقیق است. اشک را از روی معرفت می‌خواهند؛ خون را از روی معرفت می‌خواهند. اول فکر، بعد خون؛ اول فکر، بعد اشک.
محمدحسین
همه باید به خود بگویند: «در خودت هم ابن‌سعد و حَرمله‌ای وجود دارد، مواظبشان باش و به آنها لعن کن و به حسینِ وجود و فطرتت سلام کن». لعن و سلام معنای عامی دارد. مگر نمی‌گوییم: «اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ» (خدایا لعن کن اولین ظالم بر محمد و خاندان محمد را و دیگرانی را که از او تبعیت می‌کنند تا آخرینشان را)
محمدحسین
ادب، انسان را زنده می‌کند و بی‌ادبی او را هلاک می‌سازد. گاهی ممکن است انسان به مقامی اهانت کند و قلبش زیر و رو و نابود شود.
محمدحسین
گریه، بسیار سازنده است. گریه در دعای ندبه غوغا می‌کند. این گریه جواب‌گوی اینترنت، ماهواره و همهٔ این‌هاست. دستگاه اشک را برای تطهیر انسان ساخته‌اند. خدا خالق اشک است و این فوق‌العادگی انسان است.
محمدحسین
امام حسین (ع) ده سال در زمان معاویه بود و معاویه را تحمل می‌کرد، همان‌طور که امام حسن (ع) او را تحمل کرده بود.
محمدحسین
درس حسین‌بن‌علی (ع) در عاشورا همین است: «اطاعت مطیعان و معصیت عاصیان». برای عالَم اسلام در سراسر جهان امروز یک بیماری بیشتر نیست: بیماری اطاعت از عاصیان.
فقیهه
نقش ولی خدا در جامعه برای جدایی اهل حق از اهل باطل اگر بُرادهٔ آهن با خاک مخلوط شود و شما بخواهید آن دو را از هم جدا کنید، آهن‌ربا می‌آورید. بُراده‌های آهن به آهن‌ربا می‌چسبد و خاک‌ها بر جای خود می‌ماند. خدا هم رباینده‌ای است که پاک‌ها را می‌رباید. آدم‌های خالص و خوب، اطراف ولیّ خدا جمع می‌شوند. همچنان که برای جداکردن آهن از کاه، از آهن‌ربا و کهرُبا استفاده می‌شود، خداوند هم برای امتحان مردم، امام حسین (ع) را قطب قرار داده است تا همه آخرتی‌ها و خدایی‌ها دور او جمع شوند.
هامان
انسان باید ابتدا خودش زمام خود را در اختیار بگیرد تا آنکه خدا زمام او را به‌دست بگیرد.
هامان
پس مسئله شهادت به خون نیست. این خون نیست که مسئله را بزرگ می‌کند. مثلاً وقتی ما می‌گوییم: «قانون اساسی ما یا انقلاب ما، خون‌بهای هزاران شهید است» در این عبارت مُسامحه وجود دارد؛ چراکه این انقلاب است که به شهادت‌ها ارج می‌دهد، انسانیت است که شهید را بالا می‌برد. در واقع خون از نیت کسب ارزش می‌کند.
f zarinkhat
اگر انسان خودش را کوچک نکند، هیچ‌چیز نمی‌تواند او را کوچک کند. اگر انسان خودش به خودش ضرر نزند، هیچ‌کس نمی‌تواند به او ضرر بزند. دیگران می‌توانند به کسی «ظلم» کنند، ولی نمی‌توانند به او «ضرر» برسانند. از سوی دیگر، اگر انسان به خودش کمک نکند، هیچ‌کس نمی‌تواند به او کمک کند و اگر تمام عالم جمع شوند تا به کسی نفع برسانند، تا خودش به خودش نفع نرساند، از سوی آنها نفعی نمی‌رسد. اینها جزء قوانین اساسی جایگاه انسان است.
mohaddese
این صحیح نیست که بگوییم مکتب از خون کسب ارزش می‌کند. مکتب آن‌قدر ارزش دارد که ریختن خون‌ها برای آن، کار راجح و لازمی بود. مکتب ارزش ذاتی دارد و خون از مکتب کسب ارزش می‌کند؛ همان‌طور که ماه از خورشید کسب نور می‌کند.
ترنج
در اسلام ملاک ارزش، مادیات نیست. مواد عالم نیستند که به چیزی اهمیت می‌دهند، بلکه جهت آن است. اگر در جهت حق بود، ارزش پیدا می‌کند و اگر در جهت باطل بود، بی‌ارزش می‌شود.
ترنج

حجم

۱۵۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۵۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۴۷,۵۰۰
۲۳,۷۵۰
۵۰%
تومان