بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ابله؛ جلد اول | طاقچه
تصویر جلد کتاب ابله؛ جلد اول

بریده‌هایی از کتاب ابله؛ جلد اول

امتیاز:
۳.۸از ۳۲ رأی
۳٫۸
(۳۲)
احمقی با قلب پاک و بدون هوشمندی به همان اندازهٔ آدمی هوشمندِ بی‌احساس بدبخت است. این حقیقتی قدیمی است. من همان احمق پاک‌دلم بدون هوشمندی و تو احمقی هوشمند اما بی‌احساس، به همین دلیل هم تیره‌روزیم و هردومان رنج می‌بریم.
مورچه‌ی کتاب خوان :)
داوری‌کردن درمورد زیبایی دشوار است، هنوز خودم را برای این کار آماده نکرده‌ام. زیبایی یک معماست.
شاهین
به بچه همه‌چیز را می‌شود گفت، مطلقآ همه‌چیز را. همیشه تعجب می‌کردم وقتی می‌دیدم آدم بزرگ‌ها چه اندازه کم بچه‌ها را درک می‌کردند، حتا پدر و مادرها بچه‌هاشان را. به‌نظر من درست نیست به این بهانه که آن‌ها خردسال هستند و دانستن بعضی چیزها هنوز برای‌شان زود است، خیلی چیزها را از آن‌ها پنهان کنند. چه فکر غم‌انگیز و ناراحت‌کننده‌ای. بچه‌ها خیلی سریع و به‌سادگی متوجه می‌شوند که پدر و مادر همیشه آن‌ها را دست‌کم می‌گیرند و می‌گویند چون خیلی کوچکند قادر به درک خیلی از مسایل نیستند، حال آن‌که آن‌ها همه‌چیز را می‌فهمند.
مورچه‌ی کتاب خوان :)
وقتی آدم دیگر کسی را به خانه‌اش دعوت نمی‌کند، خودش هم رفته‌رفته سرزدن به دیگران را از یاد می‌برد.
کاربر طاقچه
«اگر می‌توانستم نمیرم! اگر زندگی به من بازگردانده می‌شد، چه ابدیتی! همهٔ این‌ها از آن من خواهند شد؛ هر دقیقه‌ای را به یک قرن تبدیل خواهم کرد، بی‌آن‌که حتا یکی از آن‌ها را ازدست بدهم، همگی را یک‌به‌یک خواهم شمرد تا هیچ‌کدام‌شان را هدر ندهم!»
علی حسینی
وقتی فاجعه‌ای بزرگ و بسیار وحشت‌آور به‌طور ناگهانی برای شخصی پیش می‌آید، ما آثار این ترس، دلهره، اندوه، دغدغه و پریشانی را در چهره و رفتار و احیانآ گفتارش می‌بینیم، اما آیا به‌راستی آن‌چه درون این شخص، در ذهنش و در احساس‌هایش رخ می‌دهد، به همین صورتی است که ما در چهره و رفتارش می‌بینیم؟ بی‌شک نه. آثار مخرب چنین حادثه‌ای اعضای درونی و وظایف و کارهای عادی‌شان را چنان به‌هم می‌ریزد و دگرگون می‌کند که قلب از تپیدن، ریه از نفس‌کشیدن، کبد و کلیه‌ها از تصفیهٔ خون و زدودن سم‌های ایجادشده (حتا برای لحظه‌هایی چند) بازمی‌مانند و به‌جرأت می‌توان گفت کاری خلاف وظایف عادی‌شان انجام می‌دهند.
محمدامین سنجری
دست‌کم وقتی آدم سرش قطع می‌شود، دیگر زیاد رنج نمی‌کشد.
Shivayi
انسان ماشین که نیست مدام و یکنواخت کار کند و فرآورده‌هایی همسان به‌وجود بیاورد، مانند همهٔ کارخانه‌های صنعتی. وانگهی خورشید زیر ابر باز هم خورشید است و نورفشانی می‌کند. در آن تغییری به‌وجود نیامده، فقط پاره‌ای ابرهای زودگذر بر آن سایه افکنده‌اند.
محدثه
جوهر راستین ایمان از هرگونه منطق و استدلالی، از همهٔ اعمال زشت و جنایت‌ها، از همهٔ بی‌ایمانی‌ها جداست؛ پدیده‌ای سوای همهٔ این چیزها در آن وجود دارد و همیشه هم به همین روال خواهد بود، پدیده‌ای که بی‌ایمان‌ها برای ابد روی آن می‌لغزند و هیچ‌گاه هم با آن کنار نمی‌آیند.
محمدامین سنجری
بااین‌همه همسری بود باتجربه و پدری دوراندیش و عاقل.
کاربر طاقچه
همدردی قانون اصلی و شاید تنها قانون زندگی همهٔ انسان‌هاست.
محمدحسین
وقتی فاجعه‌ای بزرگ و بسیار وحشت‌آور به‌طور ناگهانی برای شخصی پیش می‌آید، ما آثار این ترس، دلهره، اندوه، دغدغه و پریشانی را در چهره و رفتار و احیانآ گفتارش می‌بینیم، اما آیا به‌راستی آن‌چه درون این شخص، در ذهنش و در احساس‌هایش رخ می‌دهد، به همین صورتی است که ما در چهره و رفتارش می‌بینیم؟
pejman
داستایفسکی در دانش روان‌شناسی چنان پایه‌گذار اعجوبه‌ای است که فروید و نیچه و حتا یونگ خود را شاگردان او می‌دانند.
pejman
آن‌چه برمن گذشته از این قرار است که کار کرده‌ام و درعین حال به‌شدت رنج برده‌ام.
pejman
وقتی آدم تجربهٔ کافی ندارد، هرگز نباید دربارهٔ کسی داوری کند.
علی حسینی
پس از شنیدن فقط یک کلمه از طرف شما، دوباره تهیدستی‌ام را می‌پذیرم و با خوشحالی موقعیت نومیدانهٔ کنونی‌ام را قبول می‌کنم، مبارزه را از سر می‌گیرم، خوشحال می‌شوم مبارزه کنم، با آن دوباره جان خواهم گرفت، سرشار از نیروهایی تازه. فقط همین کلمهٔ ناشی از همدلی را (سوگند می‌خورم به‌جز همدلی انتظار دیگری نداشته باشم) برایم بفرستید. از جسارتی که فردی نومید به‌خرج می‌دهد خشمگین نشوید، مردی که درحال غرق‌شدن است و جرأتش را دارد برای نجات خود دست به آخرین تلاش بزند. «گ. ای.»
Nazaninza
جوهر راستین ایمان از هرگونه منطق و استدلالی، از همهٔ اعمال زشت و جنایت‌ها، از همهٔ بی‌ایمانی‌ها جداست؛ پدیده‌ای سوای همهٔ این چیزها در آن وجود دارد و همیشه هم به همین روال خواهد بود، پدیده‌ای که بی‌ایمان‌ها برای ابد روی آن می‌لغزند و هیچ‌گاه هم با آن کنار نمی‌آیند. اما مهم‌تر از همه این است که چنین طرز فکری به‌روشنی در روح فردی روسی وجود دارد، همین موضوع باعث تسلای خاطرم می‌شود. این نخستین اعتقادی است که هنگام ورود به روسیه‌مان در من ریشه دواند.
Maryam69
جوهر راستین ایمان از هرگونه منطق و استدلالی، از همهٔ اعمال زشت و جنایت‌ها، از همهٔ بی‌ایمانی‌ها جداست؛ پدیده‌ای سوای همهٔ این چیزها در آن وجود دارد و همیشه هم به همین روال خواهد بود، پدیده‌ای که بی‌ایمان‌ها برای ابد روی آن می‌لغزند و هیچ‌گاه هم با آن کنار نمی‌آیند.
کاربر ۷۶۳۷۸۶۹
«شادی‌ای که مادر به‌هنگام دیدن نخستین لبخند کودکش احساس می‌کند، درست مانند شادی خداوند است وقتی می‌بیند گناه‌کاری به درگاهش رو آورده و اظهار پشیمانی می‌کند»
علی حسینی
احمقی با قلب پاک و بدون هوشمندی به همان اندازهٔ آدمی هوشمندِ بی‌احساس بدبخت است
Nazaninza
امروز قرار است سرنوشتم رقم بخورد، خودتان می‌دانید چه‌گونه. امروز ناچارم قولی پس‌نگرفتنی بدهم. هیچ حقی برای ابراز لطف شما نسبت به خودم ندارم، امیدی را هم جرأت نمی‌کنم در دلم بپرورانم. بااین‌همه روزی کلمه‌ای به‌زبان آوردید، فقط یک کلمه که شب تاریک زندگی‌ام را روشن کرد و همچون فانوسی دریایی راهنمایم شد. یک‌بار دیگر کلمه‌ای شبیه آن به من بگویید تا زندگی‌ام را نجات دهید! فقط بگویید «همهٔ رشته‌ها را پاره کن» و من همین امروز این کار را می‌کنم. آه، برای شما چه اهمیتی دارد آن را به من بگویید؟
Nazaninza
اوژن پاولویچ که تا آن‌موقع ساکت مانده و فقط به نظاره کردن بسنده کرده بود، خنده‌کنان گفت: این داستان شبیه دفاع معروفی است که اخیرآ وکیلی در دادگاه کرده است: او انگیزهٔ قتل را تهیدستی موکلش اعلام کرده که زده شش نفر را کشته تا پول‌شان را بدزدد. نتیجه‌گیری‌اش هم چیزی شبیه به این بوده: «طبیعی است که در نهایت بی‌پولی و تهیدستی فکر آدم‌کشی به ذهن موکل من راه یابد، چه کسی اگر جای او بود، جز این فکر دیگری می‌کرد؟» حرفی شبیه به این، اما خیلی خنده‌دار.
Ati
نتیجه چی شد؟ هیچی! هیچی به‌جز نفرتی که در شما برانگیختم! بنابراین آدم احمقی هستم، آدمی به‌دردنخور، یعنی این‌که وقتش رسیده! و من حتا خاطره‌ای هم نتوانستم از خودم به‌جا بگذارم! نه صدایی، نه ردپایی، نه کاری، حتا نتوانسته‌ام نظریه‌ای را اشاعه دهم!...
Ati

حجم

۴۷۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۴۴ صفحه

حجم

۴۷۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۴۴ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
۳۹,۵۰۰
۵۰%
تومان