گرینگوی پیر میگفت: «مرزی هست که
ما فقط شبانه دلِ گذشتن از آن را داریم؛ مرز تفاوتهای خودمان با دیگران، مرز نبردهامان با خودمان.»
Azade_sh
پیرمرد گفت: «شاید همهٔ ما سعی میکنیم شریف باشیم. این سرگرمی ملیمان است.»
Azade_sh
هریک از ما مرزی پنهانی درون خودمان داریم، و گذشتن از این مرز دشوارترین کار است، چون هریک امیدواریم که آنجا خودمان را تنها ببینیم، اما درمییابیم که آنجا بیش از هروقت دیگر با دیگران همراهیم.
Azade_sh
«مرزی هست که
ما فقط شبانه دلِ گذشتن از آن را داریم؛ مرز تفاوتهای خودمان با دیگران، مرز نبردهامان با خودمان.»
AS4438
«وقتی بمیرم، میخواهم رها باشم از تحقیر، نفرت، گناه، یا سوءظن. میخواهم اختیاردار خود باشم، عقاید خود را داشته باشم، بیآنکه زهدفروشی کنم
AS4438
«از یک سن بخصوصی که گذشتی، جامعه تو را همانطور که هستی میپذیرد، البته تا وقتی که هیچچیز عوض نشده و هیچ اتفاق عجیبی نیفتاده.»
AS4438
اینها تمام سال صرفهجویی میکنند، سینیوریتا، با شکم گرسنه سر میکنند تا جشنشان را بهموقع برگزار کنند.
AS4438