بریدههایی از کتاب علی (ع) از زبان علی(ع)
۴٫۵
(۱۷۵)
یک بار از رسول خدا (ص) خواهش کردم که برای من دعا و از خداوند طلب مغفرت کنند. فرمودند: برایت دعا میکنم.
سپس برخاستند و به نماز ایستادند. هنگامی که دست خود را برای دعا به درگاه الهی بلند کردند، شنیدم که چنین دعا کردند: بار پروردگارا، بهحق بندهات علی، مغفرت خود را شامل علی کن!
عرض کردم: ای رسول خدا، چرا اینگونه دعا کردید؟!
فرمودند: آیا نزد خدا کسی گرامیتر از تو وجود دارد که برای اجابت دعا، او را شفیع قرار دهم؟!
کاربر ۳۰۶۹۱۸۹
به خدا سوگند، درطول زندگی مشترک من با فاطمه، تا هنگامی که از دنیا رحلت کرد، وی را هیچگاه ناراحت و عصبانی نکردم و او را به کاری برخلاف میلش وادار نساختم. او نیز در این مدت، مرا ناراحت و عصبانی نکرد و در هیچ کاری برخلاف خواست من گامی برنداشت! روابط ما آنچنان صمیمی بود که هرگاه محزون و اندوهگین میشدم، فقط تماشای چهرهٔ فاطمه میتوانست اندوه از قلبم بزداید و با نگاه به رخسار فاطمه بود که غمها را از یاد میبردم!
کاربر ۳۰۶۹۱۸۹
پس از فتح قلعهٔ خیبر به حضور رسول خدا (ص) رسیدم. آن حضرت با گرمی از من استقبال کردند و فرمودند:
ای علی، میترسم که امتم همانند مسیحیان که دربارهٔ عیسی سخنان کفرآمیز و اغراقگونه گفتند، دربارهٔ تو چنان سخنانی بر زبان آورند، وگرنه امروز مطالبی را دربارهٔ فضیلت تو میگفتم که پس از آن بر هر جمعی گذر کنی، خاک پای تو و قطرات آب وضوی تو را برای شفا و تبرک برگیرند!
کاربر ۳۰۶۹۱۸۹
آری، هرکس که از مرگ نهراسد، دلش در توفان حوادث آرام و پابرجاست.
کاربر ۳۰۶۹۱۸۹
رسول خدا (ص) در شبانهروز، دو زمان را به صحبتکردن با من اختصاص داده بودند: یک نوبت در روز و یک نوبت در شب، خدمت ایشان میرسیدم و دربارهٔ موضوعات مختلف باهم گفتوگو میکردیم.
همهٔ یاران رسول خدا (ص) میدانستند که آن بزرگوار برای هیچکس چنین برنامهای نداشتند، جز برای من!
کاربر ۳۰۶۹۱۸۹
آیا میدانی «خیر البریّه» چه کسانی هستند؟
عرض کردم: خدا و رسولش بهتر میدانند.
پیامبر (ص) فرمودند:
مقصود از این افراد، شیعیان و یاران تو هستند.
کاربر ۳۰۶۹۱۸۹
هنوز این خاطره برایم شیرین است که جز رسول خدا (ص) کسی در اقامهٔ نماز بر من پیشی نگرفته است
کاربر ۳۰۶۹۱۸۹
پس از آمادهشدن این مقدمات، به من فرمودند: هر کس را که دوست داری، برای میهمانی عروسیات دعوت کن.
من وارد مسجد شدم. مسجد مملو از صحابه بود. خجالت کشیدم که از میان آن جمعیت، عدهٔ خاصی را دعوت کنم و بقیه را دعوت نکنم. در مکان بلندی ایستادم و خطاب به همه گفتم: همهٔ شما را به میهمانی عروسی دختر رسول خدا (ص) دعوت میکنم.
کاربر ۳۰۶۹۱۸۹
سه سال با رسول خدا (ص) و خدیجه که او نیز دعوت رسول خدا (ص) را با جانودل پذیرفته بود، همراه بودم و باهم نماز میخواندیم. باید تأکید کنم در آن زمان غیر از ما سه نفر، کس دیگری روی زمین نماز نمیخواند.
کاربر ۳۰۶۹۱۸۹
رسول خدا (ص) به من فرمودند: ای علی، در پی تدارک غذای فراوانی برای مراسم عروسیات باش. گوشت و نان را ما تهیه میکنیم و خرما و روغن را نیز تو فراهم کن.
کاربر ۳۰۶۹۱۸۹
حجم
۶۸۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۶۲۴ صفحه
حجم
۶۸۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۶۲۴ صفحه
قیمت:
۱۴۰,۴۰۰
تومان