بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جادوی زاویه دید | طاقچه
تصویر جلد کتاب جادوی زاویه دید

بریده‌هایی از کتاب جادوی زاویه دید

امتیاز:
۳.۸از ۸ رأی
۳٫۸
(۸)
وقتی زاویهٔ دید عیب و ایرادی داشته باشد خوانندگان متوجه آن می‌شوند؛ اگرچه در این حالتْ آن‌ها دقیقاً نمی‌توانند مشخص کنند که اِشکال از زاویهٔ دید است، اما احساس می‌کنند شخصیت‌ها از آن‌ها دورند یا حس می‌کنند رمان لَق است یا به‌سختی می‌توانند به خواندن ادامه دهند یا شاید آن‌ها هنگامِ خواندنِ داستان بگویند: «من اصلاً با قهرمان داستان احساس نزدیکی نمی‌کنم. راستش من تازه در فصل چهارم حدس زدم قهرمان اوست. تعدادِ شخصیت‌های داستان چقدر زیاد است!» این‌ها همه نشانهٔ عیب و ایراد زاویهٔ دید است که می‌توان آن‌ها را با تجزیه و تحلیل و بازنویسی بیشتر درست کرد.
Saied mahdi hosseini
رمان خشم و هیاهو، نوشتهٔ ویلیام فاکنر. این اثر، همان طور که نوشتم، از اولین آثار و از جمله بهترین آثاری است که با چند منْ راوی اول شخص یا در واقع با سه منْ راوی (بنجامین کامپسون، کونتین کامپسون، و جیسون کامپسون) نوشته شده است. فصل آخر را نیز سوم شخص دانای کل (نویسنده) بازگو می کند. این داستان دربارهٔ خانوادهٔ اشرافی کامپسون است که سعی دارد در برابر فروپاشی و زوال مقاومت کند. این رمان چهار شخصیت کلیدی دارد: کدی، بنجامین، کونتین، و جیسون. کدی کامپسون دختر خانواده است و بخش زیادی از داستان دربارهٔ اوست؛
کاربر ۱۴۳۲۵۹۸
چون داستانِ کلی دربارهٔ ارتباط سه پسر دیگر با خواهرشان است. بنجامین یا بنجی (منْ راوی فصل اول) معلول ذهنی است و شدیداً عاشق خواهرش، کدی. اما عشق او ساده است. همان طور که گفتیم، کونتین کامپسون (منْ راوی فصل دوم داستان) پسر بزرگ خانواده و، تحت تأثیر پدرش، آدمی بدبین و افسرده است و بالاخره کارش به خودکشی می‌کشد. او نیز علاقهٔ زیادی به خواهرش، که بی‌بند و بار شده، دارد. عشق او به خواهرش آگاهانه است و حاضر است حتی جان خود را فدای او کند. جیسون (منْ راوی بخش سوم) بعداً سرپرست خانواده می‌شود. همهٔ فکر و ذکر او پول است و هیچ علاقه‌ای به خواهرش، کدی، ندارد و اصلاً نمی‌فهمد عشق و محبت یعنی چه. او حتی به خاطر نگه داشتن دختر ِکدی از او اخاذی می‌کند. در این رمان نویسنده از فنی که از روان‌کاوی گرفته شده و به جریان سیال ذهن یا تک‌گویی درونی مشهور است برای داستان‌گویی استفاده می‌کند.
کاربر ۱۴۳۲۵۹۸
زاویهٔ دید برای داستان شما چه می‌کند؟ برای اینکه تأثیر زاویهٔ دید را روی خواننده به اوج برسانیم، لازم است امکانات بالقوهٔ آن را بشناسیم. انتخاب درست نوع زاویهٔ دید تأثیراتی جادویی در خواننده به جای می‌گذارد، از جمله: ۱. باعث می‌شود خواننده، با استفاده از دید یک فرد، از یک اتفاق خاصْ تجربه‌ای پیدا کند (مثل همان تجربهٔ سرباز در سنگر در نبرد واترلو یا تجربهٔ سرلشکرهای ستاد از همین نبرد). این امکانْ جهان‌بینی خواننده را وسیع می‌کند، چون به او اجازه می‌دهد نقبی به احساسات، افکار، و نوع درک کس دیگری (شخصیت راوی) از واقعیت بزند. این بصیرت سرنخ‌هایی به خواننده می‌دهد تا بفهمد یک شخصیت خاص کیست و تأثیر خاص او در رفتارش چیست. ۲. با ترغیب خواننده به همراهی با شخصیت‌ها
کاربر ۱۴۳۲۵۹۸
در حوادث و پیش‌بینی تصمیم بعدی آن‌ها، کاری می‌کند که خواننده به تجربه‌ای دوسویه یا دوطرفه هنگام خواندن داستان دست یابد. ۳. احساس یکی شدن خواننده را با شخصیت‌ها تشدید می‌کند، به گونه‌ای که اهداف و درگیری‌های شخصیت راوی، برای لحظاتی هم که شده، برای خواننده خیلی مهم می‌شود. (و باعث می‌شود او صفحات رمان را ورق بزند و جلو برود) ۴. اطلاعاتی را منتقل یا مخفی می‌کند؛ اطلاعاتی که شخصیت خاصی می‌داند تا خواننده احساس وابستگی به او کند. (یا در حالت تعلیق بماند) ۵. با نشان دادن افکار و احساسات مختلف اشخاص در برابر یک اتفاق واحد شخصیت‌ها را خاص و از هم متمایز می‌کند. ۶. با نشان دادن تضاد بین ظاهر (بیرون) و باطن (درون) معنای پنهانی را آشکار می‌کند.
کاربر ۱۴۳۲۵۹۸
وقتی زاویهٔ دید عیب و ایرادی داشته باشد خوانندگان متوجه آن می‌شوند؛ اگرچه در این حالتْ آن‌ها دقیقاً نمی‌توانند مشخص کنند که اِشکال از زاویهٔ دید است، اما احساس می‌کنند شخصیت‌ها از آن‌ها دورند یا حس می‌کنند رمان لَق است یا به‌سختی می‌توانند به خواندن ادامه دهند یا شاید آن‌ها هنگامِ خواندنِ داستان بگویند: «من اصلاً با قهرمان داستان احساس نزدیکی نمی‌کنم.
کاربر ۱۴۳۲۵۹۸
قالب داستانی‌ای که انتخاب کرده‌اید در انتخاب نوع زاویهٔ دید برای داستانتان بسیار تأثیر می‌گذارد و باز نوع رویکرد شما به زاویهٔ دید ممکن است در تصمیم‌گیریِ مدیرتولید ناشر دربارهٔ شیوهٔ بازاریابیِ اثرتان تأثیر بگذارد (از این نظر که آیا اثر شما قالبِ داستانیِ خاصی دارد، یا داستانی عمومی است و یا داستانی ادبی). خط‌کشی بین قالب‌های ادبی ممکن است، بسته به هر دورهٔ تاریخی، فرق کند، مثلاً داستان عاشقانهٔ امروزی به معنی همان داستان عاشقانهٔ دوران چاسر نیست، اما، در هر حال، اکثر داستان‌های معاصر را می‌توان به قالب‌های زیر تقسیم کرد: داستان معما، کارآگاهی، پُرتعلیق‌، علمی ـ تخیلی‌، عاشقانه، ترسناک، وسترن، پُرحادثه (پزشکی یا حقوقی)، پُرماجرا یا ادبی. زاویهٔ دیدها بی‌اندازه متنوع‌اند و شما باید زاویهٔ دیدی را انتخاب کنید که مناسب‌ترین شیوه برای تعریف داستانتان باشد. ب
کاربر ۱۴۳۲۵۹۸
در این حالت منْ راوی هر چه در ذهن دارد (افکار، برداشت‌ها، واکنش‌ها، و خاطرات درهم گذشته و حال)، بدون اینکه مثل داستان‌های عادی به آن‌ها، از نظر زمانی، نظمی تقویمی بدهد یا با رعایت دستور زبان ساختاری مرسوم ببخشد، به طور درهم و نامنظم و با کلمات و جملات ناقص بیرون می‌ریزد و روی کاغذ می‌آورد. در فصل اول، که منْ راویِ آن بنجی (معلول ذهنی) است، و فصل دوم، که منْ راوی آن کونتین بدبین و افسرده است، برخی از جاها روایت به‌شدت آشفته و پریشان می‌شود که در واقع بازتابی است از ذهن هر دو شخصیت. این رمان به جهت به‌کارگیریِ تک‌گویی درونی اثرِ برجسته‌ای است.
کاربر ۱۴۳۲۵۹۸

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۶۸۸ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۶۸۸ صفحه

قیمت:
۲۰۶,۰۰۰
۱۰۳,۰۰۰
۵۰%
تومان