بریدههایی از کتاب وابستگی متقابل
۳٫۲
(۹)
چرا ما همیشه زود واکنش نشان میدهیم؟
ـ ما واکنش نشان میدهیم زیرا حوادث گذشته و آینده ما را نگران و متوحش ساخته است.
بسیاری از واکنشهای ما به گونهای است که گویی در بحران قرار داریم. ما مدتی طولانی با بحرانهای متعدد زندگی کردهایم و واکنش بحرانی جزو عادتهای همیشگی ما شده است.
ـ ما واکنش نشان میدهیم زیرا گمان میکنیم روند وقایع دلخواه ما نیست.
ـ ما واکنش نشان میدهیم زیرا احساس خوبی دربارهٔ خود نداریم.
ـ ما واکنش نشان میدهیم زیرا اغلب مردم چنین میکنند.
ـ ما واکنش نشان میدهیم چون چارهای جز این نمیبینیم.
ولی ما اجباری به این کار نداریم.
mehdiatta
ما اغلب از اولین فکری که به ذهنمان خطور میکند استقبال میکنیم و به آن شاخ و برگ میدهیم. اولین کلامی را که به ذهنمان میرسد به زبان میآوریم و گاه از ادای آن پشیمان میشویم. به اولین چیزی که به ذهنمان میرسد عمل میکنیم، بدون آنکه دربارهٔ آن بیشتر تعمق کنیم و اینجاست که مشکل، رخ مینماید. ما بدون تعمق در ضرورت این کار و اینکه بعدآ چگونه میخواهیم بر اوضاع مسلط شویم واکنش نشان میدهیم. در واقع عواطف و اعمال ما در زندگی با هر عامل محیطی تحریک و هدایت میشود و غیرمستقیم به دیگران اجازه میدهیم برای ما تعیین تکلیف کنند و این به معنای بیاختیاری و تحت تسلط دیگران در آمدن است.
mehdiatta
ما نباید هیچ چیز را (از جمله خودمان و رویدادها و مردم را) خیلی جدی تلقی کنیم، زیرا با این کار، همه چیز بزرگتر از بُعد واقعیاش جلوه میکند. باید با افکار و احساسات و اعمال دیگران نیز به همین روش برخورد کنیم. ما پیوسته به خود میگوییم که همه چیز غمانگیز و وحشتناک است و دنیا به آخر رسیده است. خیلی چیزها ممکن است غمانگیز و بد و ناخوشایند باشند ولی این به معنای آخر دنیا نیست. "تنها هنگامی واقعآ آخر دنیاست که دنیا به آخر رسیده باشد!"
mehdiatta
واکنش نشان دادن در برابر محیط خود امری طبیعی است، زیرا واکنش بخشی از زندگی و رکنی از تأثیرات متقابل و احساس زنده بودن و انسان بودن است. اما ما اجازه میدهیم که هر عامل بیرونی و درونی ما را به شدت ناراحت و عصبی کند و سپس آنقدر به این عوامل میدان میدهیم تا در نهایت ما را از مسیر طبیعی و زندگی خود منحرف سازند، و اغلب نتیجهٔ این واکنشها به هیچ وجه رضایتبخش نیست.
mehdiatta
خوانندهٔ عزیز، باید همان حرفهای گفته شده را دوباره تکرار کنم. من میدانم که شما هم درگیر مشکلات هستید و متوجهم که بسیاری از شما در زندگی خود به شدت غمگین و نگران افراد خاصی هستید. احتمالا بسیاری از آنان در حال نابود کردن خود، شما و خانوادهٔ شما هستند، اما هیچ یک از ما نمیتواند آنان را مهار کند. اگر این کار امکان داشت، تاکنون عملی شده بود.
mehdiatta
قطع وابستگی بدین معنا نیست که ما به مسایل زندگی خود بیاعتنا هستیم، بلکه به معنای یادگیری روش صحیح و به دور از افراط در توجه و دوست داشتن و همچنین پایان دادن به هرج و مرجی است که در ذهن و محیط خود ایجاد کردهایم. وقتی از افراط و تفریط فاصله گیریم، قادر خواهیم بود که مردم را معقولانهتر دوست بداریم و برای حل مشکلات خود نیز راهحلهایی منطقیتر پیدا کنیم. ما در ایثار عشق و توجه به مشکلات دیگران تا حدی مختاریم که به خود ما صدمه و آسیبی نرساند.
mehdiatta
بر مبنای تعهدات متداول، قطع وابستگی یعنی اینکه هر فردی مسؤول اعمال خویش است و اینکه ما قادر به حل مشکلات دیگران نیستیم و نباید از این بابت نگرانی به خود راه دهیم زیرا هیچ کمکی به حل مشکلات نمیکند.
mehdiatta
وسواس نشان دادن به فرد یا مشکلی، شما را در وضعیتی بسیار ناخوشایند گرفتار میسازد. تابهحال به کسی برخورد کردهاید که به یک چیز یا یک فرد وسواس داشته باشد؟ فرد وسواسی دیگر در فکر هیچ چیز و هیچکس بجز مورد وسواس خود نیست. وقتی با او حرف میزنید به نظر میرسد که حواسش به شماست ولی بدانید هیچ یک از حرفهایتان را نمیشنود. ذهن او پیوسته در حال آمد و شد و برخورد در مسیر بیانتهای افکار وسواسیاش در تلاطم است. در نتیجه همیشه حواسپرت است و هرگاه موضوعی را با او در میان میگذارید، ناخودآگاه آن را به مورد وسواس خود ربط میدهد
mehdiatta
وابستهٔ متقابل فردی است که به فرد دیگر اجازه میدهد با رفتارش بر او تأثیر بگذارد، و به طرزی وسواسگونه در صدد تسلط بر آن فرد بر میآید.
آن فرد دیگر ممکن است کودک، فردی بالغ، معشوق، همسر، برادر، خواهر، پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و مادر، ارباب رجوع یا دوستی صمیمی باشد.
امیر
"چنانچه توجه مبدل به وسواس شود و دلسوزی جای خود را با سرپرستی عوض کند، و اگر شما بیش از آنکه به خود توجه کنید به فکر دیگران باشید، احتمالا مبتلا به عارضهٔ وابستگی متقابل هستید."
امیر
حجم
۲۵۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۸ صفحه
حجم
۲۵۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۸ صفحه
قیمت:
۴۷,۰۰۰
۲۳,۵۰۰۵۰%
تومان