
بریدههایی از کتاب نامی نمی توان گذاشت
۴٫۰
(۸)
من مبتلا به ریاضیام
شعر مینویسم که اثبات کنم
چیزی که بهعلاوهٔ چیزی میشود
اگر همان چیز را دوباره از او کم کنیم
دیگر آن اوی اولیه نخواهد بود
انسان
عددیست که تغییر میکند
Sheyda Shojaei
چراغها یکییکی
برای دیدنِ شب
خاموش میشوند
bud
همهٔ درها را هم که بسته باشی
از پنجره میآید دلتنگی
Sheyda Shojaei
در رشت
همهچیز زنگ میزند
الا تو
Sheyda Shojaei
تنهایی برای نترسیدن از تنهایی خوب است
موسیقی
برای نشنیدن آنچه بههم نمیگوییم
Sheyda Shojaei
آن نهنگِ ناخواسته
که زنده به ساحل رسید
من بودم
تمام آبهای جهان را
دنبال جای پارک گشتم
دنیا زودتر از آنچه فکر میکردم
پُر شده بود
همهٔ دریاها شبیه هماند
جایی تمام میشوند
جایی با آخرین رمقی که دارند
خستگیشان را روی دوش خشکی میاندازند
درست همان جا به دنیا آمدم من
محمدجواد
جنازهٔ آغوشی را
همچون پالتویی که بیندازیم روی تخت
انداخته بودم زمین
bud
از ندیدنت بود که بازمیگشتم
و دستان خالیام را
هر چه میشستم
رنگ میداد
bud
یک عمر اشتباهِ یک نفر میتواند همین باشد
همین
همین که فکر کند از افتادنش ممکن است دیگری دردش بگیرد
Sheyda Shojaei
آدم تا برگهاش نریزند
با چشم خودش نمیبیند
از کجای تَرَک استخوانش
جوانه میروید
Sheyda Shojaei
انسان به فکر ساختن خانهٔ همراه است
bud
اتوبوس را نگه دارد
زمان را از برق بکشد
مردم را پیاده کند
bud
شهر من جدولیست
که قرار بود فردا
جوابش در روزنامهای چاپ شود
که امروز توقیف شد
Atena
مرگ گاهی
باران مرددیست
تنها لحظهای هنگام باریدنْ برف میشود
Atena
آغوشِ مهربانیست
افسردگی
تنهات نمیگذارد
ظرفها و زبالهها را انکار میکند
اندوه را انکار میکند
زندگی را به حاشیهٔ امن میکشاند
به ماندن در رختخواب
به هزاربار پِلِی کردن یک آهنگ
و بستن کتاب
در همان صفحهای که باز کرده بودی
Sheyda Shojaei
همهٔ شیرها چکه میکنند
همهٔ شیرها
وقتی که جنگل را
به شهر تبدیل میکنیم
Sheyda Shojaei
دردهای کوچک خوباند
به دردِ نیندیشیدن به دردهای بزرگتر میخورند
Sheyda Shojaei
من از باران بیزار بودم
اما
آدم تا خیس نشود
نمیخشکد
تا خشک نشود
نمیشکند
تا نشکند
داد نمیزند
تا داد نزند
صدای خودش را نمیشناسد
Sheyda Shojaei
و خستگی چمدانیست که او را میبرد با خود
Sheyda Shojaei
زمان یکی از همین شبکههای تلویزیونیست
دکمهای برای پاز ندارد
استُپ نمیشود
ما تنها میتوانیم گیرندههامان را خاموش کنیم
یا بهناچار به کانال دیگری برویم
Sheyda Shojaei
اما صدای خیس به چه درد میخورد
عین پرندهای
که هر چه میگوید غار است
تاریک و طولانی
bud
جنین که بودم دنیای روشنی داشتم
در آب و در آرامش
اکسیژن ذخیره کردم
گفتم به دنیای بعد از مادرم نفس بدهم
دهان بر دهان کسانی گذاشتم
که شنا بلد بودند اما
از آب میترسیدند
bud
این سؤالات سخت را
تویی که از ما میپرسی
یا ماییم که مدام سؤال میکنیم و فرصتی برای شنیدن نداریم
bud
انسان به فکر ساختن خانهٔ همراه است
Atena
حجم
۳۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۰۱ صفحه
حجم
۳۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۰۱ صفحه
قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان