بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب باران خوبی ها | طاقچه
تصویر جلد کتاب باران خوبی ها

بریده‌هایی از کتاب باران خوبی ها

انتشارات:بیان معنوی
امتیاز:
۴.۷از ۱۶۲ رأی
۴٫۷
(۱۶۲)
اگر از علت دین‌داری من سؤال کنند، می‌گویم: «من از ترس جهنم و عذاب قبر است که دین‌داری می‌کنم!» ولی اولیای خدا، از بس خدا زیباست دین‌داری می‌کنند. جهنم و قبر هم هست، ولی آن دلیلی که آنها را وادار به دین‌داری می‌کند، زیبایی خداست. جهنم آنها هم جایی است که از دیدن زیبایی خدا محروم باشند.
کویر
انسان‌ها معمولاً از شنیدن «توصیه» زود خسته می‌شوند. حتی برخی از آن فرار می‌کنند. اما «توصیف» این‌گونه نیست؛ به‌ویژه اگر توصیف خوبی‌ها باشد. شاید هیچ چیزی به اندازهٔ توصیف خوبی‌ها نتواند انسان‌ها را برای حرکت و اقدام به شوق آورد و به آنها انگیزه و ارادهٔ کافی ببخشد.
صائب
امیرالمؤمنین (ع) هم می‌فرماید: «شما به عمل به چیزهایی که می‌دانید محتاج‌تر هستید از دانستن چیزهایی که نمی‌دانید.»
علیرضام
«شما به چیزهایی که می‌دانید عمل کنید، خدا چیزهایی را که نمی‌دانید به شما نشان خواهد داد.»
کاربر ۲۵۹۵۴۸۴
یکی از بزنگاه‌هایی که چشم باعث خرابی انسان می‌شود، حس کنجکاوی است. کنجکاوی یکی از پشتوانه‌های نگاه است که چشم را به کارکرد بدش نزدیک‌تر می‌کند. به صورت طبیعی نوعی کنجکاوی در وجود انسان هست که سبب می‌شود انسان به هر چیزی نگاه کند. همین کنجکاوی انسان را گرفتار نگاه حرام هم خواهد کرد. به این سادگی که نمی‌توان تعفّن نگاه حرام را درک کرد تا خود را متقاعد کنیم که از آن چشم بپوشیم. اما یک راه عملی برای جلوگیری از نگاه حرام این است که کنجکاوی نکنیم. باید در مقابل کنجکاوی بی‌دلیل خودمان بایستیم و بگوییم که اصلاً نمی‌خواهم از همه چیز باخبر باشم!
کویر
امام صادق (ع) می‌فرماید که حضرت داوود (ع) به فرزندش حضرت سلیمان (ع) گفت: «یا بُنَی، لَوْ أَنَّ الْکلَامَ کانَ مِنْ فِضَّةٍ کانَ ینْبَغِی لِلصَّمْتِ أَنْ یکونَ مِنْ ذَهَب؛ فرزندم! اگر سخن گفتن از نقره باشد، شایسته است که سکوت از طلا باشد.»
🌱ehsan
ساده‌ترین روش برای شناخت آدمی، زبان اوست؛
محمدرضا میرباقری
یکی از دوستان آزاده نقل می‌کرد که در دوران اسارت به مرحوم ابوترابی گفتم: «شما چقدر صبر دارید، چرا عصبانی نمی‌شوید؟» ایشان فرمود: «ممکن است شما یک دفعه‌ای چینی صحبت کنید؟!» من با تعجب گفتم: «نه، ممکن نیست، چنین چیزی خیلی بعید است.» ایشان فرمود: «عصبانی شدن برای شما باید این‌قدر بعید باشد. مؤمن که عصبانی نمی‌شود، مؤمن که از کوره در نمی‌رود.»
محمدرضا میرباقری
هرچند گناه کردن خیلی بد است، ولی خود ارتکاب گناه می‌تواند زمینه‌ای باشد که اگر با توبه همراه شود، بهرهٔ بزرگی به انسان برساند که همان شکستن خود است.
محمدرضا میرباقری
ویژگی دیگر این خطبه این است که «توصیفی» است نه «توصیه‌ای». این خطبه به جای اینکه دیگران را به تقوا داشتن «توصیه» کند، متقین را «توصیف» می‌کند. توصیه کردن برای کسی که آمادگی ندارد، فایدهٔ چندانی نخواهد داشت. البته توصیه بسیار ضروری است، ولی اثربخش بودنِ توصیه به دلیل پیش‌زمینه‌های فراوانی که نیاز دارد، دیریاب است. اما بیان همان توصیه‌ها به صورت توصیفی آسان‌تر در دل انسان‌ها نفوذ و رسوخ کرده و دیرتر از دل او برخواهد خاست.
erfan erfan
«زشت است در مقابل خدایی که صاحب توست و این همه نعمت به تو ارزانی داشته، دستت را به سوی غیر او دراز کنی.»
s.latifi
حقیقت تقوا، صیانت از یک شیء گران‌بهاست. البته صیانت از یک شیء گران‌بها به خاطر یک هدف عاشقانه و محبت‌آمیز. چون اگر صیانت صرفاً به دلیل منفعت باشد، تقوا در امور غیبی که کاملاً نسیه‌ای است، شکل نمی‌گیرد.
کاربر ۲۲۵۹۴۷۰
آدم‌های تیز به تقوا محتاج‌ترند و الا «جیب‌بُر» می‌شوند. آدم‌های هنرمند به تقوا محتاج‌ترند و الا «دل‌بُر» می‌شوند! کسانی که انعطافشان زیاد است و در هر موقعیتی می‌توانند متناسب با آن موقعیت عمل کنند، بیشتر به تقوا نیاز دارند، و الا دو چهره و منافق می‌شوند.
محمدرضا میرباقری
معارف دینی را نباید سرد و بی‌روح مصرف کرد. بلکه باید سعی کنیم معارف دینی را تنوری و تازه و با عطر و بو و زیبایی همراه آنها درک کرده و از آن استفاده کنیم. آدابی که برای قرائت قرآن بیان شده به همین دلیل است. گویا خدای متعال دوست دارد انسان‌ها در یک حالت خاصی سراغ کلام او بروند. معارفی را هم که در این خطبهٔ نورانی وجود دارد نباید سرد و بی‌روح مصرف کرد.
erfan erfan
کسی که ترسوست یا کسی که بدزبان است، اگر مدتی با شما حرف بزند، از این طریق بیماری‌اش را به شما منتقل می‌کند. اگر مجبور بودید با چنین کسانی حرف بزنید، بحث جدی نکنید. اگر بحث جدی بشود، دل خراب می‌شود.
محمدرضا میرباقری
تقوا یعنی اینکه عملی را که برایت سخت است به خاطر خدا ترک کنی و آن عملی را که انجامش برایت سخت است به خاطر خدا انجام دهی.
محمدرضا میرباقری
ما در مسیر معنوی، «به خدا رسیدن» که نداریم، به «سمت خدا رفتن» داریم. در مورد خدا، رسیدن به مقصد و توقف نداریم، حرکت داریم
علیرضام
این فرهنگی بسیار زشت و ناشی از حماقت است که انسان هیچ حد و مرزی برای خودش قائل نباشد. مثلاً شب‌ها تا دیروقت بیدار می‌ماند و می‌گوید: «حالا که می‌شود بیدار بمانیم، بیدار می‌مانیم.» تا آنجا که می‌تواند بیدار می‌ماند و پس از آن تا آنجا که می‌تواند می‌خوابد.
سپهر
یکی از مهم‌ترین مخلوقات ما که هیچ‌وقت هم نابود نمی‌شوند، کلمات ما هستند.
محمدرضا میرباقری
کسی که می‌خواهد از نشستن لذت بیشتری ببرد، باید قبل از نشستن نیم ساعت بدود. کسی که می‌خواهد از نگاه کردن لذت ببرد، باید به هر چیزی نگاه نکند. کسی که می‌خواهد از غذا خوردن لذت ببرد، باید هر غذایی را نخورد و... در همهٔ ابعاد زندگی انسان این قاعده جریان دارد.
کاربر ۱۵۱۹۷۰۸

حجم

۱۷۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۷۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۷صفحه بعد