بریدههایی از کتاب بشر چیست؟
۴٫۰
(۱۰)
به عقیدهی من انسان فاقد هر نوع الهام یا علم حضوری است. او تمامی عقاید و تأثیراتش را از بیرون دریافت میکند.
deniro
ز گهواره تا گور بشر هیچ کاری انجام نمیدهد مگر اینکه هدف اول و مقدم آن کسب آرامش خاطر و آسایش نفسانی خودش باشد.
SaNaZ
بیان کننده یک تفکر همواره بیانگر یک تفکر غیر مستقیم است.
deniro
م س: خیر. هیچ عملی، چه بزرگ، چه کوچک، چه خوب، چه بد وجود ندارد که تنها از یک انگیزه سرچشمه نگیرد: ضرورت تسکین دادن و ارضا کردن نفس خود.
soheil.b
م ج: آیا شما باور دارید که خداوند قادر به آفرینش انسانی ذاتا درستکار است؟
م س: البته. میدانم که او قادر به چنین کاری است. ضمنا میدانم که او هرگز چنین انسانی را خلق نکرده است.
soheil.b
غریزه چیزی نیست مگر اجرای خودکار و بدون تعقل عادات موروثی.
پویا پانا
وجدان ما هیچ توجهی به رنجی که دیگران به آن مبتلا هستند ندارد، تا اینکه آن مورد به نقطهای برسد که سبب رنج خودمان بشود.
SaNaZ
بشر ماشینگونه ـ بشر که موتوری غیر شخصی است. انسان هر آنچه که هست، ناشی از ساخت خود و تأثیراتی است که توسط عوامل وراثتی، زیستی و معاشرتی بر او وارد شده است. او صرفا تحت تأثیرات خارجی است که به حرکت در میآید، هدایت میشود و فرمان میبرد. او خالق هیچ چیزی نیست، حتی خالق یک تفکر هم نیست.
deniro
اگر انسانی با طبع غمگین به دنیا آمده باشد، هیچ چیزی قادر به شاد کردن او نیست و اگر او با طبعی شاد به دنیا آمده باشد، هیچ چیزی قادر به غمگین کردن او نیست.
Javad Azar
بشر در انتخابش تابع طبع مادرزادی خویش و شخصیتیاست که تربیت و محیط زیست او برایش ایجاد کرده اند: انتخاب (آزاد) بشرصرفاٌ تابع این دو مولفه است. (رد نظریه اراده آزاد و جایگزینی آن توسط انتخاب آزاد)
پویا پانا
انسانهای طلاگونه، قلعگونه، مس وار، سرب گونه، فولادگونه و غیره وجود دارند ـ و هر کدام آنها محدودیتهایی دارند که ناشی از طبیعتشان، عوامل وراثتیشان، تعلیماتشان و محیط زیستشان است.
پویا پانا
ما (بشریت) خود را با شماری از صفات که اسامیگمراه کنندهای به آنها دادهایم، آراستهایم: عشق، نفرت، نیکوکاری، همدردی، آزمندی، خیرخواهی و از این قبیل. منظور من این است که معانیگمراهکنندهای به این اسامی میدهیم. تمامی آنها گونهای از ارضای شخصی، خوشنودی شخصی هستند، اما این اسامی آنها را آنچنان مُبدل میکنند که توجه ما را از واقعیت منحرف میکنند. بنابراین ما واژهای را به طور غیرمجاز وارد فرهنگ لغت کردهایم که اصلاً به آنجا تعلق ندارد ـ فداکاری. این کلمه چیزی را وصف میکند که وجود خارجی ندارد. اما بدتر از هر چیز دیگر اینکه ما یگانه انگیزهای را که تمامی اعمال بشر را به او امر و اجبار میکند نادیده میگیریم و هرگز ذکری از آن نمیکنیم: ضرورت آمرانه کسب رضایت شخصی تحت هر شرایط و به هر قیمت.
پویا پانا
در تمامی داد و ستدها ارباب درونی مراقب است که شما اولین بهره را ببرید. در غیر این صورت هیچگونه داد و ستدی انجام نمیگیرد.
پویا پانا
شما شخصا حتی کوچکترین اجزایمیکروسکوپی موادی که عقاید شما از آنها ساخته شدهاند را خلق نکردهاید و شخصا حتی نمیتوانید ادعای ناچیزترین شایستگی را در مورد سر هم بندی مواد عاریه گرفته به یکدیگر داشته باشید. این کار بطور خودکار توسط نظام ذهنی شما و در تطابق کامل با قوانین ساختاری آن نظام صورت میگیرد. ضمنا شما نه تنها خودتان این نظام را نساختهاید، بلکه حتی تسلطیهم بر آن ندارید.
زهرا موحد
ذهنتان صرفا ماشینی بیش نیست. شما هیچ تسلطی بر آن ندارید و آن هم هیچ تسلطی بر خودش ندارد ـ ذهن صرفا از بیرون به کار میافتد. این قانون ساختاری آن است، قانون تمامیماشینها است.
زهرا موحد
فرض بکنیم که من تصمیم بگیرم تفکراتی بکنم، تحقیقاتی بکنم، مطالعاتی بکنم با هدف عمدیکه آن نظر را تغییر بدهم و به فرض اینکه موفق بشوم. این کار یک محرک خارجی نیست، تمامی آن شخصی و متعلق به من است: چرا که من بانی این طرح بودهام.
م س: نه حتی ذرهای از آن. این طرح از گفتگو با من سرچشمه گرفته است. در غیر این صورت هرگز به مخیله شما خطور نمی کرد. هیچ انسانی هیچ گاه چیزی را خلق نمیکند. تمامی افکار او و تمامی انگیزههایش از بیرون نشأت میگیرند.
زهرا موحد
از نظر من بشر ماشینی است که از مکانیزمهای مختلف اخلاقی و ذهنی ساخته شده است که به طور خودکار مطابق امیال ارباب درونی عمل میکند، اربابی که تشکیل یافته از طبع مادرزادی و انبوه کثیری از تأثیرات بیرونی و تربیت است؛ ماشینی که یگانه عمل او حفظ رضایت نفس ارباب خود است، قطع نظر از اینکه اعمال نیک یا پلید باشند؛ ماشینی که ارادهاش مطلق است و میبایست اطاعت بشود و همواره نیز اطاعت میشود.
زهرا موحد
وجدان ما هیچ توجهی به رنجی که دیگران به آن مبتلا هستند ندارد، تا اینکه آن مورد به نقطهای برسد که سبب رنج خودمان بشود. بلااستثنا در تمامی موارد، ما مطلقا نسبت به رنج دیگران بیتفاوت هستیم مگر اینکه مصائب دیگران سبب ناآرامی ما بشود.
Ali
هیچ انسانی هیچ گاه چیزی را خلق نمیکند. تمامی افکار او و تمامی انگیزههایش از بیرون نشأت میگیرند.
deniro
افکار حضرت آدم از بیرون نشأت میگرفته است. ما ترس از مرگ را میشناسیم. ما آن را ابداع نکردهایم، بلکه آن را از بیرون اکتساب کرده ایم، از گفتگوها و تعالیم. حضرت آدم ترس از مرگ را نمیشناخت ـ اصلاً و ابدا.
deniro
این که هرگز هیچ انسانی خود را به معنای متداول این عبارت قربانینکرده است ـ یعنی صرفا به خاطر دیگران فداکاری نکرده است. انسانها هر روز برای یکدیگر فداکاری میکنند، اما این عمل در درجه اول به خاطر خودشان است.
deniro
هنگامیکه بشر معیار اشخاص دیگر را بررسی میکند، همواره با دید تحقیر به آن مینگرد؛ او هرگز معیاری نمییابد که با تحسین آن را بررسی کند.
fateme
هرگاه که ذهن شما از یک موضوع به موضوع دیگر میشتابد و در این میان به موضوع الهامبخشی برمیخورد، با صدای بلند در مورد آن صحبت کنید ـ و یا از قلم خود استفاده کنید. این موضوع ذهن شما را علاقهمند و متمرکز خواهد کرد و او این سوژه را با خشنودی دنبال خواهد کرد. خود ذهن تصدی امور را بدست خواهد گرفت و کلمات را ارائه خواهد داد
fateme
عقاید اکتسابی هستند، طبایع مادرزادی؛ عقاید دستخوش تغییر میشوند، هیچ چیزی نمیتواند طبع را تغییر بدهد.
Javad Azar
ز گهواره تا گور بشر هیچ کاری انجام نمیدهد مگر اینکه هدف اول و مقدم آن کسب آرامش خاطر و آسایش نفسانی خودش باشد.
Javad Azar
افکار عمومی میتواند برخی انسانها را به هر کاری وادار بکند.
SaNaZ
هیچ چیز برای انسان مهمتر از پیامدهایی نیستند که سبب زیان یا بهره او میشوند ـ
SaNaZ
آرمانهای خود را با جدیت و پشتکار به سوی قلهای بالاتر و رفیعتر تربیت کنید تا اینکه اصلیترین لذت شما در عملی باشد که در عین حالی که شما را ارضا میکند، حتما برای همنوعان و جامعه شما نیز ثمربخش باشد.
SaNaZ
به محض اینکه جویندهای آنچه را که با اعتقاد کامل حقیقت میداند، مییابد، او دیگر دست از جستجو برمیدارد و باقیمانده اوقات خود را صرف جمعآوری خرت و پرت برای وصله پینه کردن و درزگیری کردن و پایه زدن زیر آن و مقاوم ساختن آن در مقابل تغییرات جوی میکند تا از فروریختن آن بر روی سرش جلوگیری بکند. به این دلیل یک پرسبیتارین، پرسبیتارین باقی میماند، یک مسلمان، مسلمان باقی میماند، یک اسپیریتوالیست، اسپیریتوالیست باقی میماند، یک دموکرات، دموکرات باقیمی ماند، یک جمهوریخواه، جمهوریخواه باقی میماند و یک سلطنت طلب، سلطنت طلب باقی میماند.
SaNaZ
بشر چیست؟
نوشته: مارک تواین
ترجمه: سعید بافندی
انتشارات: جامی
کاربر ۷۲۴۹۴۵۰
حجم
۹۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۹۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان