بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بررسی مساله‌ی عدل‌ الهی همراه با حل معمای خیر و شر | طاقچه
تصویر جلد کتاب بررسی مساله‌ی عدل‌ الهی همراه با حل معمای خیر و شر

بریده‌هایی از کتاب بررسی مساله‌ی عدل‌ الهی همراه با حل معمای خیر و شر

۴٫۵
(۱۷)
مؤمن در برابر این حوادث، ناگهان از خواب غفلت بیدار شده و به یاد می‌آورد که نباید به امور گذرا و ناپایدار دل ببندد؛ به همین دلیل توجه و انسش به خداوند متعال بیشتر شده و به او نزدیک‌تر می‌شود.
گمنام
آنچه در عمل مهم است روح عبودیت و اخلاص است. عمل انسان اگر فاقد عبودیت و اخلاص باشد تا جایی انسان را بالا می‌برد، ولی در مراحل بالاتر که میزان عبودیت انسان آزمایش می‌شود، انسان در امتحان الهی مردود شده و سقوط می‌کند.
huseinmoradi
فرض کنیم پادشاه مهربانی تمام دارایی خود را میان فقرای شهر تقسیم کرده و به همه تا حدّ ممکن، لطف و اکرام نموده است. او اکنون از کنار چند فقیر که در گوشه‌ای نشسته‌اند، عبور می‌کند و تصمیم می‌گیرد بازهم به آنها کمک کند. پادشاه برحسب حکمت‌ها و مصلحت‌هایی که درنظر دارد، به نفر اول ۱ میلیون، به نفر دوم ۵ میلیون، به نفر سوم ۱۵ میلیون و به نفر چهارم ۱۰۰ هزارتومان کمک می‌کند. آیا در این مثال، پادشاه در حق کسی ظلم کرده است؟ آیا شخص چهارم می‌تواند ادّعا کند که چون به او کمتر کمک شده، مورد ظلم قرار گرفته است؟ واقعیت این است که پادشاه، نهایت لطف و مهربانی را در حق ایشان روا داشته، هیچ ظلمی هم مرتکب نشده و هریک از کمک‌های او، فقط از روی احسان و نیکوکاری بوده است.
گمنام
خداوند پاداش هرکس را عادلانه و حتی بیش‌تر از حقش در دنیا و آخرت ادا می‌کند و هرگز ظلمی از او سر نخواهد زد
گمنام
احتمالاً قضاوت دیگران این بود که خداوند ما را ناقص خلق کرده است و ما بیچاره‌ها بال نداریم و ناقصُ‌الخلقه هستیم؛ ما هم همیشه از اینکه ناقصُ‌الخلقه هستیم غصه می‌خوردیم و احساس رنج می‌کردیم. گمان می‌کردیم که از نعمت پرواز محرومیم و به خداوند همیشه اعتراض می‌کردیم که چرا ما را با این‌همه رنج و غصه خلق کرده است. ولی آیا واقعاً خداوند به ما شر و بدی رسانده است یا مسئله این است که ما خود را ناقص و بد می‌پنداریم؟ آیا خداوند نقصی در ما آفریده است یا اینکه تنها کمال بیشتری را نیافریده است؟ با کمی تأمل آشکار می‌شود که خداوند در آن دنیایِ فرضی به ما بدی و بیچارگی نداده و نقصی نیافریده است؛ بلکه فقط نسبت به دیگران نعمت کمتری عطا فرموده است و چون به دیگرانی بیشتر نعمت داده است و ما توقع داریم که با دیگران مساوی باشیم، خود را بدبخت و بیچاره و بی‌بال می‌یابیم!
گمنام
انسان اگر خود را مالک بپندارد، به تکبر دچار شده و تواضعش در برابر خداوند کم می‌شود. برای رشد و حرکت به‌سوی خداوند، باید هر چیزی غیر از خدا را از دل بیرون کرد؛ به همین دلیل به انفاق مال و جان سفارش فراوانی شده است و ایثار را از مهم‌ترین اسباب تقرب به خداوند شمرده‌اند.
گمنام
در مسیر کمال برای یکی فقر خوب است و برای دیگری غنا، برای یکی مرض پسندیده است و برای دیگری سلامتی، برای یکی غربت نیکوست و برای دیگری انس و رفاقت
گمنام
که معیار شر، رنج ما انسان‌هاست. آیا ملاک خوب یا بدبودن کار خداوند و سلسله عللی که حوادث عالم را ایجاد می‌کنند، رنج‌دیدن یا لذت‌بردن ما انسان‌هاست؟
گمنام
دانستیم که معیار شر، رنج ما انسان‌هاست. آیا ملاک خوب یا بدبودن کار خداوند و سلسله عللی که حوادث عالم را ایجاد می‌کنند، رنج‌دیدن یا لذت‌بردن ما انسان‌هاست؟ آیا ما انسان‌ها آن‌قدر مهم هستیم که خداوند باید افعال خود را با لذت و رنج ما تنظیم کند؟ مگر ما انسان‌ها در خوب و بد رفتارهایمان به زیردست خود نظر می‌کنیم و معیار را رنج و لذت حیوانات یا درختان و یا دیگر موجودات قرار می‌دهیم تا انتظار داشته باشیم خداوند که واجب الوجود است، به زیردست خود نظر کند و معیار را رنج و لذت ما انسان‌ها قرار دهد؟ آیا عاقلانه است که ما از بیرون برای خداوند نسخه‌ای بپیچیم و برای او که خالق همه‌چیز است، تکلیفی مشخص کنیم و بگوییم خداوند باید چنین‌وچنان کند و اگر نکند، کار او حکیمانه و صحیح نیست؟
saratwin
همهٔ قضایای فلسفی و اخلاقی، جوشیده از وجود نامتناهی اوست و ما برای اینکه قضایای اخلاقی حاکم بر عالم و خوب و بد آن را کشف کنیم، باید به خلقت خداوند و فعل او بنگریم و بر اساس آن بفهمیم که هرچه از ذات کامل نامتناهی صادر شده، در جای خود، نیکو است و آنچه انجام نداده، بد است و بر این اساس سنن الهی را کشف کرده و با همهٔ وجود بگوییم: «جهان چون چشم و خط و خال و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست
saratwin
عادل کسی است که حق هرکسی را به‌جا می‌آورد.
raz
برهان‌های فلسفی به‌خوبی اثبات می‌کند که معلول و مخلوق در همهٔ وجود خود، محتاج به علت و خالق خود بوده و هرچه دارد با تمام وجود، متعلق به علت است و محال است که از خود چیزی داشته باشد؛ به‌همین‌جهت مخلوق هیچ‌گاه نمی‌تواند از خالق طلبکار باشد.
raz
درحقیقت این ما هستیم که با توقع کاذب و توهّم تساوی دو مفهوم «نداشتن نعمت اضافه» و «داشتن کمبود»؛ از خداوندمتعال طلبکار شده و او را مقصر می‌خوانیم! بیچارگی‌های دنیوی ما از خرابی عینکی است که بر چشم خود زده‌ایم و همواره خود را با دیگری مقایسه می‌کنیم. نبودها را بودنِ نقص می‌شماریم و آنگاه خداوند را مسئول این نقص می‌پنداریم.
huseinmoradi
البته این اختلافات «تفاوت» است، نه «تبعیض»؛ زیرا اصلاً هیچ‌کس قبل از خلقت حقی نداشته است که گمان شود در اعطای حقوق افراد «تبعیضی» صورت گرفته است.
huseinmoradi
حضرت امام‌صادق (ع) می‌فرمایند: «اِنَّهُ لَیکونُ لِلْعبدِ مَنزِلةً عِندَ الله فَمَا یَنَالها إِلاَّ بِإِحدَی الخصلَتَین؛ إمّا بِذِهَابِ مَالِهِ أَو بِبَلِیِّةٍ فِی جَسَدِهِ» (چه بسا برای بنده‌ای نزد خداوند درجه‌ای است که به آن نمی‌رسد، مگر با یکی از این دو چیز: یا با رفتن مالش یا با بلایی در جسمش).
Sobhan Naghizadeh

حجم

۹۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

حجم

۹۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

قیمت:
۲۱,۹۹۹
تومان