بریدههایی از کتاب علی رغم همه چیز، آری به زندگی
۴٫۲
(۱۱)
«طوری زندگی کنید که گویی برای بار دوم است زندگی میکنید و گویی اولینبار است به اندازهٔ حالا اشتباه عمل میکنید!»
Mohammad
تنها چیزی که قطعاً پوچ و بیمعنا است... مفتومسلم از دست دادن زندگیتان است
Mahmood
خوابیدم و در رؤیا دیدم که زندگی خوشیست.
بیدار شدم و دیدم که زندگی مسئولیت است.
کار کردم و دیدم که مسئولیت خوشیست.
Fafa
«شجاعتی که با آن سرنوشت را تحمل میکنی از خودِ سرنوشت قدرتمندتر است.»
🎸🍃تبسم🍃🎸
«شجاعتی که با آن سرنوشت را تحمل میکنی از خودِ سرنوشت قدرتمندتر است.»
AS4438
توجه به سخنان نیچه که زمانی گفته بود: «هر که چراییای برای زندگی کردن دارد میتواند تقریباً هر چگونگیای را نیز تحمل کند.»-
🎸🍃تبسم🍃🎸
«هر که چراییای برای زندگی کردن دارد میتواند تقریباً هر چگونگیای را نیز تحمل کند.»-
AS4438
«زندگی چیزی نیست، زندگی فرصت انجام چیزی است.»
مرضی
اگر ما فناناپذیر بودیم میتوانستیم همهچیز را به تعویق بیاندازیم، واقعاً همهچیز را. زیرا اصلاً اهمیتی نداشت که کار خاصی را همین حالا انجام دهیم، یا فردا، یا پسفردا، یا یک سال دیگر، ده سال دیگر یا هر وقت. نه مرگی در کار بود و نه پایانی پیش رویمان نمایان میشد، در این صورت احتمالات ما هیچ حدوحصری نداشت. هیچ دلیلی نداشتیم که کار بخصوصی را هماینک به انجام برسانیم یا مثل حالا خود را تسلیم یک تجربه کنیم- زمان همیشه بود، ما نیز همیشه وقت داشتیم، وقت نامتناهی.
برعکس، این واقعیت که ما مرگپذیریم، زندگیمان فانی است، زمان و احتمالاتمان محدود است انجام هر کاری را برایمان معنادار میکند؛ کارهایی از قبیل اینکه از امکان پیش رویمان استفاده کنیم و برای عملی کردنش آن را به واقعیت تبدیل کنیم، از وقتمان بهرهمند شویم و آن را به خود اختصاص دهیم. مرگ بیاختیار ما را به انجام چنین کارهایی وادار میکند. بنابراین، مرگ زمینهای فراهم میکند تا بودنمان به مسئولیتپذیر بودن تبدیل شود.
بهاره مظاهری
فرانکل سخن کییرکیگارد را بازگو میکند که درهای رو به خوشبختی همیشه رو به بیرون گشوده میشوند.
🎸🍃تبسم🍃🎸
این طبیعت عشق است که باعث میشود معشوقمان را منحصربهفرد و فردی خاص ببینیم.
AS4438
شاد بودن بهخودیخود چنان هدفی را برآورده نمیکند، خوشیها به زندگی ما معنا نمیبخشند. در مقابل، او یادآور میشود که حتی قسمتهای تیره و غمگین زندگیمان میتواند برای ما دوران بلوغ و یافتن معنا به شمار آید. او حتی ادعا میکند که هر چه زندگی دشوارتر باشد، مشکلات و چالشها نیز معنادارتر است. وی پی برده است که روش برخورد ما با بخشهای دشوار زندگیمان نشاندهندهٔ شخصیت وجودی ماست.
Mrs. rahimian
زندگی به معنای تحت پرسش قرار گرفتن و پاسخگو بودن است؛ هر فرد باید مسئول وجود خود باشد. زندگی دیگر در نظر ما امری مفروض نیست بلکه موهبتیست که ما اهدا شده و هر لحظهٔ آن یک وظیفه است. بنابراین، هر چه زندگی دشوارتر باشد معنای غنیتری خواهد داشت
Mrs. rahimian
درسی که فرانکل از این واقعیت وجودی گرفت بدین شرح است: چشمانداز ما به وقایع زندگی- آنچه از آنها برای خود میسازیم- بسیار بیشتر از آنچه برایمان رخ میدهد اهمیت دارد. «سرنوشت»، رخدادی خارج از کنترل ماست.
🎸🍃تبسم🍃🎸
در حقیقت، سرنوشت از کلیت زندگی ما جدانشدنی است و حتی کوچکترین بخش از آنچه برایمان مقدر شده نمیتواند بدون نابود کردن کل- یعنی پیکربندی وجود ما- از این کلیت جدا شود.
🎸🍃تبسم🍃🎸
آنچه از زندگی باقی میماند، آنچه از ما باقی خواهد ماند، آنچه میتواند پس از ما به جا بماند همان چیزیست که در طول زندگیمان به دست آوردهایم، همان چیزی که میتواند همچنان تأثیرگذار باشد، از ما پیشی بگیرد و فراتر از ما پیش رود. اثربخشی زندگی ما غیرمادی است و از این نظر به رادیوم شباهت دارد، رادیومی که شکل فیزیکی آن نیز در طول بقایش (مواد رادیواکتیو عمر محدودی دارند) به طرز چشمگیری به انرژی تابشی تبدیل میشود و هرگز به ماده بازنمیگردد. آنچه ما به دنیا ساطع میکنیم، امواجی که از موجود بودنمان نشأت میگیرد، تنها چیزیست که مدتها پس از مردنمان از ما باقی خواهد ماند.
🎸🍃تبسم🍃🎸
اگر باتوجه به احتمالات، زندگی همیشه معنا دارد، اگر پر کردن هر لحظهٔ زندگی از چنین معنای مدام در حال تغییری فقط به ما بستگی دارد، اگر به عمل درآوردن این معنا کاملاً وظیفهٔ ما و حاصل تصمیم ما است، پس مسلماً باید یک نکتهٔ دیگر را نیز بدانیم: تنها چیزی که قطعاً پوچ و بیمعنا است... مفتومسلم از دست دادن زندگیتان است
Mrs. rahimian
منحصربهفرد بودن وجود ما در جهان، برگشتناپذیر بودن عمرمان، فسخناپذیر بودن هر آنچه انجام میدهیم- یا انجامنشده رها میکنیم، هستیمان را مهم و معنادار میکند.
Fafa
تحقق معنا در زندگی در سه جهت اصلی امکانپذیر است: انسانها میتوانند به وجود و بودنشان معنا بدهند. ابتدا با کار کردن، رفتار کردن، خلق کردن- کاری را به منصه ظهور گذاشتن؛ دوم، با تجربه کردن طبیعت، هنر یا عشق ورزیدن به دیگران؛ و سوم، انسانها میتوانند یابندهٔ معنا باشند حتی اگر یافتن ارزش زندگی در هیچ یک از دو راه اول برایشان امکانپذیر نباشد- به عبارت دیگر، دقیقاً وقتی آنها در مقابل محدودیتهای تغییرناپذیر، مقدر و اجتنابناپذیر امکاناتشان موضع میگیرند متوجه میشوند که چطور خود را با این محدودیت وفق میدهند، نسبت بهآنها واکنش نشان میدهند، چطور این تقدیر را میپذیرند.
بهاره مظاهری
در واقع، نمیتوان عشق را به دست آورد، عشق پاداش نیست، بلکه یک موهبت است. بنابراین در مسیر عشق، فرد چیزهایی از سرِ «لطف» به دست میآورد که درغیراینصورت باید برایشان تلاش میکرد یا دست به اقدامی میزد: تحقق منحصربهفرد بودن و فردیت. زیرا این طبیعت عشق است که باعث میشود معشوقمان را منحصربهفرد و فردی خاص ببینیم.
Mrs. rahimian
من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو، جز سخن گنج مگو
ور از این بیخبری، رنج مبر، هیچ مگو
🎸🍃تبسم🍃🎸
مسلماً، متوجه شدهایم که معنای زندگیمان تا حدی زیادی متشکل است از چگونگی ارتباط ما با سرنوشت بیرونیمان، چگونگی برخورد ما با سرنوشت وقتی دیگر نمیتوانیم آن را شکل دهیم یا وقتی از آغاز تغییرناپذیر بوده است
🎸🍃تبسم🍃🎸
نومید مشو، امید میدار ای دل
درغیب عجایب است بسیار ای دل
گر جمله جهان، قصد به جان تو کند،
تو دامن دوست را بنگذار ای دل!
مولوی
Negin
«اگر من برای خودم نباشم، چه کسی برای من خواهد بود؟ اگر برای دیگران نباشم، پس چه هستم؟ و اگر قرار است حالا نباشم، پس کی؟» این جملات برای فرانکل بیانگر این موضوع است که هر یک از ما هدف منحصربهفرد زندگی خودش را دارد و خدمت به دیگران آن را شریف میگرداند.
فاطمه
چشمانداز ما به وقایع زندگی- آنچه از آنها برای خود میسازیم- بسیار بیشتر از آنچه برایمان رخ میدهد اهمیت دارد.
نادر کاربر
ما برای برخی دیگر متن آواز امیدبخش بود، بهخصوص این قسمت آن:
... آیندهمان هر چه میخواهد باشد:
همچنان میخواهیم به زندگی آری بگوییم،
چرا که یک روز زمان آن فرا خواهد رسید- آن وقت آزاد خواهیم شد!
🎸🍃تبسم🍃🎸
دربارهٔ سؤال ارزش زندگی چه میتوانیم بگوییم؟ دیدگاه ارائه شده در این کتاب شاید به مناسبترین حالت خود را در کلام هبل نشان میدهد: «زندگی چیزی نیست، زندگی فرصت انجام چیزی است.»
🎸🍃تبسم🍃🎸
وقتی او را در اردوگاه دیدم در شرایط وحشتناکی بود و بیماری لاعلاجی داشت که از آن مطلع بود. چند روز قبل از اینکه از دنیا برود، گفت: «از تقدیر سپاسگزارم که مرا به اینجا آورد. در زندگی بورژوآیی سابقم آرزو داشتم که فرد فرهیختهای باشم اما دربارهاش زیاد جدی نبودم. اما حالا علیرغم همهچیز خوشحالم. حالا همهچیز برایم جدی شده و میتوانم و باید خودم را اثبات کنم.» وقتی این جملات را میگفت از آنچه قبلاً میدانستم نیز سرحالتر بود. بدین ترتیب او خوشبخت بود و موفق شده بود خواسته یا آرزوی ریلکه برای هر انسانی را به تحقق برساند: اینکه «بتواند با مرگ خود بمیرد.»
🎸🍃تبسم🍃🎸
مردم بهطور کلی، توسط حاکمان مستبد خود به ندانستن تشویق میشوند، حقیقتی که امروزه نیز در زندگی وجود دارد.
Negin
مسئلهٔ حائز اهمیت فقط این است که انسان چطور میتواند در چرخهٔ زندگیاش جای خود را پُر کند. اینکه یک زندگی به درد بخور باشد به میزان گستردگی دامنهٔ فعالیت فرد بستگی ندارد بلکه فقط به پُر کردن چرخهٔ زندگی مرتبط است.
مرضی
حجم
۹۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۹۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان