بریدههایی از کتاب تلهی پیشرفت
۴٫۳
(۲۴)
تنها پس از آنکه آخرین درخت جان سپرد و آخرین رودخانه سمی شد و آخرین ماهی به دام افتاد، آنگاه درمییابیم نمیتوانیم پول بخوریم.
نسا
«هربار که تاریخ تکرار میشود، هزینهٔ آن بالاتر میرود.»
محسن
«هربار که تاریخ تکرار میشود، هزینهٔ آن بالاتر میرود.»
FMG
ما دیگر دغدغهٔ چندانی برای پیشرفت اخلاقی نداریم که دلنگرانی اصلی زمانهای گذشته بود، مگر با این فرض که پیشرفت اخلاقی دست در دست پیشرفت مادی دارد
Zahra.kazemi6
«نمیتوان تصور کرد که یک جمعیت انسانی بدون خشونت جایگزین جمعیت انسانی دیگر شود.»
Zahra.kazemi6
متخصصان را چنین تعریف میکرد: «افرادی که بیشتر و بیشتر دربارهٔ چیزهای کمتر و کمتر میدانند، تا جایی که دیگر هیچچیز نمیدانند.»
Zahra.kazemi6
ما در بدنمان دندان نیش بلند، چنگال تیز یا سم مرگبار نداریم، اما به جای آن ابزار و جنگافزارها ـــ چاقو، نیزه و تیر آغشته به سم ـــ را طراحی کردهایم
Zahra.kazemi6
تنها پس از آنکه آخرین درخت جان سپرد و آخرین رودخانه سمی شد و آخرین ماهی به دام افتاد، آنگاه درمییابیم نمیتوانیم پول بخوریم
Zahra.kazemi6
تنها پس از آنکه آخرین درخت جان سپرد و آخرین رودخانه سمی شد و آخرین ماهی به دام افتاد، آنگاه درمییابیم نمیتوانیم پول بخوریم.
S3084
جان اشتاینبک زمانی گفت که سوسیالیسم هرگز در امریکا ریشه نزد، زیرا در اینجا فقرا خود را نه به عنوان پرولتاریای مورداستثمار، که به عنوان میلیونرهای موقتاً شرمنده میبینند.
محسن
کمونیسم و سرمایهداری، هر دو، آرمانشهرهایی مادی هستند که برای یک بهشت خاکی تفسیرهای هماوردی ارائه میدهند
Brownman.mms
تنها پس از آنکه آخرین درخت جان سپرد و آخرین رودخانه سمی شد و آخرین ماهی به دام افتاد، آنگاه درمییابیم نمیتوانیم پول بخوریم.
پندی از بومیان کری
محسن
پیشرفت منطقیِ درونی دارد که میتواند به فراسوی خرد، به فاجعه بینجامد. یک مسیر وسوسهانگیزِ سرشار از موفقیت ممکن است به تله ختم شود.
محسن
این روزها واشنگتن ادعا میکند که میخواهد «جهان متمدن» را رهبری و پاسداری کند. این ادعا ادامهٔ سنتی از زبانبازی امریکایی است که همراه با ریشهکنی و نابودی ساکنان نخستین آن کشور آغاز شد.
محسن
سرمایهداری ما را، مانند سگهای شکاری به دنبال یک خرگوش مکانیکی، وسوسه به دویدن به پیش میکند و پافشاری میکند که اقتصاد بیپایان است و بنابراین اشتراکی عمل کردن کاری نامربوط است. البته، گاهوبیگاه شماری کافی از سگهای شکاری موفق به شکار یک خرگوش واقعی میشوند تا دیگران را وادارند تا دم مرگ بدوند. در گذشته تنها فقرا بازندهٔ بازی بودند؛ امروزه اما تمامی سیاره است که بازی را میبازد.
محسن
ادعایی که کوشیدهام برای لزوم اصلاحات مطرح کنم، نه بر مبنای نوعدوستی است و نه برای نجات طبیعت به خاطر خود طبیعت. از سر اتفاق، باور دارم که چنین نکاتی قواعدی اخلاقی است، اما اینگونه استدلالهای اخلاقی با تمناهای انسان سر سازگاری ندارند. قویترین دلیل برای اصلاح نظام جاری این است که این نظام به نفع هیچکس نیست. این نظام یک ماشین خودکشی است.
Brownman.mms
دراززمانی پیش از این...
زمین را کسی خیش نمیزد،
بر آن زخم نمیزد،
دریا را کسی با پاروهای غوطهور در آب
پس نمیزد،
ساحل دریا پایان جهان بود.
آی انسان زیرک،
قربانی اختراعات خود،
با خلاقیتی بدفرجام،
شهرهای درهمفشرده چرا؟
دیوارهای سربهفلککشیده چرا؟
جنگافزار و جنگ چرا؟
sety seyfi
افراد ممکن است رنج و محنت را برای مدتی با بردباری تحمل کنند، اما دیر یا زود بر آنان آشکار میشود که رابطهٔ حاکم با آسمان دروغ یا توهمی بیش نیست. آنگاه معبدها غارت میشوند، تندیسها به زیر افکنده میشوند، وحشیگری بدوی پذیرفته میشود، و آخرینباری که پادشاه دیده میشود در حالی است که عریان از پنجره پای به فرار میگذارد.
سهیل مقدم
تنها پس از آنکه آخرین درخت جان سپرد و آخرین رودخانه سمی شد و آخرین ماهی به دام افتاد، آنگاه درمییابیم نمیتوانیم پول بخوریم.
Qeziii
جهان بهقدری کوچک شده که دیگر اشتباهات بزرگ ما را نمیبخشد.
بلبل سرگشته
امید، همانند آزمندی، سوخترسانِ موتورِ سرمایهداری است.
Brownman.mms
اگر قرار است تمدنی باقی بماند، آن تمدن باید با استفاده از بهرهٔ سرمایه و نه خود سرمایهٔ طبیعی به بقای خود ادامه دهد.
Brownman.mms
انسانها، مانند همهٔ موجودات، تاکنون راه خود را در جهان با آزمونوخطا باز کردهاند؛ اما ما، برخلاف موجودات دیگر، چنان حضور عظیمی داریم که ارتکاب خطا تجملی است که دیگر از پس آن برنمیآییم. جهان بهقدری کوچک شده که دیگر اشتباهات بزرگ ما را نمیبخشد.
محسن
ایدهٔ پیشرفت مادی ایدهای است بسیار جدید ـــ
«فقط در سیصد سال گذشته یا در این حدود اهمیت یافته است»(۴) ـــ
و با ظهور علم و صنعت، و بنابراین با زوال باورهای سنتی ما، انطباق نزدیکی دارد. (۵) ما دیگر دغدغهٔ چندانی برای پیشرفت اخلاقی نداریم که دلنگرانی اصلی زمانهای گذشته بود، مگر با این فرض که پیشرفت اخلاقی دست در دست پیشرفت مادی دارد.
محسن
اسقف اعظم ارما (کلیسای ایرلند) و عالم دینی معاصر او، جان لایتفوت، وظیفهٔ مشخص کردن لحظهٔ خلقت را به عهده گرفتند. لایتفوت اعلام کرد: «انسان در بیست و سوم اکتبر سال ۴۰۰۴ پیش از میلاد، رأس ساعت ۹ بامداد توسط تثلیث خلق شد.»
محسن
زمین... چیزهای بهتری داشت که ارزانی کند،
فرآوردههایی بدون کشتوکار،
محصولات کشاورزی، میوه بر شاخههای درختان، عسل در تهیگاه درخت بلوط.
زمین را کسی خیش نمیزد،
بر آن زخم نمیزد،
دریا را کسی با پاروهای غوطهور در آب
پس نمیزد،
ساحل دریا پایان جهان بود.
آی انسان زیرک،
قربانیِ اختراعات خود،
با خلاقیتی بدفرجام،
شهرهای درهمفشرده چرا؟
دیوارهای سربهفلککشیده چرا؟
جنگافزار و جنگ چرا؟
محسن
پاسخ زمامداران با افزایش بحران، انتخاب رویکردی جدید، کاستن از هزینههای سلطنتی و نظامی، کوشش برای احیای زمین از راه کرتبندی آن، یا تشویق و ترویج کنترل زادآوری (که مایاییها احتمالاً راهکارهای آن را میشناختند) نبود. به جای آن، سخت به رویکردهای خود چسبیدند و در شرایط جدید، هر آنچه را پیش از آن انجام داده بودند، به میزانی بیشتر، پیشه کردند. راهحل آنها ساختن اهرام بلندتر، افزودن قدرت پادشاهان، کشیدن کارِ افزونتر از تودههای مردم و جنگهای خارجیِ پُردامنهتر بود. به گویش مدرن، نخبگان مایا افراطی یا سنتگرای تندرو شدند و طبیعت و انسان را چلاندند و آخرین قطرههای سود را از این دو بیرون کشیدند.
محسن
درسی که من از گذشته میگیرم این است: نکوداشت زمین و آب، همچنین نکوداشت جنگلها که نگهدارندهٔ آبِ زمین هستند، تنها شالودهٔ پایدار برای دوام و موفقیت هر تمدنی است.
محسن
در قرن بیستم بیش از صدمیلیون نفر، یعنی دو برابر جمعیت امپراتوری روم، در جنگها کشته شدهاند. (۳۴) بهراستی که بهای گردش تاریخ فزونی میگیرد.
محسن
تنها پس از آنکه آخرین درخت جان سپرد و آخرین رودخانه سمی شد و آخرین ماهی به دام افتاد، آنگاه درمییابیم نمیتوانیم پول بخوریم.
پندی از بومیان کری
فرشته
حجم
۲۲۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه
حجم
۲۲۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۰۲ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان