بریدههایی از کتاب هنر ظریف اهمیت ندادن
نویسنده:مارک منسون
مترجم:فاطمه بلدی، محمد خلعتبری
ویراستار:سارا بحری
انتشارات:کتاب کوله پشتی
امتیاز:
۳.۶از ۴۴ رأی
۳٫۶
(۴۴)
مشکل مردمی که به هر چیز پیشپاافتادهای اهمیت میدهند این است که چیزی ندارند که ارزش اهمیت دادن داشته باشد تا بخواهند به آن اهمیت بدهند.
Dexter
دنبال چیزی بودن، تنها باعث تأیید این حقیقت میشود که شما اکنون آن چیز را ندارید.
Fatemeh
اهمیت ندادن یعنی باوجود خیره شدن به ترسناکترین و دشوارترین چالشهای زندگی، دستبهکار شوید.
Fatemeh
خواستن تجربهٔ مثبت، تجربهای منفی است. و بهطور متناقض، پذیرش تجربهٔ منفی، تجربهای مثبت است.
Fatemeh
احساسات منفی محرکی برای اقدام به عمل هستند. وقتی چنین احساسی دارید، یعنی باید کاری انجام بدهید. از سوی دیگر، احساسات مثبت پاداشهایی برای اقدام به عمل مناسب هستند.
Dexter
همهٔ ما نقاط کور احساسی داریم. بیشتر این نقاط کور مرتبط با احساساتی هستند که موقع بزرگ شدنمان به ما آموختهاند که آنها احساسات نامناسبی هستند. سالها تمرین و تلاش لازم است تا در شناسایی نقاط کور خودمان مهارت پیدا کنیم و سپس بتوانیم احساسات تحتتأثیر آنها را بهطور مناسب بروز دهیم اما این کار بسیار مهم است و به زحمتش میارزد.
Dexter
پاندا گفت: «به زندگی عاری از مشکلات امید نداشته باش، چنین چیزی وجود ندارد. در عوض، به زندگیای سرشار از مشکلات خوب امید داشته باش.»
Dexter
باور اینکه برای همهٔ ما مقدر شده است که کاری واقعاً خارق العاده انجام بدهیم، به بخش قابلقبولی از فرهنگ امروزی ما تبدیل شده است. افراد مشهور این را میگویند. بزرگان تجارت همین را میگویند. سیاستمداران همین را میگویند. حتی اُپرا وینفری هم همین را میگوید.
Dexter
فرقی نمیکند کجا بروید، بههرحال مانعی دویست کیلوگرمی سر راهتان قرار خواهد داشت و این اصلاً ایرادی ندارد. هدف این نیست که از مانع دور شوید. هدف این است که مانعی را بیابید که از دستوپنجه نرم کردن با آن لذت میبرید.
Dexter
۱. من فوقالعادهام و شما همگی مزخرف هستید، پس من سزاوار رفتار ویژهای هستم.
۲. من مزخرف هستم و شما همگی فوقالعادهاید، پس من سزاوار رفتار ویژهای هستم.
ذهنیتهایی که بهظاهر متضاد هستند، ولی باطن خودخواه یکسانی دارند. در واقع، شما اغلب میبینید که آدمهای حقبهجانب دائماً میان ایندو حالت پرش میکنند.
Dexter
مهمترین حقایق زندگی معمولاً آنهایی هستند که شنیدنشان ناخوشایندتر است.
Dexter
بلکه این است که او چه احساسی به تجربیات منفی خود دارد.
Dexter
خوشحالی، از حل کردن مشکلات نشئت میگیرد. کلمهٔ کلیدی اینجا «حل کردن» است. اگر شما از مشکلاتتان اجتناب میکنید یا احساس میکنید که هیچ مشکلی ندارید، پس قصد دارید خودتان را تیرهبخت کنید. همچنین اگر حس میکنید مشکلاتی دارید که نمیتوانید حلشان کنید، خودتان را تیرهبخت خواهید کرد. راز پرهیز از تیرهروزی در حل کردن مشکلات است، نهاینکه اصلاً مشکلی نداشته باشیم.
برای خوشحال بودن ما به حل کردن چیزی نیاز داریم. بنابراین خوشحالی شکلی از عمل است؛ یک فعالیت است، چیزی نیست که بیآنکه تلاش کنید به شما بخشیده شود
ae
خواستن تجربهٔ مثبت، تجربهای منفی است؛ پذیرفتن تجربهٔ منفی، تجربهای مثبت است.
آزاده
در فرهنگ روسی یکجور بیملاحظگی وجود دارد که با سلیقهٔ غربیها ناسازگار است. از معاشرتها و مکالمات مؤدبانه خبری نیست. شما به غریبهها لبخند نمیزنید یا به دوست داشتن چیزی که دوست ندارید تظاهر نمیکنید. در روسیه، اگر چیزی احمقانه باشد، میگویید احمقانه است. اگر کسی عوضی باشد، میگویید عوضی است. اگر واقعاً از کسی خوشتان میآید و دارید با او اوقات خوشی را میگذرانید، به او میگویید از او خوشتان میآید و دارید اوقات خوشی را با او میگذرانید. مهم نیست که این شخص یک دوست، غریبه یا کسی باشد که پنج دقیقهٔ پیش در خیابان ملاقات کردهاید.
Dexter
یک ضربالمثل تگزاسی میگوید: «کوچکترین سگ بلندترین صدا را دارد.»
آزاده
لحظهای تأمل کنید و به چیزی فکر کنید که واقعاً دارد آزارتان میدهد. حال از خود بپرسید که چرا آزارتان میدهد. جوابتان احتمالاً این است: نوعی شکست. حال به آن شکست فکر کنید و بپرسید که چرا از دید شما «واقعی» است. اگر این شکست، واقعاً یک شکست نباشد چه؟ اگر تابهحال با دیدی اشتباه به آن نگاه کرده باشید چه؟
UNKNOWN.........
ما طوری تکامل یافتهایم که همواره مقداری نارضایتی و کمبود اعتمادبهنفس داشته باشیم، زیرا همین موجودی که کمی ناراضی است و اعتمادبهنفس ندارد، برای نوآوری و بقا بیشتر تلاش خواهد کرد.
Dexter
دو مشکل وجود دارد. اول اینکه مغز ناقص است. ما در دیدن و شنیدن چیزها اشتباه میکنیم. بهراحتی فراموششان میکنیم یا به تفسیری نادرست از وقایع میرسیم.
دوم اینکه مغز ما طوری طراحی شده است که معناهایی را که برای خودمان میسازیم نگه دارد. ما به معنایی که ذهنمان ساخته است تعصب داریم و نمیخواهیم آن را رها کنیم. حتی اگر شواهدی را ببینیم که ناقض معنای ساختگیمان باشد، اغلب آن شواهد را نادیده میگیریم و باورمان را حفظ میکنیم.
Dexter
فرقی ندارد که چه افرادی دوروبرتان باشند، هرچه بیشتر بخواهید شاد باشید و به شما عشق بورزند، تنهاتر و وحشتزدهتر خواهید بود.
کربلایی
اهمیت ندادن یعنی باوجود خیره شدن به ترسناکترین و دشوارترین چالشهای زندگی، دستبهکار شوید.
ysi
شما نمیتوانید در زندگی عدهای مهم و تأثیرگذار باشید، مگر آنکه برای عدهای دیگر مسخره و مایهٔ شرمساری باشید. ممکن نیست. زیرا چیزی به نام نبود ناملایمات نداریم.
Dexter
مردم به یک دلیل ساده مشکلاتشان را انکار میکنند و دیگران را مقصر میدانند؛ زیرا این کار راحت است و به آنها احساس خوبی دست میدهد، درصورتیکه حل کردن مشکلات سخت است و اغلب به آنها احساس بدی دست میدهد.
Dexter
تغییر هم بهسادگی انتخاب چیز دیگری برای اهمیت دادن حاصل میشود.
Dexter
دانستن اینکه در دنیا چه جایگاهی دارید، آرامش خاصی را به همراه دارد. هر چیزی که بتواند این آرامش را متزلزل کند - حتی اگر ظرفیت بهبود بخشیدن به زندگیتان را هم داشته باشد - ذاتاً ترسناک است.
Dexter
تعهد به شما اجازه میدهد روی چند هدف بسیار مهم با دقت تمرکز کنید و به درجهٔ بالاتری از موفقیت دست پیدا کنید که در شرایط دیگر امکانپذیر نبود.
Dexter
«اگر به جستوجوی اجزای خوشبختی ادامه دهید، هرگز خوشبخت نخواهید بود. اگر دنبال معنای زندگی باشید، هرگز زندگی نخواهید کرد.»
یا به بیان سادهتر:
سعی نکنید.
کربلایی
خواستن تجربهٔ مثبت، تجربهای منفی است. و بهطور متناقض، پذیرش تجربهٔ منفی، تجربهای مثبت است.
Dexter
خودآگاهی مثل یک پیاز است. چندین لایه دارد و هرچه بیشتر لایههای آن را کنار بزنید، بیشتر احتمال دارد که در مواقع نامناسب شروع کنید به گریستن.
Dexter
سومین لایه، ارزشهای شخصی ماست: چرا من این را موفقیت/ شکست تلقی میکنم؟ چگونه انتخاب میکنم که خودم را بسنجم؟ بر اساس چه معیاری دربارهٔ خود و اطرافیانم قضاوت میکنم؟
این لایه که مستلزم پرسشگری و تلاش بیوقفه است، بهسختی قابلدستیابی است اما مهمترین لایه است، زیرا ارزشهای ما تعیینکنندهٔ ماهیت مشکلاتمان هستند، و ماهیت مشکلاتمان کیفیت زندگیهایمان را تعیین میکند.
Dexter
حجم
۱۹۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۱۹۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۳۴,۳۰۰۳۰%
تومان