بریدههایی از کتاب هوش اجتماعی؛ علم جدید
۳٫۵
(۸)
رابطهٔ انسانی رنجآور و ناراحتکننده، میتواند هورمونهای استرس را تا بدان حد افزایش دهد که موجب تخریب ژنهای کنترلکنندهٔ سلولهای ضد ویروس گردد.
احسان رضاپور
توجه کردن، امکان برقراری رابطهٔ عاطفی را فراهم میکند و بدون توجه، همدلی معنا پیدا نمیکند.
Sajjad
درصد از کودکان دوسالهٔ امریکایی، حداقل سه ساعت در روز تلویزیون تماشا میکنند ـ در طی این ساعات آنها هیچ تماس و گفتگویی با افرادی که میتوانند به آنها مهارتهای رفتاری مناسب را یاد بدهند ندارند. در این سنین، هرچهقدر آنها بیشتر تلویزیون تماشا کنند، سرکش و وحشیتر میشوند و آشفته و غیرقابل کنترلتر خواهند بود.
l
« انسان نه یک جانور منطقی، بلکه جانوری منطقساز است. »
متین
همان گونه که دود سیگار فرد سیگاری به اطرافیانش آسیب میرساند، ممکن است شخص عصبانی با بروز نابهجای احساساتش، دیگری را قربانی خشم خود سازد.
mehdiesmaeilinasab
ارتباط مغزها، خارج از حیطهٔ آگاهی ما و حتی بدون نیاز به هیچ گونه قصد یا توجه صورت میپذیرد. البته ما میتوانیم به شکل ارادی برای نزدیک شدن به دیگران کارهای آنان را تقلید کنیم، اما غالباً چنین کاری نتیجهٔ عکس دارد. اگر هماهنگی به صورت خودجوش پدید بیاید بهترین نتیجه را خواهد داشت. در غیر این صورت، عملی ارادی با انگیزههای پنهان نظیر چاپلوسی به حساب میآید.
رمز سرعت عمل در مسیر سفید، خودکار بودن آن است. برای آن نمونه، آمیگدال میتواند نشانههای ترس را با نیمنگاهی در چهرهٔ دیگری و با سرعت ۳۳ هزارم ثانیه و در برخی افراد ۱۷ هزارم ثانیه (یعنی کمتر از ۲ صدم ثانیه) شناسایی کند.
Sajjad
هر قدر حضور ذهن و توجه ما بیشتر باشد، پی بردن به حالت درونی دیگران، هر قدر هم علائم نامحسوستر و شرایط مبهمتری پیش رو داشته باشیم، سریعتر امکانپذیر میگردد. در مقابل، با شدید شدن اضطراب، توانایی همدردی در ما کاهش مییابد.
به طور خلاصه، غرق شدن در خود به هر شکلی که باشد، همدلی را نابود میکند و جایی برای دلسوزی باقی نمیگذارد. زمانی که تمام توجه ما وقف خودمان میشود، دنیای ما نیز به مشکلاتمان محدود میگردد و گرفتاریها در نظرمان بزرگ جلوه میکنند. اما هنگامی که به دیگران توجه میکنیم، دنیا برایمان وسعت مییابد و مشکلات خودمان به حاشیهٔ ذهن رانده میشوند و در نتیجه کوچکتر به نظر میرسند. به این ترتیب ظرفیت ما برای ارتباط بیشتر یا قویتر و نیز دلجویی از دیگران افزایش پیدا میکند.
Sajjad
عضو یک گروه بودن، در موقعیتهای دشوار زندگی در طبیعت، تا چه اندازه در بقای انسان مؤثر است و از طرف دیگر، اگر انسان میخواست به تنهایی برای دستیابی به منابع محدود غذایی با یک گروه رقابت کند، با چه خطراتی روبهرو میشد.
Sajjad
سرایت احساسات، نمونهٔ کاملی از به اصطلاح عملکرد « مسیر سفید » را در مغز نشان میدهد. مسیر سفید مداری است که در پشت ضمیر آگاه ما، به طور خودکار و بیهیچ کوششی، با سرعت زیاد عمل میکند. به نظر میرسد بیشتر اعمال ما بویژه در بخش عاطفی زندگی ـ به وسیلهٔ شبکههای عصبی گستردهای هدایت میشوند که از طریق مسیر سفید عمل میکنند. هنگامی که شیفتهٔ چهرهای جذاب میشویم و
یا معنای گوشه و کنایهای را درمییابیم باید از مسیر سفید قدردانی کنیم.
احسان رضاپور
مغز اجتماعی درواقع مجموعهای از ساز و کارهای عصبی است که روابط ما را با دیگران تنظیم و هماهنگ میکند و همچنین افکار و احساساتمان را در مورد دیگر افراد و همچنین روابط اجتماعیمان شکل میدهد. مهمترین خبر این است که مغز اجتماعی تنها سیستم زیستشناختی در بدن است که بیوقفه ما را با وضعیت درونی فردی که با او هستیم سازگار و هماهنگ میکند و همچنین او را از وضعیت درونی ما متأثر میسازد.
پرنیان
سرایت احساسات، نمونهٔ کاملی از به اصطلاح عملکرد « مسیر سفید » را در مغز نشان میدهد. مسیر سفید مداری است که در پشت ضمیر آگاه ما، به طور خودکار و بیهیچ کوششی، با سرعت زیاد عمل میکند. به نظر میرسد بیشتر اعمال ما بویژه در بخش عاطفی زندگی ـ به وسیلهٔ شبکههای عصبی گستردهای هدایت میشوند که از طریق مسیر سفید عمل میکنند. هنگامی که شیفتهٔ چهرهای جذاب میشویم و
یا معنای گوشه و کنایهای را درمییابیم باید از مسیر سفید قدردانی کنیم.
پرنیان
« مسیر خاکستری »، از دستگاههای عصبی دیگری میگذرد که با روشی کاملاً نظاممند، مرحله به مرحله و با تلاشی گسترده کار میکنند. ما نسبت به « مسیر خاکستری » آگاه هستیم و به کمک این مسیر میتوانیم مهار زندگی درونی خود را تا حدودی به دست بگیریم و این کار از دست « مسیر سفید » ساخته نیست. زمانی که به دنبال راهی برای نزدیک شدن به آن چهرهٔ جذاب و یا پیدا کردن جوابی دندانشکن برای آن کنایه هستیم، « مسیر خاکستری » را در پیش میگیریم.
پرنیان
مسیر سفید را میتوان « خیس » از احساسات دید، در حالی که مسیر خاکستری، خشک و سرد و تابع منطق است. مسیر سفید با احساسات خام و مسیر خاکستری با درکی کامل از آنچه در حال وقوع است، سر و کار دارد. مسیر سفید به ما امکان میدهد بلافاصله با احساسات دیگری رابطه برقرار کنیم، اما مسیر خاکستری ما را به فکر کردن دربارهٔ احساسی که داریم، وامیدارد.
پرنیان
نگاه تیزبین اودن، وضعیت اضطراری ناشی از تخلیه مهارنشده نفرت و خشم مردم را به ما گوشزد کرده بود. ولی ما نباید نومید باشیم. این وضعیت اضطراری میتواند باعث بیداری جمعی انسانها شود و به ما یادآوری کند که چالش حیاتی قرن حاضر این است که تا حد ممکن سعی کنیم دایره افرادی را که به عنوان « خودی » یا « ما » تلقی میکنیم وسیعتر کنیم و شمار افرادی را که به عنوان « غیرخودی » یا « آنها » محسوب میکنیم تا حد ممکن کاهش دهیم.
پرنیان
علم جدید هوش اجتماعی، ابزارهایی را در اختیار ما قرار میدهد که به کمک آنها میتوانیم مرز میان « ما » و « آنها » را گام به گام از میان برداریم. برای نمونه، لزومی ندارد که تقسیمبندیهایی را بپذیریم که بذر نفرت و دشمنی میپراکند، بلکه در عوض میتوانیم حس همدردی را در خود تقویت کنیم تا به مدد آن بتوانیم به رغم اختلاف نظرهایی که با هم داریم یکدیگر را درک کنیم و با ایجاد پلهای ارتباطی موانع را از میان برداریم. مدار مغز اجتماعی، همگی ما را به هستهٔ مشترک انسانیمان متصل میکند.
پرنیان
در حقیقت، مدار هر وظیفه خاص مغزی در نقطهٔ مشخصی از مغز قرار ندارد بلکه در سراسر مغز گسترده شده است؛ و هرچهقدر این وظیفه پیچیدهتر باشد، مدار آن در مغز گسترش وسیعتری دارد.
مناطق موجود در مغز به طور کاملاً پیچیدهای با یکدیگر در ارتباط هستند، و عباراتی مثل « مغز اجتماعی » جنبهٔ فرضی دارند و فقط به منظور سادهتر شدن بحث انتخاب شدهاند.
پرنیان
دانشمندان برای سهولت کار، همهٔ بخشهایی از مغز، که در طی انجام یک وظیفه خاص با هم همکاری میکنند تحت اسم معینی نامگذاری شدهاند. بدین ترتیب مناطقی از مغز را که کلیهٔ حرکات ما را کنترل میکنند روی هم رفته به اسم « مغز حرکتی » نامگذاری کردهاند و مراکز کنترلکننده حواس را « مغز حسی » نامیدهاند. مناطقی از مغز را که معمولاً عملکردهای خودکار بدن را تحت کنترل دارند « مغز خزندهای » مینامند. این نواحی مغز در روند تکامل بسیار قدیمی هستند و از این نظر با خزندگان اشتراک داریم. به هر حال این تقسیمبندی فرضی مغز به مناطق مختلف، به دانشمندان عصبشناس در هنگام بررسی عملکردهای پیچیدهٔ مغز و شبکههای عصبی که در طی انجام وظیفهای خاص با همدیگر عمل میکنند، کمک بسیار زیادی میکند.
پرنیان
بر همین اساس « مغز اجتماعی » مجموعهای از مدارها است که در همه جای مغز پراکنده شدهاند و فعالیتهای ما را در هنگام تماس و ارتباط با دیگران هماهنگ میسازند. در درون مغز یک محل ثابت و مشخص برای کنترل تعاملات اجتماعی ما وجود ندارد. بلکه مغز اجتماعی درواقع مجموعهای از شبکههای مجزا و گسترده و سیال است که با یکدیگر ارتباط هماهنگ دارند. این مغز با سیستمهای عصبی سر و کار دارد و عملکرد شبکههای عصبی را در راه انجام هدفی واحد سازماندهی میکند.
از آن جا که دانشمندان عصبشناس هنوز هیچ نقشهٔ معینی از مغز اجتماعی در اختیار ندارند، از این رو شروع به تحقیق و مطالعه راجع به مناطقی از مغز کردهاند که در طی روابط اجتماعی فعالترین مناطق محسوب میشوند.
پرنیان
مناطق از مغز که در طی قضاوت اخلاقی فعال میشوند ـ که از قسمتهایی واقع در پایه مغز، بویژه مخچه، شروع شده و تا مناطق فوقانی قشر خاکستری مغز ادامه مییابند ـ شامل آمیگدال، تالاموس، اینسولا، و قسمت فوقانی ساقهٔ مغز هستند. همهٔ این مناطق همچنین در هنگام درک احساسات شخص دیگر، همچنین احساسات و عواطف خودمان، درگیر و فعال هستند. مدار ارتباطی میان لوب پیشانی و لوب فوقانی گیجگاهی (شامل آمیگدال و کورتکس اینسولا) برای حس همدلی حیاتی است.
پرنیان
آمیگدال به طور خودکار و غیرارادی، تمام کسانی را که با آنها برخورد میکنیم از نظر قابل اعتماد بودن میسنجد: آیا نزدیک شدن به این شخص درست است؟ او خطرناک نیست؟ میتوانم روی او حساب کنم یا نه؟
احسان رضاپور
رابطهٔ انسانی رنجآور و ناراحتکننده، میتواند هورمونهای استرس را تا بدان حد افزایش دهد که موجب تخریب ژنهای کنترلکنندهٔ سلولهای ضد ویروس گردد.
Sajjad
روابط انسانی مهم و اساسی ما در زندگی، از طریق هدایت مکرر مغز به موقعیتهایی مشخص، به تدریج مدارهای عصبی معینی را قالبریزی میکنند. در حقیقت، کسی که سالها با ما نشست و برخاست داشته و ساعاتی از روز را با ما سپری کرده است و احساساتمان را جریحهدار کرده و ما را به خشم انداخته، یا از نظر عاطفی موجب دلگرمیمان شده است، بیتردید میتواند مغز ما را از نو طراحی کند و بسازد.
Sajjad
نحوهٔ ارتباط ما با دیگران، دارای ارزش و اهمیت غیرقابل تصوری است و در ارتباط با دنیای اجتماعی، برای ما هشیاری به ارمغان میآورد.
Sajjad
دنیای ما پر از عوامل تغییردهندهٔ روحیه است، از آهنگی عامیانه گرفته تا لحن عُنق صدای یک فرد.
Sajjad
طبق یافتههای پژوهشگران سوئدی، فقط مشاهدهٔ تصویر یک چهرهٔ شاد، موجب فعالیتی هرچند گذرا در عضلاتی میشود که دهان را به خنده باز میکنند. در واقع هر گاه به چهرهای که احساسی قوی مانند ناراحتی، تنفر یا شادی را نشان میدهد، نگاه میکنیم، عضلات چهرهٔ ما به طور خودکار شروع به تقلید همان احساس میکنند.
این تقلید غیرارادی، مسیر دیگری را به پل ارتباطی معمول افراد از مغز به مغز میافزاید و ما را مستعد پذیرش کوچکترین تأثیرهای عاطفی از افراد دور و برمان میسازد. افراد حساس بیشتر آمادگی پذیرش چنین تأثیراتی را دارند، در حالی که اشخاص بیتفاوت ممکن است که حتی در برخوردهای بسیار ناخوشایند نیز روحیهٔ خود را حفظ کنند. در هر دو حال معمولاً این مبادله به شکل ناآگاهانه صورت میگیرد.
Sajjad
آمیگدال به طور خودکار و غیرارادی، تمام کسانی را که با آنها برخورد میکنیم از نظر قابل اعتماد بودن میسنجد: آیا نزدیک شدن به این شخص درست است؟ او خطرناک نیست؟ میتوانم روی او حساب کنم یا نه؟ بیمارانی که دچار آسیبهای جدی آمیگدال شدهاند قادر نیستند دربارهٔ قابل اعتماد بودن افراد تصمیم بگیرند. اگر به آنها تصویر دو نفر را نشان دهیم که اولی از نظر مردم عادی کاملاً مشکوک و دومی بسیار قابل اعتماد باشد، نمیتوانند تفاوتی بین آن دو قائل شوند.
Sajjad
این رابطهٔ خاص معمولاً مستلزم وجود سه عنصر است: توجه متقابل، احساسات مشترک مثبت و نوعی همنوایی موزون غیرکلامی. زمانی که این سه عنصر با هم ظهور پیدا کنند، رابطهٔ صمیمانه پدید میآید.
Sajjad
نگاه چشم در چشم، مسیر همدلی را میگشاید.
برای برقراری رابطهٔ صمیمانه، « توجه » به تنهایی کافی نیست. جزء مهم بعدی احساس مطلوب است که عمدتاً از طریق لحن صدا و حالتهای صورت پدید میآید.
پیامهای غیرکلامی، بیش از محتوای سخنان ما، در ایجاد حس خوشبینی نقش دارند. گفتنی است که در طی آزمایشی، از مدیران خواسته شد انتقادات نامطبوعی را از کارمندان در قالب رفتاری گرم و دوستانه مطرح کنند. همهٔ کارمندان پس از این گفتگو بدون استثنا، احساس مثبتی داشتند.
Sajjad
سازگاری دارای مزایای زیادی برای روابط اجتماعی است. هر قدر دو نفر در طی یک رابطه به طور ناخودآگاه رفتار و حرکات خود را با دیگری هماهنگ کنند، احساس مثبتتری نسبت به برخوردشان و نیز نسبت به یکدیگر پیدا میکنند.
Sajjad
به دلیل آن که در کودکی، احساسات موضوع اصلی ارتباط ما با دیگران با استفاده از الگوهای اولیهٔ گفتگو بوده است، در بزرگسالی نیز احساسات، شالودهٔ ارتباطهای ما را تشکیل خواهد داد. این گفتمان خاموش مبتنی بر احساسات، سنگبنای تمام ارتباطات ما با دیگران و عامل پنهان همهٔ آنان خواهد بود.
Sajjad
حجم
۵۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۵۸۰ صفحه
حجم
۵۸۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۵۸۰ صفحه
قیمت:
۸۹,۰۰۰
تومان