بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بهار برایم کاموا بیاور | طاقچه
تصویر جلد کتاب بهار برایم کاموا بیاور

بریده‌هایی از کتاب بهار برایم کاموا بیاور

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۸۲ رأی
۳٫۲
(۸۲)
نمی‌دانم چرا هر کس را بغل می‌کنی آرام می‌شود. انگار روی شانه‌هایت آرام‌بخش ریخته‌اند.
n re
«خوب شو توروخدا. وقتی مریض می‌شی تمام زندگیم به‌هم می‌ریزه.»
n re
جای خالی همهٔ آن‌چه بوده و حالا نیست، بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود.
n re
همیشه می‌گفتی «مثل رگبار بهاری، یک لحظه خوبی، یک لحظه غمگین.»
Aysan
به روی خودت نیاوردی. همیشه همین‌طور است؛ وقتی نخواهی، نمی‌بینی.
n re
وقتی لازمت دارم در دسترس نیستی.
n re
دست‌هایت را باز کردی. یک‌عالمه جمله می‌خواستم بگویم. دست‌هایت همهٔ حرف‌های ما بود.
n re
گفتی برای اولین‌بار وقتی عاشقم شدی که چای نصفهٔ لیوان تو را خورده بودم!
n re
می‌ترسیدم گم شوم میان آن‌همه لحظه و دقیقه و ثانیه.
n re
خانم فروشنده هم خیلی خوشگل بود؛ چشم‌های درشتی داشت و ماتیک قرمزش مرا یاد قیافهٔ بی‌رنگ‌وروی خودم انداخت.
Arman ekhlaspour
چشم‌هایت را باز کردی و گوشواره‌ام را چرخاندی. آرام گفتی «توی زندگی بعدی ولی چاقو می‌شم. چاقوی زنجان.» نگاهت کردم و باز هم دلم خواست چشم‌هایم میشی بود با مژه‌های برگشته و بلند. گفتم «من دوست دارم قصه بشم توی زندگی بعدیم، تو بیای من رو بنویسی. ولی تو که می‌شی چاقوی زنجان. چه‌طور می‌تونی من رو بنویسی؟» دستم را گذاشتی روی چشم‌هایت. فهمیدم که دوباره باید رعدوبرق درست کنم. گفتی «چاقو رو یک انسان اولیه پیدا می‌کنه و قصه رو حک می‌کنه روی سنگ‌ها. فکرش رو بکن. من تو رو می‌نویسم که بمونی برای همیشه.»
fatima
ما یک چیزی آن‌طرف‌تر از خل هستیم؛ هم من، هم تو.
مهتاب
«هر کسی با یک خطی نوشته می‌شه. من بد نوشته شدم از اول. شاید هم خدا می‌خواست.
n re
همیشه که قرار نیست زمستون بمونه. یکی دو هفتهٔ دیگه باید بریم سراغ بهار.
n re
به سکوت گوش دادم که با هیچ کلیدی شکسته نمی‌شد.
n re
«گنج همیشه زیر سنگ‌هاست.
n re
دستم را دور گردنش حلقه کردم. بوی زخم‌های درخت می‌داد.
n.mvh
هزاربار دیگر مراقب خودت باش.
سپیده
چشم‌هایت را باز کردی و گوشواره‌ام را چرخاندی. آرام گفتی «توی زندگی بعدی ولی چاقو می‌شم. چاقوی زنجان.» نگاهت کردم و باز هم دلم خواست چشم‌هایم میشی بود با مژه‌های برگشته و بلند. گفتم «من دوست دارم قصه بشم توی زندگی بعدیم، تو بیای من رو بنویسی. ولی تو که می‌شی چاقوی زنجان. چه‌طور می‌تونی من رو بنویسی؟» دستم را گذاشتی روی چشم‌هایت. فهمیدم که دوباره باید رعدوبرق درست کنم. گفتی «چاقو رو یک انسان اولیه پیدا می‌کنه و قصه رو حک می‌کنه روی سنگ‌ها. فکرش رو بکن. من تو رو می‌نویسم که بمونی برای همیشه.»
ویدا🌻
همیشه آخر نامه‌ها دوست دارم حتماً بگویم که مراقب خودت باش. اگر زیر باران رفتی با موی خیس نخواب، زیاد سیگار نکش و صبحانهٔ کامل بخور. چند مخروط کاج هم برایم بیاور. شاید دانه‌های کاج، گنج باشند. شاید سنگِ تو یا سنگِ من گنج باشد. چه می‌دانم...
کرم های شب تاب
زل زده‌ام به دیوار سفید. زل زده‌ام به دیوار سفید. زل زده‌ام به دیوار سفید. زل زده‌ام به دیوار سفید. زل زده‌ام به دیوار سفید. زل زده‌ام به دیوار سفید. زل زده‌ام به دیوار سفید. زل زده‌ام به دیوار سفید. زل زده‌ام به دیوار سفید. زل زده‌ام به دیوار سفید. زل زده‌ام به دیوار سفید. زل زده‌ام به دیوار سفید
مهتاب
داستان از خانه‌ای قدیمی و تک‌افتاده شروع می‌شد، وسط برهوت. مه را حس می‌کردم و صدای زمزمه و خنده‌های ریز زنی تنها. زن مدام می‌بافت و می‌بافت. برای درخت‌ها، سنگ‌ها، شاخه‌ها، پرنده‌ها... برای همه لباس می‌بافت و گاهی صدای خنده‌اش در باد می‌پیچید. زن شبیه من بود، حتا راه رفتنش، و نگاه خیره و صدای عجیبش.
مهتاب
گفتی «ژاکت برات آوردم. بپوش سرما می‌خوری.» خودت می‌دانی که همین ریزه‌کاری‌هایت وقت بحران، مرا کشاند به این برهوت. انگار از ته دل مطمئن بودم برایم هیچ اتفاقی نمی‌افتد حتا اگر قرار باشد با دوتا بچه تنها بمانم تا پنج عصر که برگردی و کلید بیندازی توی قفل.
Mohamad Faraji
یک‌بار گفتی «توی آشپزخانه چه‌کار می‌کنی وقتی کاری نداری؟» گفتم غصه‌هایم را پهن می‌کنم روی سفرهٔ میز صبحانه، هر کدام‌شان را می‌گذارم روی یک گل، بعد اگر خیلی باشند با تو قهر می‌کنم. اگر کاری به کارم نداشته باشی قهرم طول می‌کشد، ولی اگر همان موقع بیایی یک حرف خوب بزنی، غصه‌هایم را از روی گل‌های رومیزی برمی‌دارم و پرت می‌کنم توی سبد سفید ظرف‌شویی.
منصوره جعفری
یادت هست گفتی «می‌دونی چه‌قدر قشنگ می‌شی با این قهر و آشتی‌های بی‌معنیت؟»
منصوره جعفری
گور پدر دنیا و بازی‌هایش. این‌ها را می‌گفتیم تا یادمان نماند آن‌همه چیز توی زندگی‌مان نداشتیم و شاید هیچ‌وقت هم به دست نمی‌آوردیم.
Mohadese

حجم

۱۴۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۵ صفحه

حجم

۱۴۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۵ صفحه

قیمت:
۳۷,۰۰۰
۱۸,۵۰۰
۵۰%
تومان