- طاقچه
- ادبیات
- طنز
- کتاب طنز پس کوچه
- بریدهها
بریدههایی از کتاب طنز پس کوچه
۳٫۰
(۱۳)
روحانی مچکریم و یک مقدار لوسبازی دیگر را گویند که حاصلش از دست رفتن لحظات خاطرهساز و ماندگار و تحریمها و آثار بعدیاش سرمایهگذاری یک عده اجنبی در کشور است که حتی فارسی هم بلد نیستند.
shariaty
اساساً جمعی انسان دلواپس بر این باور بوده و هستند تا وقتیکه میشود به خوشی و خرمی دور هم با تمام دنیا جنگید چرا باید سختی و مشقت توافق را به جان خرید؟
shariaty
در سال ۱۳۸۴ بسیاری از مردم ایران جشن ملی اشتباه برگزار کردند.
shariaty
اخوی گاهی مانند یک فیلتر عمل میکند. یعنی با عبور از اخوی فعل قبیح دختربازی بدل به امر پسندیدهٔ خواستگاری میشود. عشقوحال میشود فسقوفجور، زنان خیابانی میشوند زنان دائمالنکاح، عرق سگی میشود شرب خمر، بروبچ میشود اراذل و اوباش، BF و GF میشود شما باهم نسبتی دارید؟ اینستاگرام میشود صورقبیحه، شادی میشود لهوولعب و ...
رابین
اگر بتوانید به دانشگاه بروید و درسی بخوانید که پس از فارغالتحصیل شدن نتوانید دوزار با جامعه ارتباط برقرار کنید یقین بدانید جامعهشناس شدهاید احتمالاً با معدل بالای هجده!
رابین
حق انواع و اقسام دارد. به «حقالناس» توصیهٔ بسیار شده. البته اینکه بر چیزی توصیه فراوان شده باشد معنایش این نیست که الزاماً توصیهها عملی شود ازاینرو بعد از بستنی چوبی راحتترین چیز برای خوردن همین حقالناس ارزیابی شده است.
رابین
آموزش گاهی چیزی است مانند مرگ، یعنی خوب است اما برای همسایه.
رابین
اهل قلم ایضاً اعتقاد دارند یک رئیس دولتِ کاملاً پاکدست شعرهای طنز زیادی گفت منتها آنها را به شکلی جدی در کشور اجراء کرد!
رابین
پاره با لغات مختلف ترکیبات لغوی خاصی میسازد نظیر «کاغذپاره» که رئیس دولتی آنرا برای توصیف قعطنامههای شورای امنیت و سازمان ملل به کار میبرد اما بهرغم آن که او اصرار داشت آنها کاغذ پاره است چیزهای دیگری پاره شد که اسنادش هم موجود است!
رابین
تاریخ: به دروغهایی میگویند که گذشتگان برای آیندگان تعریف میکنند. یکجور دروغگویی دوراندیشانه است. درواقع مجموعهٔ خالیبندیهای پادشاهان، جنگجویان، فاتحان، حکّام و قدرتمندان در یکجا را تاریخ گویند.
رابین
تاریخ تنها جاییاست که در آن به قاتل میگویند ظفرمند. به سفاک و خونریز میگویند مقتدر. به جلاد و آدمکش میگویند فاتح. به دسیسهگر و نیرنگباز میگویند زیرک و به انسانهای اهل گفتوگو میگویند مغلوبِ بیشعور!
رابین
جرم اصولاً تعریف دقیقی ندارد و هر آن چیزیاست که خوشمان نیاید از مانتو کوتاه و ساپورت تا خبر و تیتر و مقاله در نوسان است!
رابین
خدا، آنکس که به ما خوبی کند تا پاسخش را در کمترین زمان ممکن با یک کرور گناه به طریقهٔ اکسپرس و سفارشی بدهیم. تنها کسی که وقتی رویمان را برایش زیاد میکنیم رویمان را کم نمیکند میگذارد کودکانه گستاخی کنیم و حواسش هست اگر قرار است سرمان به سنگ بخورد تا آدم شویم سرمان نشکند. امیدمان ترک برندارد که خودش گفته ناامیدی کفر است.
رابین
خدا، در شعر آمده، در کتاب آمده، در ادبیات آمده، در ترانه آمده، در صف نانوایی آمده، در مهمانی آمده، در مسجد آمده، در ... و کاش بهجای تمام اینها در سرمان میآمد.
رابین
خوش در ترکیب با قلم منجر به خلق واژهٔ زندانی یا محبوس یا مظنون یا معلومالحال میشود!
رابین
کلاً بدون این که به هیچ دردی بخورد همینطور هست و فضایی را اشغال کرده و از امکاناتی سود میبرد. (اشتباه نکنید مشخصات یک مدیر را عرض نمیکنم در مورد آپاندیس توضیح میدهم).
آریا سلطانی نجف آبادی
در برخی کتب درمورد قانون آمده: «اگر برای اموری مانند تیلهبازی، قایمباشک و یا گرگمبههوا باشد، قانون چیز موردنیاز و مقبولی است اما و اگر برای امورات کشور، مسائل بانکی، امور اقتصادی، راهنمایی رانندگی، مناسبات اجتماعی و اینگونه مسائل پیشپاافتاد باشد طبعاً خودمان عقلمان میرسد چه کنیم و نیازی به اباطیل دستوپاگیری همچون قانون نداریم. کارشناسان براین باورند که باور عمومی نسبت به قانون را بهترین واژهای که معنا میکند همین لغت اباطیل است!
به یک به منچهٔ عمومی اطلاق میشود. نوعی بروبابا حال نداری جمعی را گویند. گونهای از تو هم دلت خوشههای فراگیر است.
آریا سلطانی نجف آبادی
سابقاً اگر کسی کلاهبرداری یا دزدی یا شارلاتانبازی میکرد آبرویش میرفت اما در حال حاضر شکر خدا این موارد بلااشکال است اما و اگر این کارها را نکند و سر و پُزش قابل عرضه در مجامع عمومی نباشد آبرویش میرود که این امر نشان میدهد اصولاً آبرو معنای دقیقی ندارد. چه داشتنش چه رفتنش.
دکتر بی مریض
«اقتصادم را زدی تیر خلاص/هفت تیرت اختلاس است اختلاس»
آریا سلطانی نجف آبادی
حجم
۳۰۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۲۵ صفحه
حجم
۳۰۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۲۵ صفحه
قیمت:
۴۶,۵۰۰
تومان