بریدههایی از کتاب نهنگی که یونس را خورد، هنوز زنده است
۲٫۴
(۱۸)
سی و سهسالگی، مبهمترین سال زندگی آدم است. سنی که برای شروع خیلی از کارها، دیگر دیر شده و برای تمام شدن خیلی چیزها، انگار هنوز وقت بسیار است. مثل ساعتی که کوکش کنده شده است. نمیشود عقربههایش را پسوپیش کرد.
Mary gholami
«میدونی؟ شیخاشراق میگه، روزی که پایان دنیا رو اعلام کنن... خیلی از ماها تازه میفهمیم کج رفتیم، چون کلمات و حرفامون کج بودن... میدونی؟ میگه ما گمراهانِ کلماتیم...»
صاد
«تازگیا یبوست مسری شده... مسری نه، انگار مُد شده... همه دنبال شیکمشُلکن میگردن... جوری که هر کسی شیکمش عادی کار میکنه، خیال میکنه مریضی داره...»
mojgan
سی و سهسالگی، مبهمترین سال زندگی آدم است. سنی که برای شروع خیلی از کارها، دیگر دیر شده و برای تمام شدن خیلی چیزها، انگار هنوز وقت بسیار است.
نیتا
«بعضی چیزها هس که چرا نداره... همینه که هس... دنبالِ جواب بگردی... بدبخت میشی... چرا؟ چرا نداره... مث این کشیده که خوردی... و نپرس چرا خوردی...»
نیتا
یه زن میتونه کاری کنه که فکر کنی با بودنش میتونی دنیا رو عوض کنی. فکر کنی اگه به خاطرش میشه قید بهشتو زد، پس میشه به همتش یه بهشت همین جا ساخت...»
نیتا
سی و سهسالگی، مبهمترین سال زندگی آدم است. سنی که برای شروع خیلی از کارها، دیگر دیر شده و برای تمام شدن خیلی چیزها، انگار هنوز وقت بسیار است. مثل ساعتی که کوکش کنده شده است. نمیشود عقربههایش را پسوپیش کرد. نه آنقدر عقبوجلو میرود تا به زمانی که نشان میدهد بیاعتماد باشی و نه خیلی دقیق است که بشود با آن قولوقراری را تنظیم کرد.
مثل ساعتی که سالهاست به این دیوار چسبیده و حدود زمان را نشان میدهد.
تنها کاری که بهنظر درست میرسد، حفظ همهچیز به همین صورتی است که هست. نه میشود تلاشی برای بهتر شدنش کرد و نه چندان میتوان بدتر شدنش را تاب آورد. مهم این است که همهچیز طبق روالی مشخص و معلوم پیش برود.
زینب هاشمزاده
اما تو این دنیا هر کی با یه چیز بازی میکنه... گرفتی؟ هر کی با یه چیزی. یکی ماشینبازه، یکی کفتربازه، یکی مث خودت کتاببازه... یکی هم مث ما و رفقامون، رفیقبازیم.
نیتا
اما تو این دنیا هر کی با یه چیز بازی میکنه... گرفتی؟ هر کی با یه چیزی. یکی ماشینبازه، یکی کفتربازه، یکی مث خودت کتاببازه... یکی هم مث ما و رفقامون، رفیقبازیم.
نیتا
«همهچیز افسانهس... همهچیز... قصهس... ما همه تو یه قصه گیر کردیم... میدونی؟ هی میخوایم بدونیم آخرش چی میشه... من بهت میگم... آخرش هیچی نمیشه... هیچی...»
نیتا
دلم میخواهد بیایی. ولی کاش نیایی.
رها
حجم
۱۳۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۹ صفحه
حجم
۱۳۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۹ صفحه
قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰۵۰%
تومان