بریدههایی از کتاب پشت پرده ریاکاری
۴٫۱
(۴۰)
در اصل، ما تا آن اندازه تقلب میکنیم که میگذارد خودانگارهٔ خویش را به عنوان افراد تا حد معقولی درستکار دستنخورده نگه داریم.
behmorad
یک جوک کوچولو برای شما:
جیمی هشتساله از مدرسه با یادداشتی از طرف معلمش به خانه میآید که در آن نوشته "جیمی مداد شاگرد بغل دستی خودش را دزدیده." پدر جیمی عصبانی میشود و شروع میکند به یک سخنرانی جانانه برای جیمی و به او میفهماند که چقدر از کار او ناراحت و دلخور شده است، و برای تنبیه به مدت دو هفته او را از تفریحات محروم میکند. پدرش با تحکم میگوید "بذار مامانت بیاد!" سرانجام میگوید "ببین جیمی، اگه مداد میخوای چرا چیزی نمیگی؟ چرا راحت نمیای بگی؟ خوب میدونی که میتونم یه مشت مداد برات از سرکار وردارم بیارم."
احسان رضاپور
قفلها تنها برای این روی در هستند تا آدمهای درستکار را درستکار نگه دارند. قفلساز گفت "یک درصد مردم همیشه درستکارند و دزدی نمیکنند. یک درصد دیگر همیشه ریاکارند و همیشه میکوشند تا قفل را باز کنند و تلویزیون شما را بدزدند. بقیه هم تا زمانی درستکارند که وضعیت درست باشد ولی اگر به حد کافی وسوسه شوند، آنان نیز ریاکار میشوند. قفلها شما را از دزدها در امان نگه نمیدارد، چون اگر واقعاً بخواهند میتوانند وارد خانهتان شوند. قفلها برای حفاظت شما از مردم عمدتاً درستکار است، زیرا اگر قفلی در کار نباشد شاید وسوسه شوند تا در را بگشایند."
i.man
حد ریاکاری بیتأثیر از تغییرات در احتمال گیرافتادن است حتا این احتمال را کمتر هم میکند که ریاکاری ریشه در تحلیل هزینهـ فایده داشته باشد.
behmorad
(۱) فایدهای که کسی میخواهد از بزه به دست آورد؛ (۲) احتمال گیرافتادن؛ و (۳) مجازات مورد انتظار در صورت گیرافتادن.
behmorad
بگذارید همین اول، قال قضیه را بکنم. آنان فریبکارند. شما دغلکارید. و بله، خود من هم گاهگداری فریبکارم.
Hamed T.k.i
یک جوک کوچولو برای شما:
جیمی هشتساله از مدرسه با یادداشتی از طرف معلمش به خانه میآید که در آن نوشته "جیمی مداد شاگرد بغل دستی خودش را دزدیده." پدر جیمی عصبانی میشود و شروع میکند به یک سخنرانی جانانه برای جیمی و به او میفهماند که چقدر از کار او ناراحت و دلخور شده است، و برای تنبیه به مدت دو هفته او را از تفریحات محروم میکند. پدرش با تحکم میگوید "بذار مامانت بیاد!" سرانجام میگوید "ببین جیمی، اگه مداد میخوای چرا چیزی نمیگی؟ چرا راحت نمیای بگی؟ خوب میدونی که میتونم یه مشت مداد برات از سرکار وردارم بیارم."
hasan behjoo
میبینیم که هرچه وظیفهای به درگیری ذهنی و تهکشیدن بیشتر بینجامد، شرکتکنندگان بیشتری تقلب میکنند.
این نتایج چه میگویند؟ در کل، اگر قدرت ارادهٔ خودتان را تحلیل ببرید، دشواری چشمگیرتری در تنظیم خواستههایتان پیدا خواهید کرد، و این دشواری میتواند درستکاری شما را نیز تحلیل ببرد.
kasra_tav
خب، انگار لباس است که مرد (یا زن) را میسازد و پوشیدن جنس قلابی بر تصمیمهای اخلاقی تأثیر میگذارد.
hasan behjoo
در کل، اگر قدرت ارادهٔ خودتان را تحلیل ببرید، دشواری چشمگیرتری در تنظیم خواستههایتان پیدا خواهید کرد، و این دشواری میتواند درستکاری شما را نیز تحلیل ببرد.
akbar safaralizadeh
ما تا آن اندازه تقلب میکنیم که میگذارد خودانگارهٔ خویش را به عنوان افراد تا حد معقولی درستکار دستنخورده نگه داریم.
Hamed T.k.i
اگر بخواهیم اندکی از بزه بکاهیم، باید راهی بیابیم تا قابلیت دلیلتراشی برای کارهایمان را تغییر دهد. هنگامی که توانایی ما برای دلیلتراشی در مورد خواستههای خودخواهانهٔ خودمان، یعنی عامل قصهبافی، افزایش پیدا میکند، از سوء رفتار و دغلکاری خودمان احساس خوشایندتری پیدا میکنیم. آن سوی داستان هم درست است؛ هنگامی که توانایی برای دلیلتراشی پیرامون کارهایمان کاهش پیدا کند، عامل قصهبافی ما هم آب میرود، و ما از سوء رفتار و دغلکاری احساس خوبی نخواهیم داشت.
احسان رضاپور
تز اساسی آن است که رفتار ما با دو انگیزهٔ متضاد به پیش رانده میشود. از یک سو، میخواهیم که خودمان را آدمهایی درستکار و آبرومند ببینیم. میخواهیم که بتوانیم خودمان را در آینه ببینیم و احساس خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم (روانشناسان این را انگیزهٔ خویشتن مینامند). از سوی دیگر، میخواهیم از تقلبکردن نفع ببریم و تا حد امکان پول به جیب بزنیم (این انگیزهٔ مالی استاندارد است).
kasra_tav
ما به دنبال توضیحاتی برای رفتاری هستیم که داریم و نیز شیوههای کارکرد جهان پیرامونمان. حتا هنگامی که توضیحات افسانهای ما چندان ربطی به واقعیت نداشته باشد.
سهیل مقدم
همگی ما از این توانایی باورنکردنی برخورداریم که خودمان را به انواع و اقسام راهها از این آگاهی دور کنیم که داریم قواعد را میشکنیم، به ویژه هنگامی که کارهایمان چند گامی از آسیبرساندن مستقیم به کسی فاصله داشته باشد.
سهیل مقدم
ما آدمها برای تقلبکردن فداکارانه نقطه ضعف داریم، حتا اگر چندان شناختی از شخصی نداشته باشیم که از بدرفتاری ما سود میبرد. بدبختانه، انگار حتا فداکاری نیز میتواند سوی تاریک داشته باشد.
سهیل مقدم
اوضاع از چه قرار است؟ تمایل دارم نظریهای را مطرح کنم که بیشتر این کتاب را به آزمودن آن خواهیم پرداخت. مختصر و مفید، تز اساسی آن است که رفتار ما با دو انگیزهٔ متضاد به پیش رانده میشود. از یک سو، میخواهیم که خودمان را آدمهایی درستکار و آبرومند ببینیم. میخواهیم که بتوانیم خودمان را در آینه ببینیم و احساس خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم (روانشناسان این را انگیزهٔ خویشتن مینامند). از سوی دیگر، میخواهیم از تقلبکردن نفع ببریم و تا حد امکان پول به جیب بزنیم (این انگیزهٔ مالی استاندارد است). آشکارا این دو انگیزه در تضادند. چگونه میتوانیم فایدههای دغلکاری را استوار کنیم و همزمان خودمان را آدمهایی درستکار و شریف ببینیم؟
اینجاست که نرمشپذیری شناختی شگفتانگیز ما پا به صحنه میگذارد. به یمن این مهارت انسانی، مادامی که تنها اندکی تقلب کنیم، میتوانیم از تقلبکردن سود ببریم و کماکان خودمان را آدمهایی محشر ببینیم. این عمل ایجاد توازن، فرایند دلیلتراشی است، و این پایهٔ چیزی است که آن را "نظریهٔ عامل قصهبافی" مینامیم.
arvin
فهمیدم که، قولِ درستکاری در آغاز سودمند بود، اما سرانجام در برابر توان هنجار اجتماعی که از مشاهدهٔ بدرفتاری دیگران پدید میآمد، از پا افتاد.
hasan behjoo
این آزمایش در آشپزخانهٔ گروه روانشناسی دانشگاه نیوکسل انجام شد که در آن چای، قهوه، و شیر برای استادان و کارمندان عرضه میشد. در بالای ناحیهٔ دمکردن چای، تابلویی با این محتوا نصب شده بود که میگفت نوشندگان میباید مقدار پول در صندوق درستکاری گذاشتهشده در آن نزدیکی بریزند. برای ده هفته این تابلو با تصاویری تزئین میشد که هر هفته تغییر میکردند. در پنج هفته تابلو با تصاویر گل تزئین شد، و در پنج هفته مزین به تصاویری از چشمهایی شد که به نوشندگان زل زده بودند. در پایان هر هفته، پژوهشگران پول درون صندوق درستکاری را میشمردند. به چه چیزی دست یافتند؟ هنگامی که تصاویر گل آویزان میشد مقدار کمی پول در آخر هفتهها جمع میشد، اما وقتی که چشمهای زلزده مشغول "نگریستن" بودند، پول صندوق تقریباً سه برابر بیشتر میشد.
hasan behjoo
یک عمل غیر اخلاقی میتواند احتمالا به یکی دیگر بینجامد و این اعمال غیر اخلاقی در یک حوزه میتواند بر اخلاقیات ما در دیگر حوزهها تأثیر بگذارند. با دانستن این، میباید روی نشانههای نخستین رفتار ریاکارانه تمرکز کنیم و نهایت تلاشمان را به خرج نیز دهیم تا پیش از اینکه به زاد و ولد بپردازند آنها را در نطفه خفه کنیم.
سهیل مقدم
هنگامی که به روشنی دربارهٔ شیوههایی که دغلکاری میکنیم آگاه باشیم، به مراتب کمتر اعتباری بیپایه را برای عملکرد خودمان قائل میشویم.
سهیل مقدم
ما تا اندازهای برای حفظ خودانگارهای مثبت بر فریفتن خودمان پافشاری میکنیم. ما بر روی ناکامیهایمان سرپوش میگذاریم، و موفقیتهایمان را برجسته میکنیم (حتا اگر تمام و کمال از آن خودمان نباشند)، و آنگاه که شکستهایمان دیگر انکارناپذیر میشوند خوش داریم تا دیگران و شرایط بیرونی را مقصر بشماریم.
سهیل مقدم
هرچه خلاقتر باشیم، بیشتر میتوانیم داستانی سر هم کنیم تا به توجیهکردن علاقهمندی خودخواهانهمان برای ما یاری برساند.
سهیل مقدم
که حتا در مورد دروغگفتن هم دروغ میگویند.
Hamed T.k.i
هر دو رهیافت بکِر و جف برای ریاکاری سه عنصر اصلی دارد: (۱) فایدهای که کسی میخواهد از بزه به دست آورد؛ (۲) احتمال گیرافتادن؛ و (۳) مجازات مورد انتظار در صورت گیرافتادن. با مقایسهٔ مؤلفهٔ نخست (فایده) با دو مولفهٔ آخر (هزینهها)، آدم خردمند میتواند تعیین کند که آیا میارزد به بزه خاصی دست بزند یا نه.
celine
به یاد داشته باشید که بیشتر مردم تا آن حدی دست به نیرنگ میزنند که باز هم احساس خوبی از خودشان داشته باشند
celine
وقتی مقدار زیادی پول غیبش میزند، معمولا فکر میکنیم که پای یک خلافکار سنگدل در میان است. ولی همان طور که در داستان هنردوستان دیدیم، تقلب الزاماً ناشی از کار یک نفر نیست که مشغول تحلیل هزینهـ فایده باشد و پول زیادی را بدزدد. در عوض، اغلب پیآیند کار آدمهای زیادی است که کشرفتن اندکی پول یا اندکی کالا را به دفعات زیاد، توجیه میکنند.
حامد گنجعلیخان حاکمی
ما تا آن اندازه تقلب میکنیم که میگذارد خودانگارهٔ خویش را به عنوان افراد تا حد معقولی درستکار دستنخورده نگه داریم.
kasra_tav
این نتایج بیانگر آن است که پوشیدن کالای اصیل درستکاری شما را بالا نمیبرد (یا دست کم نه خیلی). اما زمانی که آگاهانه جنسی قلابی را بر تن میکنیم، قیدهای اخلاقی تا حدی گل و گشاد میشوند، و گامبرداشتن ما در مسیر ریاکاری را سادهتر میسازند.
kasra_tav
در اصل، ما تا آن اندازه تقلب میکنیم که میگذارد خودانگارهٔ خویش را به عنوان افراد تا حد معقولی درستکار دستنخورده نگه داریم.
behmorad
حجم
۵۲۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۱۴ صفحه
حجم
۵۲۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۱۴ صفحه
قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان