چیزی در اینجا در نظم طبیعیاش نبود و راستش را بخواهید، نظمی در کار نیست، بلکه فقط بیخردی و هرجومرجی است که در آن پسر از پدرش مسنتر باشد.
Saraybook
فقر و تهیدستی دژی است که پل معلق و متحرکی برای بیرونرفتن از آن وجود ندارد.
rezai milad
حتا آدمهای بسیار بااستعداد هم نیاز به راهنمایی الهامبخش دارند. آن کسی را که زندگی روزی سر راهتان قرار میدهد، باید همیشه دوستش داشت و احترامش گذاشت، حتا اگر فرد مسئولی نباشد. عقیدهٔ من این است.
zhrrnj
همیشه جنگی در کار بوده. اما آدمها خیلی زود به صلح عادت میکنند. آنوقت گمان میکنند امری طبیعی است. نه، آنچه طبیعی است جنگ است
کاربر ۵۵۰۰۸۹۶
یک بچه خودبهخود چیزی بهشمار نمیآید، پدر و مادرش معرف او هستند. بهوسیلهٔ آنهاست که موجودیتش برای خودش و مردمان دیگر مشخص میشود. توسط آنهاست که بهراستی درمییابد محک میخورد و مورد قضاوت قرار میگیرد
soniya
چیزی در اینجا در نظم طبیعیاش نبود و راستش را بخواهید، نظمی در کار نیست، بلکه فقط بیخردی و هرجومرجی است که در آن پسر از پدرش مسنتر باشد.
کاربر ۸۰۱۰۶۶۲
مهاجری بود مانند کسانی که گذشتهشان را دوست ندارند، آن را انکار میکنند و رو به آینده دارند، آنها در این سرزمین زندگی کردهاند بیآنکه اثری از خود باقی گذارند، مگر روی سنگهای فرسوده و خزهگرفتهٔ گورستانهای کوچک و مستعمرههایی شبیه آنچه ژاک پس از رفتن ویار، با دکتر سالخورده از آنها دیدن کرده بود.
محمدرضا
اما سرانجام درمییافت جز تهیدستی و فقر که آدمها را بینام و نشان و بدون گذشته میسازد و آنها را در جمع بیشمار مردگان بینامی میراند که با نابودکردن خودشان دنیا را ساختهاند، راز دیگری در کار نبوده است.
محمدرضا