بریدههایی از کتاب گاوهای برنزی
۴٫۰
(۷)
«در یونان قدیم محکوم را به سوختن روی آتش شکنجه میکردند تا بمیرد. کسی وسیلهای ساخته بود به نام گاو برنزی یا گاو سیسیلی که میانهٔ آن خالی بود. محکوم را در آن میانداختند و میبستند و زیر گاو آتش روشن میکردند. زندانی در درون گاو میسوخت و فریاد میکرد. دهان و منخرین باز گاو، درعینحالی که دود و بخار را به بیرون پُششش میزد، به شکل بلندگویی عمل میکرد که زندانی از آن ماغ میکشید.»
Masoud
مرد زخمی از جایش نیمخیز شد. چشمانش چپه شده بود و رگهای پیشانیاش به کبودی و سیاهی میگرایید. سرش باد میکرد و متورم میشد. با تمام پوزهاش شروع کرد به خرخر کردن. با پشت دست گیلاس آب را پس زد. نگاهش انگار زن را هم نمیشناخت. چند نفر از پیادهرو که داخل آمده بودند با دیدن مرد ساکت ماندند. رگهای روی سر برجسته شدند و از دو سوی پیشانیاش پوست را شکافتند و بیرون زدند. زن جیغ میکشید. مرد بوغ زد. لباسهایش دیگر تاب اندام ورزیدهاش را نداشت و پاره شد. چشمان مرد دیگر انسانی نبود. سرخ و غضبناک بود و حالت حیوانیاش آدم را میترساند. زن برخاست و همچنانی که گریه میکرد دورتر ایستاد. آنهایی که داخل آمده بودند بیرون رفتند و دیگران از دوروبر مرد به گوشهوکنار خزیدند. مرد شاخ درآورده بود و بوغ زد. با چند بوغ دیگر استحالهاش به یک گاو داشت کامل میشد. باز بوغ زد و به یک میز با سر ضربه زد و آن را انداخت. بوغ زد و یک ضربهٔ دیگرش شیشههای دروازه را فرو ریخت. با ضرب تنهٔ گاو دروازه از چهارچوب بیرون آمد و در پیادهرو افتاد. ماغ کشید و در خیابان جست زد. به سوی چهارراه، همان جایی که موتر نظامی ایستاده بود، چهارگامه کرد. صدای شکستن شیشهها آمد و سپس صدای چند تیر هوایی.
BookishFateme
دولت از هیچکسی هم اگر نترسد، از دانشآموزها و دانشجوها میترسد. دولتهای توتالیتر بیشتر میترسند. مثل سگهایی که هم بجُفند و هم بگوزند.
Masoud
«من زنی زبانشناس هستم و ذهنم نمیرود به فعالیتهای سیاسی.»
«زبانشناسِ سیاسی.»
«نداریم. جوهر این دو بههم نمیخواند.»
Masoud
خطر که همیشه هست. بهخصوص برای دانشجویان و دانشآموزان. دولت از هیچکسی هم اگر نترسد، از دانشآموزها و دانشجوها میترسد. دولتهای توتالیتر بیشتر میترسند. مثل سگهایی که هم بجُفند و هم بگوزند. برای همین است که کمیته و ناحیهٔ حزبی در هر مکتبی و دانشکدهای ایجاد کردهاند.
BookishFateme
زن گفت «پس تو هم دوسیهدار شدی.»
جوان گفت «من تنها نیستم. خیلیهای دیگر هم هستند. وانگهی اگر به همین ترتیب پیش برود، هر فردی در این خاک یک دوسیه خواهد داشت که مدام رفتار و گفتار و چهبسا حتا پندار و اندیشهٔ او را نیز در آن ثبت نمایند.»
sama65
«نه، به روی حیوان آتش نخواهم کرد. به روی حیوانیت آتش میکنم.»
sama65
حجم
۲۴۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۹ صفحه
حجم
۲۴۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۵۹ صفحه
قیمت:
۵۸,۰۰۰
۲۹,۰۰۰۵۰%
تومان