
بریدههایی از کتاب شراب خام
۴٫۲
(۵۶)
حالا هم همه چیز خاطره شده. تمام حادثهها بعد از مدتی خاطره میشوند... بعد هیچی... ولی آدم پوستکلفت و قوی میشود. کسانی که رنج بردهاند و خوب شدهاند، قویترند.
آلوین (هاجیك) ツ
«خداحافظی کردن اندکی مردن است.»
پریسا
آدمها برای مردهها اهمیت بیشتر، توجه بیشتر، پول بیشتر، اشک بیشتر و ارزش بیشتر روا میداشتند.
بهار قربانی
«زندگی یک قدم زدن کوتاه شبانه است، در طول کوره راهی تاریک به اسم سرنوشت که آغاز و انتهایش معلوم نیست. امید، ما را سرپا نگه میدارد و از سختیها بیرون میکشد...»
بهار قربانی
این مرض کجاس جلال؟ بریدن از آدمها، بودن با خدا، عشق بیچون و چرا برای حیوان و نبات، راه رفتن در سایه بهشت، حرف زدن و جواب گرفتن از خود خدا. این مرض کجاس؟
چوغورک
«وقتی که به بهشت رفتم اولین کاری که میکنم اینه که از خدا خواهش میکنم کاری بکنه که دیگه آدما نتونن حیوونا رو بکشن.»
چوغورک
«بعضی وقتها به کلهم میزنه برم تو یه دهکده. یک کلبه چوبی برای خودم درست بکنم اونجا فقط سی خودم باشم.»
«و فایدهش؟»
«مینویسم و ساده زندگی میکنم.»
چوغورک
هر روز صبح که از خواب بلند میشیم، یه کمی متولد میشیم، هر شب که میخوابیم یک درجه به مرگ نزدیکتر میشیم.
کاربر ۲۱۱۵۵۲۴S99VA2THVB16G
«نصف دنیا دیوانه و بدبختند و نصف دیگر هم خواهی نخواهی خودشان را دیوانه و بدبخت میکنند که دلیل جنون و بدبختی را بفهمند».
بهار قربانی
وای به حال آدمی که نخواهد دنیایی را که او را ترک نموده، ترک کند.
khorasani
گفتم دنیا سالن ترانزیته
چوغورک
ایران فقط قبر به او بخشید. در پاریس بود که چشمانش زیادتر از آنچه چشم یک ایرانی باید باز شود، باز شد. زیادتر از آن چه باید آرزو کند، آرزو کرد. نطفه مرگ و نابودیش در جای دیگر بسته شد، بخت بد او را به اینجا کشید و ما او را از آن قبر به این قبر کشاندیم.
بهار قربانی
میخواست نویسنده هنرمندی باشد. زندگی را یا این طوری میخواست یا هیچی را نمیخواست.
چوغورک
«زندگی یک قدم زدن کوتاه شبانه است، در طول کوره راهی تاریک به اسم سرنوشت که آغاز و انتهایش معلوم نیست. امید، ما را سرپا نگه میدارد و از سختیها بیرون میکشد...»
چوغورک
«یادم مییاد یه روز تو مدرسه کتابچه پاکنویس حسابم رو نیاورده بودم. معلم ریاضی واداشت یکی از بچههای زرنگ پاشه و یک سیلی تو گوش من بزنه. پسره شش دفعه دستش را بالا آورد، منم شش دفعه دستش را تو هوا گرفتم و انداختم. معلم از کوره در رفت و داد زد: بذار بزنه... نگذاشتم. بالاخره خودش بلند شد آمد و محکم کوبید تو صورتم. در تمام عمرم سیلی به اون محکمی نخوردهام. چشمانم پر از آب شد. ولی خوشحال بودم. غرور من حفظ شده بود. همه فهمیدند که اگر کسی بخواد منو بزنه باید بزرگ باشه و استاد باشه. نه یه جقله. خلاصه از این دیوونه بازیها و سرسختیها زیاد داشتیم.»
کاربر ۳۲۸۰۷۴۶ شهره مهدی
چرا خدا ما آدمها رو این جوری خلق کرده که با چوب کله موش بیچاره رو سوراخ کنیم؟»
گفتم: «خوب آره، این کار خیلی ظالمانهایه که کسی کله موش بدبخت رو با چوب سوراخ کنه. ولی بعضی وقتها مردم مجبورند جانورهای موذی رو از خانه و از زندگی خود دور کنند.
چوغورک
فکر میکنی حالا به سر اون موش که گذوشتی اونجا زیر خاک چی میاد؟ تا ابد لطیف و نازک و خونالود میمونه؟ حالا که گربه نخوردش کرمهای زیر خاک میخورندش و کیف میکنند. بعد کرمها میمیرن و سبزه قشنگ از خاک بیرون میاد. بعد بره بیگناه میاد و آن را میخوره و بره را هم آدم میگیره، میکشه، کباب میکنه و میخوره
چوغورک
من نمیتونم هم یه چیز حسابی بنویسم، هم توی اداره مستطاب پستخانه یا شهرداری یا هر قبرستون دیگه از صبح تا شب کار کنم. جلال، باید به یه چیز بچسبی. من نمیتونم روح لامسبم رابه بیهودگی و هرزگی وادارم
چوغورک
گفتم که اگر آدم بخواهد دلیل تمام کثافتکاریهای بنیآدم را در این دنیا بفهمد، بدبخت روزگار میشود. باید آرام بود، و ساخت.
پرسید: «آخه چرا داداش؟... چرا؟»
چوغورک
باور کن که اگر کوچکترین زیبایی و لطفی در دنیا هست، همین مرگه. یعنی یک خوبی زندگی به همین رفتن و دوباره به وجود آمدنه. گلهای پژمرده باید بیفتن و بمیرن تا دوباره بهار بیاد و درختها شکوفه بزنن...
چوغورک
«بدبختی همین جاس. چیزهای زیبای زندگی همون وقت که زیبا و خوبند، نمیمیرند. باید پیر و تلخ و زشت و عبوس و ظالم شوند. آدم وقتی بچهس، زندگی رو، ولو این که تلخ و سخت هم باشه، دربست قبول داره، چون امید داره، ولی وقتی آن دوره گذشت، دیگه تمام الکل دنیا و تمام منطق بشر فایدهای نداره.»
چوغورک
اگر بدبختیهای جوونی جونمون رو نگیره مرض و پیری میگیره. ما همه در حال ترانزیتیم.
چوغورک
«از این که ادبیات ایران خشکش زده، شکی درش نیست. مث باغ و گلستانیه که روزگاری پر از سنبل و سبزه بود و حالا زمینهای خشکش ترک ترک ور داشته. امروز ما چی داریم؟ یک مقدار فرار، یک مقدار تقلید، یه مشتم تنبلی و خفقان نیروهای خلاقه و استعدادهای خوب.»
چوغورک
بین سالهای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۶ کشتیهای جنگی امریکایی از سواحل مختلف امریکا به نقاط دور دست اقیانوسهای اطلس و کبیر مأموریت پیدا میکردند ولی هدف مأموریت آنها در پاکتی مهر و موم شده نزد ناخدا بود. حتی شخص ناخدا نیز اجازه نداشت که قبل از زمان معین، و قبل از رسیدن به نقطه معین، پاکت را باز کند و هدف مأموریت را بفهمد. برای من، این کشتیها که با دستورهای مهر و موم شده حرکت میکردند، سمبل حیات آدمها هستند.
ما همه با پاکتهای مهر و موم شده حرکت میکنیم و نمیدانیم چه باید بکنیم و چه بر سرمان خواهد آمد.
و تمام کشتیهای عالم امروز، یک حباب کوچک هواست، یک واحد کف است، که در اقیانوس خروشان و عظیم، در یک ثانیه، جلو خورشید پفی میکند و میترکد و نابود میشود.
سارا
«زندگی یک قدم زدن کوتاه شبانه است، در طول کوره راهی تاریک به اسم سرنوشت که آغاز و انتهایش معلوم نیست. امید، ما را سرپا نگه میدارد و از سختیها بیرون میکشد...»
کاربر ۱۳۲۱۱۷۷
منظورم از تنهایی، جدایی کامل و مطلق از همه چیزه. فقط در مجزا بودن و تنهاییه که هر چیز، همه چیز، موجودیت و استقلالی پیدا میکنه، به وجود مییاد. قانون کلی عالم این است که هر موجودی را که اسم ببری، مستقل و تنهاس. شرط وجودش آن است که تنها و مجزا باشه. این اصل در موجودات زنده بارزتر به چشم میخوره: از آمیب گرفته تا اولاد آدم، تا از اصل خود جدا نشن، استقلالی پیدا نمیکنن. تا استقلالی پیدا نکنن موجودیتی ندارن. اگر بخوای هر کدوم از این موجودات را بشناسی باید یک مطالعه و تحقیق عمیق درون خودشان وقتی استقلال و موجودیتی دارن، بکنی. و تمام چیزای دیگه رو فراموش کنی.»
سارا
(تمام دنیا یک قطره شبنم است.)
درون مغزم، سرابی در صدها دنیای مختلف زندگی میکنم.
کاربر ۱۳۲۱۱۷۷
یاد گرفتن درد است. بیماری درد است. عشق درد است. خواستن درد است. پیر شدن درد است. مردن درد است. داشتن درد است. نداشتن درد است. دیدن و ندیدن آدمها درد است. آویختن به زندگی درد است.
کاربر ۱۸۴۶۱۳۵بانو
من به جای «فکر کردن» درباره زندگی خودم را در زندگی غرق میکنم. به جای اندیشیدن درباره حیات و درباره این که «چه باید کرد» هر کاری را میکنم و هر ثانیه خودم را مشغول میکنم.
khorasani
تمام حادثهها بعد از مدتی خاطره میشوند... بعد هیچی... ولی آدم پوستکلفت و قوی میشود. کسانی که رنج بردهاند و خوب شدهاند، قویترند.
khorasani
حجم
۳۴۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۳۴۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان