بریدههایی از کتاب تصویر دوریان گری
۴٫۰
(۳۴)
این یکی از رازهای بزرگ زندگی است. این روزها مردمان از نوعی عقل سلیم خزنده میمیرند و بسیار دیر پی میبرند که تنها چیزی که هرگز نباید افسوسش را بخورند، اشتباهاتشان است
shokoufeh
چیزی به اسم کتاب اخلاقی و غیراخلاقی وجود ندارد.
کتابها یا خوب نوشته شدهاند، یا بد.
کتاب باز
عادیترین چیز را هم وقتی پنهانش کنی، خوشآیند میشود
کتاب باز
آه! در چه لحظه هیولایی شیفتگی و غروری دعا کرده بود که پرترهاش، بارِ روزهایش را بر دوش گیرد و او شکوهِ به ننگ آلودهنشده جوانی ابدی را نگاه دارد! همین علت تمامی شکستهایش بود. همان بهتر که هر گناهی که در زندگی مرتکب شده بود، مجازاتش را بیدرنگ با خود به همراه میآورد. در مجازات تزکیه و پالایش بود. دعای آدمیزاد در پیشگاه دادگسترترین پروردگار نباید این باشد که "ما را برای گناهانمان ببخشای" بلکه در عوض باید این باشد که "ما را برای گناهانمان مجازات کن."
کاربر ۱۴۲۹۴۸۱
طبیعی بودن فقط اَداست و از بدترین گونهٔ آن
کتاب باز
زندگی کنید. آن زندگی خارقالعادهای را که در درونتان است زندگی کنید!
ا.م
هدف به تماشا گذاشتن هنر و پنهان کردن هنرمند است.
کتاب باز
اما در جایی که حال و هوای روشنفکرانه آغاز میشود، زیبایی، زیبایی واقعی پایان میپذیرد
کتاب باز
بدشگونی وجود ندارد. تقدیر برای ما منادی نمیفرستد
ا.م
حتی کسانی که بدترین چیزها را در بارهٔ او شنیده بودند، هر از گاه شایعههای غریبی در بارهٔ شیوهٔ زندگی او در لندن میپیچید و موضوع داغ صحبت در باشگاهها میشد، با دیدن او نمیتوانستند هیچ گونه بیاحترامی را بر او روا دارند.
محمد
نبوغ بیشتر از زیبایی عمر میکند. برای همین است که این همه برای تحصیلات بیشتر به خودمان زحمت میدهیم. در این کشاکش جنونآمیز برای حیات، میخواهیم چیزی ماندگار داشته باشیم، و ذهن خود را با آت و آشغال و واقعیت پر میکنیم،
مریم
"آدمها سخت مشتاقاند چیزهایی را ببخشند که خود به شدت به آنها نیاز دارند. این همان چیزی است که من عمق بخشندگی مینامم."
Sayeh
زنان با حمله از خود دفاع میکنند. درست همانطور که با تسلیم ناگهانی و غریب حمله میکنند.
Sayeh
هنگامی که تهیدستی از زیرِ در به درون میخزد، عشق از پنجره به بیرون پرواز میکند.
Sayeh
وقتی شادیم، همیشه آدمهای خوبی هستیم، اما وقتی آدم خوبی هستیم، الزاماً شاد نیستیم
Sayeh
زشتها و ابلهها بیشترین لذت را در جهان میبرند. میتوانند راحت بنشینند و با چشمانی خیره، بازی را تماشا کنند. اگر چیزی از پیروزی نمیدانند، دستکم دانش و شناخت شکست هم بر آنها بخشوده شده است. آنها به شیوهای زندگی میکنند که همه باید زندگی کنند، بدون هیچ دغدغهای، بیتفاوت و بدون ناآرامی. آنها نه باعث بدبختی کسی میشوند و نه هیچ دست بیگانهای میتواند آنها را به بدبختی بکشاند. جاه، مقام و ثروت تو هاری، هوش و مغز من به شکلی که هستند، هنرم ـ هر ارزشی که داشته باشد، ظاهر زیبای دوریان گری ـ ما همه از خوبیهایی که به ما داده شده، رنج میبریم، رنجی وحشتناک.»
شاهین صفری
مرد سالمندی که آدم بسیار دلنشین و بافرهنگی بود، اما به دام عادت بد سکوت افتاده و همانطور که یکبار خود به بانو آگاثا گفته بود، تا سی سالگی هر حرفی را که برای گفتن داشت، گفته بود.
نیکا
"ما همه از ترس به خاطر خودمان، دوست داریم دیگران را خوب ببینیم. بنیان خوشبینی، دهشت محض است. ما تصور میکنیم آدمهای بخشندهای هستیم چون به همسایهمان برای دارا بودن آن فضایلی که احتمالاً خیرش به ما میرسد، اعتبار میدهیم.
نیکا
این روزها مردم قیمت همه چیز را میدانند و ارزش هیچ چیز را نمیشناسند."
Sayeh
زندگی آدمی کوتاهتر از آن است که بارِ اشتباهات دیگری را بر دوش بگیرد. هر کس زندگی خودش را زندگی میکند و بهای خود را برای آن میپردازد. تنها مایهٔ دلسوزی این بود که اغلب باید برای خطای واحدی بها پرداخت. به راستی که باید بارها و بارها این بها را پرداخت. تقدیر در دادوستد خود با آدمی هرگز حسابهایش را نمیبست.
شاهین صفری
لرد هنری سرش را تکان داد "دانستن، مرگبار است. این عدمقطعیت است که آدم را افسون میکند. مِه باعث میشود که همه چیز فوقالعاده بهنظر برسد."
شاهین صفری
آدم سطحی به واقع کسی است که فقط یکبار در زندگی عاشق میشود. آنچه که آنها وفاداری و پایبندی مینامند، من آن را یا سستی و کاهلی آداب و رسوم مینامم، یا کمبود نیروی خیالپردازی. وفاداری همان نقشی را در زندگی عاطفی دارد که پیوستگی و انسجام در عقل. خیلی ساده، اعتراف به شکستها و کوتاهیهاست.
کوهی کار
من عاشق بازیگریام. بسیار واقعیتر از زندگی است.
مهدی
در دنیا تنها یک چیز است که از سر زبانها بودن بدتر است و آن سر زبانها نبودن است.
mahshid zadmehr
اگر نمیترسیدیم کسی چیزهایی را که دور میریزیم بردارد، حاضر بودیم خیلی چیزها دور بریزیم.
Sayeh
گونهای عشرتطلبی در ملامت و سرزنش خود نهفته است. وقتی خودمان را سرزنش میکنیم، احساس میکنیم هیچکس دیگری حق ندارد ما را سرزنش کند. این اعتراف است و نه کشیش، که ما را میآمرزد.
Sayeh
زشتها و ابلهها بیشترین لذت را در جهان میبرند. میتوانند راحت بنشینند و با چشمانی خیره، بازی را تماشا کنند. اگر چیزی از پیروزی نمیدانند، دستکم دانش و شناخت شکست هم بر آنها بخشوده شده است. آنها به شیوهای زندگی میکنند که همه باید زندگی کنند، بدون هیچ دغدغهای، بیتفاوت و بدون ناآرامی. آنها نه باعث بدبختی کسی میشوند و نه هیچ دست بیگانهای میتواند آنها را به بدبختی بکشاند. جاه، مقام و ثروت تو هاری، هوش و مغز من به شکلی که هستند، هنرم ـ هر ارزشی که داشته باشد، ظاهر زیبای دوریان گری ـ ما همه از خوبیهایی که به ما داده شده، رنج میبریم، رنجی وحشتناک.»
شاهین صفری
هدفِ زندگی بهبود بخشیدن به خود است. بازشناسی طبیعت خویش ـ برای همین ما اینجا هستیم. امروزه همه از خودشان میترسند. فراموش کردهاند که والاترین خویشکاری، کاروتکلیفی است که هر کس به خودش مدیون است. البته، همهٔ مردمان، نیکخواهند. به گرسنهگان خوراک میدهند و بر تن گدایان لباس میکنند. اما جان خودشان از گرسنگی در حال مرگ و برهنه است. شهامت از نژاد ما رخت بربسته است. شاید هم هیچوقت بهواقع آن را نداشتهایم. دهشت از جامعه، که بنیان اخلاق است و دهشت از خداوند که رازِ ادیان است ـ دو چیزی است که بر ما استیلا دارد. و با این حال
شاهین صفری
در دنیای معمولی واقعیتها، اشخاص دیوسرشت مجازات نمیشدند و افراد خوب هم پاداشی نمیگرفتند. پیروزی به نیرومندان داده میشد و شکست به ناتوانان تحمیل میشد.
Afshin
آدم وقتی عاشق است، همواره با فریبدادن خود آغاز و با فریب دادن دیگران ماجرا را به پایان میرساند. این همان چیزی است که دنیا به آن ماجرای عاشقانه میگوید.
محمد فلیحی
حجم
۲۵۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۲۵۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان