
بریدههایی از کتاب باورهای عامیانهی مردم ایران
۴٫۰
(۳۸)
«بشر سه عیب بزرگ داشت: یکی اینکه میترسید؛ دیگر اینکه زود خیره میشد و حیرت میکرد و سوّم آنکه نادان بود. خوف، حیرت و جهل سه انگیزهٔ اساسی و مهم در افکار و خیالات خرافی است
mt
براساس تعاریف پیشگفته و در نظر گرفتن فصل مشترک آنها، خرافه به چیزی گفته میشود که علم و دین آن را تأیید نکند؛ روابط علِّی معلولی بین دو چیزی برقرار کند که هیچگونه ربطی بههم ندارند و وحشت غیرمنطقی یا ترس از یک چیز ناشناخته، مرموز و خیالی باشد. با توجّه به این ملاکها، میتوان تشخیص داد کدام باور خرافی است و کدام غیرخرافی.
naghme
تسلط بر شوهر: اگر زنی ناخن سبابۀ پایش، بزرگتر از ناخن شست پایش باشد، بعد از ازدواج بر شوهر خود مسلط است. (گلبافی، ۳۰۰؛ بیرجندی، ۶۴۰)
Mahdi Khodaei
گزینش نام برای نوزاد همیشه نشاندهندهٔ فرهنگ عمومی حاکم بر خانوادهٔ آن نوزاد است.
زهرا غفاری
اگر کوکوتیتی در باغ توت بخواند محصول ابریشم فراوان خواهد شد. امّا اگر در مزرعه بخواند علف هرز فراوان خواهد رویید و محصول مزرعه از بین میرود.
Bud
هرگاه سهپایه در آتش باشد باید چیزی را روی آن گذاشت تا خالی نماند در غیر این صورت اتّفاق بدی برای صاحبخانه میافتد
محسن
هرگاه سهپایه در آتش باشد باید چیزی را روی آن گذاشت تا خالی نماند در غیر این صورت اتّفاق بدی برای صاحبخانه میافتد
محسن
پریرخا چه کنم گر نخوانمت شب و روز
چراکه چارۀ دیوانگان پَریخوانی است
Azadehana
در روایتی از پیامبر اسلام، نقل شده است که خرافه مردی از قبیلهٔ عذرهٔ یمن بود و مدّتی اجنّه او را ربوده و پس از مدّتی به قبیلهاش بازگشت و هنگامی که رویدادهای عجیب از زندگی جنّیان را بیان میکرد، میان اعراب به شهرت رسید. هرگاه بخواهند سخنی را بیاساس بدانند، میگویند همچون داستان خرافه است.
behrad ghasemzade
ادوارد تیلر که تحقیقات مفصّلی در مقایسهٔ آدابورسوم و خرافات ملّتهای مختلف دارد، میگوید: «وقتی که ما عادات و اعتقادات چادرنشینان وحشی را با ممالک متمدّن بسنجیم، تعجّب خواهیم کرد که چهقدر از باورهای تمدّنهای پست با تغییر جزئی در تمدّن عالی دیده و شناخته میشود و گاهی هم مشابهت نام دارند».
behrad ghasemzade
شب اوّل ماه به سبزی یا آب نگاه میکنند و آن ماه را به خوبی و خوشی میگذرانند
کاربر ۳۵۵۱۸۰۷
اگر غذایی درست کنی که بویش به منازل همسایهها برسد، باید تا هفت خانۀ اطراف را از آن غذا هدیه کنی واِلا مدیون آنها هستی. (خوشدل، ۳۱۹)
Porosha
هندوانه به دلیل تخم زیادی که در درون دارد، نماد باروری است. از همینرو در ایام گذشته، در ویتنام تخم هندوانه را به اضافۀ پرتقال که آن هم به معنای باروری است، به عروسهای جوان تعارف میکردند. در جهان هلنی، دانههای انار، همین نقش باروری را ایفا میکنند. (شوالیه، ج. ۵، ص. ۶۰۰)
Porosha
میگویند آب خوردن را از الاغ، مجامعت را از کلاغ، هواشناسی را از گاو، تعیین زمینلرزه را از اسب، بوشناسی را از سگ و تیزچشمی را از گرگ باید فرا گرفت. (تفرشی، ۲۰۱) و اگر کسی آمیزش کلاغ را ببیند به مکّه میرود. (اردکانی، ۴۵۲)
Porosha
کلاه در فرهنگ ایرانی نشان بزرگی و بخشی از هستی و پایگاه مرد میان مردم است. (شاهمرادی، ۵۱۸) در همۀ سنگنگارههای ایرانی هیچگاه مرد بزرگی بیکلاه و سربرهنه نشان داده نشده است. در اسطورهها و داستانهای حماسی ایرانی تا دورههای دیرتر نیز، بزرگان تنها هنگام رامش، خواب و سوگ کلاه را از سر برمیگیرند. مفاهیم گوناگون کلاه در فرهنگ ایرانی موجب ایجاد ضربالمثلهایی در زبان نیز شده است؛ مانند «سر کسی بیکلاه ماندن» به معنای مغبون و بیبهره شدن، «کلاه بالا گذاشتن» به معنای غیرت نداشتن در برابر ناموس، «کلاه را برای سرما و گرما سر نمیگذارند.» به معنای اینکه کلاه نشانۀ مردی و مردانگی است، «کلاه کسی پشم نداشتن» به معنای سبک و بیارج بودن مرد. (دهخدا، امثال و حکم، ج. ۳، ص. ۱۲۲۴)
Porosha
جوانان و کودکان در شب ۲۷ صفر یا اگر کسی نذر داشت سهشنبه شب هر هفته یک غربال برداشته و داخل آن آینه و قرآن میگذاشتند و یک کلید چوبی برداشته، با به سر انداختن چادر کاملاً خود را پوشانیده به طوری که شناخته نشوند به درب منازل میرفتند؛ با زدن کلید بر غربال صاحبخانه را خبردار میکردند. صاحبخانه بعد از شنیدن صدا مقدار خوراکی داخل غربال میریخت. اگر افراد صاحبخانه میخواستند از روی مزاح خوراکیهای داخل «کمو» را بردارند کلیدزن با کلید چوبی به پشت دست آنها میزد. (گزستانی، ۸۰)
Porosha
در شمایلنگاری هند، کبک کنایه از چشم زیباست. در ایران، راه رفتن کبک به راه رفتن زنی مغرور و رعنا تشبیه میشود. در شعر سنّت قبائلیه، کبک نماد شکوه و زیبایی زنانه است. خوردن گوشت کبک به نوشیدن معجون عشق تشبیه شده است.
Porosha
در شمایلنگاری هند، کبک کنایه از چشم زیباست. در ایران، راه رفتن کبک به راه رفتن زنی مغرور و رعنا تشبیه میشود. در شعر سنّت قبائلیه، کبک نماد شکوه و زیبایی زنانه است. خوردن گوشت کبک به نوشیدن معجون عشق تشبیه شده است.
Porosha
عقیده دارند اوّلینبار با لباس نو حتا لباس مشکی که بهتازگی تهیه کردهاند نباید به مجالس عزا و ختم بروند چون بهاصطلاح از آن لباس خیر نمیبینند. (سیرجانی، ۴۶۶) و اگر لباس نو بپوشند و برایشان اتّفاق بدی بیفتد آن حادثه را دلیل بد بودن دست خیاط میدانند. (سیرجانی، ۴۷۸) و لباسی که نزدیک عید پاره شود بوی عید و سال نو را شنیده است. (آمرهای، ۱۵۹)
Porosha
در قدیم اگر کسی در هر سال بچّهاش که خدا به او میداده بلافاصله میمرد، پدر بچّه لباسی را گدایی کرده و به تن نوزادش میپوشاند، باشد که بچّهاش زنده بماند، در ضمن لباسها را از کسی میگرفت که داغ فرزند ندیده باشد، یا از هفت نفر که اسمشان فاطمه بود، هفت تکّه لباس گرفته و به تن نوزادش میپوشاند. (گلبافی، ۲۸۴) همچنین برای سالم ماندن بچّه، گدایی لباس از هفت خانه رایج است؛ از هر خانه یک تکّه لباس برای مثال روسری یا پیراهن میگیرند و به بچّه میپوشانند. (هزاوهای، ۲۴۸)
Porosha
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۶۳ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۶۳ صفحه
قیمت:
۲۶۱,۰۰۰
تومان