بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دلهره های کودکی | طاقچه
تصویر جلد کتاب دلهره های کودکی

بریده‌هایی از کتاب دلهره های کودکی

نویسنده:آلیس میلر
انتشارات:نشر نو
امتیاز:
۴.۰از ۱۱۵ رأی
۴٫۰
(۱۱۵)
بی‌احترامی سلاح افراد ضعیف است
Harmony
کودکی که دوست داشته می‌شود از همان ابتدا یاد می‌گیرد دوست داشتن چیست. ولی کودکی که نادیده گرفته می‌شود و مورد سوءاستفاده و بدرفتاری قرار می‌گیرد مثل من نمی‌تواند معنی دوست داشتن را درک کند.
Harmony
بسیاری از انسان‌ها در تمام طول عمر خود از چنین احساسِ گناهِ ظالمانه‌ای رنج می‌برند و حس می‌کنند انتظارات والدینشان را برآورده نکرده‌اند. این احساس بسیاری قوی‌تر از استدلال‌های عقلی آن‌هاست، استدلال‌هایی از قبیل این‌که وظیفهٔ کودک برآورده کردن نیازهای والدین نیست.
فرشته
ما در بزرگسالی عشق بی قید و شرط لازم نداریم، حتی از سوی درمانگران. این یک نیاز کودکانه است و هرگز در دوره‌های بعدی زندگی برآورده نمی‌شود و اگر کسی این واقعیت را نپذیرد، دچار توهم محض است.
فرشته
برآورده کردن نیازهای والدین اغلب اوقات (اما نه همیشه) منجر می‌شود به خلق «شخصیت ساختگی». این افراد به‌گونه‌ای رشد می‌یابند که فقط آنچه را دیگران از آن‌ها انتظار دارند نشان می‌دهند و چنان در رفتار خود غرق می‌شوند که به‌ندرت می‌توان حدس زد پشت چهرهٔ ساختگی‌شان چیز دیگری نیز پنهان باشد. آن‌ها نمی‌توانند شخصیت واقعی خود را پرورش و آن را تمیز بدهند، زیرا نمی‌توانند با آن زندگی کنند. قابل درک است که این افراد دچار حس پوچی، بیهودگی، یا بی‌خانمانی هستند و حس پوچی آن‌ها کاملاً واقعی است.
فرشته
در ابتدا برای او تحقیرآمیز است که ببیند آدمی نیست که همیشه بتواند خوب و فهیم و صبور و باادب باشد، چون تا به حال داشتن این صفات اساس عزت نفس او به شمار می‌رفته است. در طول جلسات درمان، متوجه می‌شویم همیشه آن‌قدر که احساس می‌کنیم گناهکار هستیم گناهکار نیستیم
Harmony
در محیطی که به احساسات کودک احترام گذاشته شود، کودک در مرحلهٔ جدایی قادر خواهد بود همزیستی با مادر را قطع کند و گام‌های بعدی را به‌سوی استقلال و کشف فردیت خود با موفقیت بردارد.
Harmony
نقطه‌مقابلِ واقعیِ افسردگی نه شادمانی و نه فقدان درد، بلکه سرزندگی است؛ یعنی داشتن آزادی عمل برای بروز احساساتِ خودجوش.
Elaheh
اگر مادری نتواند نیازهای کودکش را شناسایی و برآورده کند و در عین حال خود او هم محتاج توجه دیگران باشد، چه اتفاقی می‌افتد؟ این مادر به‌صورت کاملاً ناخودآگاهی می‌کوشد نیازهای خود را از طریق کودک برآورده سازد.
Harmony
تنها افرادی می‌توانند افسردگی را از خود دور نگه دارند که عزت نفسشان بر پایهٔ اصالت احساساتشان شکل گرفته باشد، نه براساس چند خصوصیت ویژه.
Mohamad Mahdavi
باید بپذیریم برای از دست ندادن «عشق» والدینمان مجبور بودیم با قربانی کردن رشد احساسی خودمان نیازهای ناخودآگاه آن‌ها را برآورده سازیم.
Elaheh
همهٔ ما در دوران کودکی تلاش می‌کنیم خواسته‌های والدینمان را برآورده کنیم، چه این خواسته‌ها به زبان آورده شده باشند و چه بیان نشده باشند، چه منطقی باشند و چه غیرمنطقی. در این روند، چشممان را بر نیازها و احساسات واقعی خودمان می‌بندیم. در زندگی بزرگسالی، این امر مانند هدایت کشتی بدون استفاده از قطب‌نماست. اگر ندانیم چه کسی هستیم و احساساتمان چیست و چه می‌خواهیم، حتی در بزرگسالی نیز تحت تأثیر انتظاراتی قرار می‌گیریم که از دوران اولیهٔ کودکی بر ما تحمیل شده‌اند، همان انتظاراتی که به هر حال نه به خاطر عشق، بلکه به خاطر توهم عشق برآورده کرده‌ایم. بدون این توهم نمی‌توانستیم از دوران کودکی خود جان سالم به‌در بریم.
مینا جعفری
ما هرگز با یک تصمیم‌گیری آنی و ساده نمی‌توانیم خود را از تکرار الگوهای رفتاری والدینمان ـ که آن الگوها را در دوران اولیهٔ زندگی به‌ناچار یاد گرفته‌ایم ــ خلاص کنیم. ما تنها زمانی می‌توانیم از تکرار آن‌ها خلاص شویم که تمام و کمال رنجی را که آن‌ها به ما تحمیل کرده‌اند احساس کنیم و بشناسیم. تنها در آن صورت است که می‌توانیم آشکارا از وجود این الگوهای رفتاری آگاهی یابیم و بی چون و چرا از آن‌ها پرهیز کنیم.
کاربر ۲۹۰۴۲۸۴
خودآگاهیِ احساسیِ سالم یعنی این‌که ما بی چون و چرا یقین داشته باشیم احساسات و نیازهای ما جزوی از وجود ماست.
فرشته
آسیب‌های سال‌های اولیهٔ زندگی اغلب در پشت تصویری زیبا و شاعرانه از آن دوران پنهان می‌مانند یا به خاطر ضعف حافظه به دست فراموشی سپرده می‌شوند.
Elaheh
در پشت خودنمایی آشکار، همواره افسردگی کمین کرده است و در پشت حالت‌های افسرده اغلب یک تاریخ غم‌انگیز ناخودآگاه (یا خودآگاه، اما پاره‌پاره) نهفته است. در واقع خودنمایی دفاعی است در برابر افسردگی و افسردگی دفاعی است در برابر درد عمیق ناشی از خودبیگانگی که محصول انکار گذشته است.
هما
والدینی که دردهای زندگی گذشته را شناسایی می‌کنند و با آن‌ها روبه‌رو می‌شوند هرگز با فرزندان خود بدرفتاری نمی‌کنند. جلوگیری از کودک‌آزاری با افزایش آگاهی مردم امکان‌پذیر است. برای مثال، اگر در مورد کشفیات جدید در مورد اهمیت ارتباط بین مادر و نوزاد با چشم و تماس بدنی بیشتر اطلاع‌رسانی کنیم، از بسیاری از آسیب‌ها و ناراحتی‌های غیرضروری پیشگیری کرده‌ایم. برقراری چنین ارتباطی هورمون‌هایی را در بدن مادر آزاد می‌کند که فقط در آن لحظه و با حضور نوزاد ترشح و باعث عمیق‌تر شدن عشق مادر به فرزندش می‌شوند. نتیجه این است که فرزند در زندگی آینده‌اش احساس امنیت و آسایش بیشتری می‌کند. زنی که از همان روزهای اولیهٔ مادر شدن با فرزندش ارتباط برقرار می‌کند کمتر در معرض بدرفتاری با او قرار می‌گیرد و بهتر قادر خواهد بود او را از آسیب‌های زندگی گذشتهٔ خود و پدر فرزندش مصون نگه دارد. تجربهٔ عشق مادر به فرزند و عشق و وابستگی بی چون و چرای فرزند به مادر می‌تواند مادر را برانگیزد تا دردهای واپس‌رانده‌اش را رفع کند.
محمدرضا
«ممکن است شیطان را از باغ خود بیرون کنید، ولی آن را دوباره در باغ پسرتان می‌یابید.»
موفنری
بی‌احترامی سلاح افراد ضعیف است و به‌عنوان دفاعی در برابر احساسات ناخوشایند و ناخواسته‌ای به کار می‌رود که ممکن است خاطراتی از زندگی گذشتهٔ واپس‌راندهٔ آن‌ها را یادآوری کند
فرزانه
چیزی که معمولاً از بیماران صعب‌العلاج درخواست می‌شود این است که دیگران را ببخشند و مراقبه کنند و قاطع باشند. به آن‌ها گفته می‌شود «افکار مثبت» داشته باشند و عاشق و شجاع باشند. این‌ها دقیقاً همان درخواست‌های قدیمی هستند که روزی به کودک تحمیل می‌شد تا از پدر و مادرش حمایت کند و آزارهای آن‌ها را لو ندهد، یعنی همان درخواست‌هایی که باعث بیماری او شده‌اند. اگر ما اجازه نداشته باشیم آنچه را بر سرمان آمده احساس و ابراز کنیم، زندگی‌مان بی‌معنا می‌شود.
کاربر ۹۸۸۹۵۷
پدر او را کتک می‌زد، افتخار می‌کرد که پسر گریه نمی‌کند. این کودک یاد گرفته بود جلو گریهٔ خود را بگیرد، چون اگر اشک می‌ریخت بیشتر کتک می‌خورد. او خودش نیز افتخار می‌کرد که می‌توانست با شجاعت خود چنین هدیهٔ ارزنده‌ای به پدر مورد تحسینش تقدیم کند. این مرد طوری در مورد کتک خوردن‌هایش صحبت می‌کرد انگار امری کاملاً عادی بوده‌اند (البته برای او کاملاً عادی بودند). او سپس گفت: «این کتک‌ها برای من هیچ ضرری نداشتند، بلکه مرا برای زندگی آماده و استوارتر ساختند و در نتیجه به من آموختند چگونه گلیمم را از آب بیرون بکشم.» و دقیقاً به همین دلیل بود که او توانسته بود با یک رژیم استبدادی کمونیستی به‌خوبی همکاری کند.
فرشته
«اگر چیزی باعث غم و شادی من می‌شود، حق دارم شاد یا غمگین باشم. مجبور نیستم به خاطر شخص دیگری خود را بَشّاش نشان دهم و به خاطر ملاحظهٔ دیگران اضطراب و ناراحتی‌ام را پنهان کنم. می‌توانم عصبانی شوم و هیچ‌کس به خاطر عصبانیت من سردرد نمی‌گیرد یا نمی‌میرد. زمانی که تو به من آسیب می‌زنی خشمناک می‌شوم، بدون این‌که تو را از دست بدهم.»
M T
. ما تنها اگر امروز، فردا، پس‌فردا، و برای همیشه با آغوش باز پذیرای احساسات مدام در حالِ تکاملمان باشیم و ابزارهای لازم را برای درک آن‌ها کسب کنیم می‌توانیم سلامتی و شفافیت و استقلال به دست بیاوریم و حفظشان کنیم.
Pardis Leyli
تحمل هسه، مانند اغلب کودکان بااستعداد، برای پدر و مادرش نه «با وجودِ» بلکه «به خاطر» استعدادهای درونی‌اش بسیار دشوار بوده است.
Harmony
هنری مور در خاطراتش می‌نویسد وقتی پسربچه‌ای کوچک بود، پشت مادرش را با روغن ماساژ می‌داد تا روماتیسمش تسکین یابد. خواندن این خاطره ناگهان ذهن مرا در مورد مجسمه‌های مور روشن کرد: زنانی عظیم‌جثه و لمیده با سرهایی کوچک. من در این مجسمه‌ها مادری را از دریچهٔ چشم پسربچه‌ای می‌بینم که سرش را بالا گرفته و پشتش را که بسیار بزرگ نموده شده به طرف پسربچه برگردانده است. این تعبیر ممکن است برای بسیاری از منتقدان هنری بی‌ربط به‌نظر برسد، ولی برای من نشان‌دهندهٔ این است که تجربیات یک کودک ممکن است به‌صورت بسیار ماندگاری در ناخودآگاهش باقی بمانند و در بزرگسالی روش‌های متنوعی برای بروز آن‌ها در او بیدار کنند، چون او دیگر در این دوران می‌تواند آزادانه به احساسات خود میدان بدهد. در خاطرات مور، هیچ اتفاق آسیب‌زا و عذاب‌آوری وجود نداشت و در نتیجه باعث ناراحتی او نمی‌شد. اما به هر حال تجربیات عذاب‌آور هر کودکی در گوشه‌ای تاریک از ذهن او پنهان و محبوس می‌شود و کلید درک ما از دوران بزرگسالی او نیز همراه با آن‌ها مخفی نگه داشته می‌شود.
Hamid
غروری که افراد رنجیده از خود نشان می‌دهند ممکن است ریشه در گذشتهٔ آن‌ها داشته باشد. اما کارکردی که در تمام رفتارهای غرورآمیز مشترک است دفاع در برابر احساسات ناخواسته است. زمانی که فرد دیگر از رفتارهای غرورآمیز ـ به‌عنوان سپری در برابر احساسِ شرمساریِ ناشی از دریافت نکردن عشق یا احساس بی‌کفایتی و بالاتر از همه احساس خشم ناشی از در دسترس نبودن والدین ــ استفاده نکند، آن رفتارها خودبه‌خود کارایی‌شان را از دست می‌دهند و از بین می‌روند. هنگامی که قادر شویم احساسات سرکوب‌شدهٔ دوران کودکی را دوباره درک کنیم، دیگر نیازی به رفتارهای غرورآمیز به‌عنوان سپری در برابر آن‌ها نخواهیم داشت.
فرشته
فرد خودنما در واقع هیچ‌وقت آزاد نیست. اول به این دلیل که وابسته به تحسین دیگران است و دوم این‌که عزت نفس او وابسته به ویژگی‌ها و عملکرد و موفقیت‌های اوست که هر لحظه ممکن است از بین بروند.
Mike-Franklin
برآورده کردن نیازهای والدین اغلب اوقات (اما نه همیشه) منجر می‌شود به خلق «شخصیت ساختگی».
Elaheh
باید بپذیریم والدینمان نیازهای اساسی ما را برآورده نکرده‌اند و رنج و عذاب ناشی از دانستنِ این موضوع را به جان بخریم.
Nova
آن‌ها فقط به احساساتی اجازهٔ بروز می‌دهند که سانسورچی درونشان، همان میراث والدینشان، تأییدشان کرده باشد.
Nova

حجم

۱۷۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۷۵ صفحه

حجم

۱۷۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۷۵ صفحه

قیمت:
۸۴,۰۰۰
۵۸,۸۰۰
۳۰%
تومان