
بریدههایی از کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی
۴٫۰
(۱۲۹)
وقتی خسته شدید، دست از کار نکشید. هروقت کارتان تمام شد، دست از کار بکشید
tomorrow
بدترین دشمنم خودم بودم!
sedaghat
«همهٔ اینها تقصیر خودته. میدونم همهچی بههم ریخته. میدونم چه سختیایی رو تحمل کردی. من همراهت بودم احمق! کریسمس لعنتی مبارک. هیچکی برای نجاتت نمیآد. نه مادرت و نه حتی ویلموث. هیچکی! همهچی به خودت بستگی داره.»
tomorrow
آن احساس منفی همان انگیزهٔ درونی برای تغییر است
امیربهـراد
انگیزه تقریباً هیچکس را تغییر نمیدهد. جبران قرعهٔ بدِ تقدیرِ من فقط و فقط بر دوش خودم بود.
E.s. g
بدانید چرا میجنگید تا بتوانید در نبرد بمانید!
mhs
اعتمادبهنفسی که برای بهدستآوردنش نقشه کشیده بودم از خانوادهای عالی یا استعدادی خدادادی به دست نیامده بود؛ بلکه از مسئولیتپذیریِ شخصی ناشی شده بود و این چیزی بود که برای من احترام به خود به همراه داشت و احترامگذاشتن به خود، همواره راه پیشِرو را روشن میکند.
E.s. g
من از زیبایی بیرحمانهٔ تماشای روح یک مرد که تخریب میشد اما دوباره برمیخاست تا بر تمام موانع راهش غلبه کند نیرو میگرفتم.
Raymond
باید وقتی بدترین احساس را دارید بهترین چهرهتان را به نمایش بگذارید
Raymond
از گذشتهای فرار میکردم که دیگر من را تعریف نمیکرد و بهسمت آیندهای میرفتم که هنوز چیز زیادی از آن نمیدانستم. تنها چیزی که میدانستم این بود که قرار بود سختی بکشم و البته هدف داشتم. و اینکه من آماده بودم.
Sarina
بهجای مطالعهٔ زندگی، باید آنرا تجربه کرد.
امیربهـراد
«درد رو تحمل کن، وگرنه فقط خودت نیستی که شکستخورده میشی؛ کل خونوادهت هم شکستخورده میشن.»
ابری
اما صدای بیرونی نیست که شما را از پا درمیآورد. آنچه به خود میگویید اهمیت دارد. مهمترین گفتوگوهایی که در زندگی تجربه میکنید گفتوگوهایی هستند که با خودتان دارید. شما با آنها بیدار میشوید، با آنها راه میروید، با آنها به خواب میروید، و درنهایت براساس آنها عمل میکنید؛ فارغ از اینکه بد باشند یا خوب.
مامان نقّاش
پس بهدنبال درد رفتم و عاشق رنج شدم
hadi
کریسمس لعنتی مبارک. هیچکی برای نجاتت نمیآد
K;
متأسفانه بیشترِ ما پساز صَرف تنها ۴۰ درصد از حداکثر تلاش خود، تسلیم میشویم. حتی زمانیکه حس میکنیم به نهایت توان خود رسیدهایم هنوز ۶۰ درصد دیگر برای ارائهدادن داریم!
Ha.lh
من هرگز به لبخندی اعتماد و اخمی را قضاوت نمیکنم
hadi
فرقی نمیکند چه کسی باشید، زندگی به شما همچنین فرصتهایی میدهد تا ثابت کنید خاص هستید. ازمیانِ همهٔ اقشار کسی پیدا میشود که از این لحظات لذت میبرد و وقتی چنین کسی را میبینم فوراً تشخیصش میدهم؛ چراکه اغلبْ آن عوضیای است که تکوتنها پیش میرود؛ کارمندی است که نیمهشبها هنوز در دفتر است، درحالیکه بقیه در بار هستند؛ کلهخرابی است که بعداز عملیاتی ۴۸ ساعته هم مستقیم به باشگاه میرود و تمرین میکند؛ آتشنشانی جنگلی است که بهجای خوابیدن بعداز ۲۴ ساعت نبرد با آتش، بازهم ارهبرقیِ خود را تیز میکند.
مامان نقّاش
میگویند که در انتهای هر تونل تاریکی، روزنهای از نور هست؛ اما نه وقتی چشمتان به تاریکی عادت کرد
Asma
«خستگی از همهٔ ما بزدل میسازد.»
Ha.lh
همهٔ ما، بدون اینکه متوجه باشیم، بخش بزرگی از ظرفیتمان را نادیده میگیریم. ما طبق عادت به چیزی کمتر از حد عالیِ خودمان قانع میشویم: درحین کار، در مدرسه، در رابطههایمان، و در زمین بازی یا مسیر مسابقه.
tomorrow
«مامان، زندگیِ من از زمانیکه متولد شدم تا الان شبیه یه کابوس بوده. کابوسی که بدتر میشه. هرچی بیشتر سعی میکنم سختتر میشه.»
کیارش
حتی در ناامیدکنندهترین روزها هم میتوانید روی راه فراری واقعی از جهنم تمرکز کنید.
Sarina
انگیزه تقریباً هیچکس را تغییر نمیدهد.
kiara
احتمالاً فقط از ۴۰ درصدِ ظرفیت حقیقیتان استفاده میکنید.
خجالت دارد. همهٔ ما ظرفیت بسیار بهتربودن را داریم.
kiara
تا زمانیکه سختیهایی مانند آزار، قلدری، شکست و ناامیدی را تجربه نکنید، ذهنتان سست و درمعرض خطر باقی میماند.
.
هرقدر بیشتر تماشا میکردم بیشتر مطمئن میشدم که در آنهمه مشقت جوابهایی نهفته است، جوابهایی که من به آنها نیاز داشتم.
Raymond
اما بهقول تائوئیستها، کسانی که میدانند چیزی نمیگویند و کسانی که حرف میزنند هیچ نمیدانند.
Raymond
همه در آن اتاق طوری به من زل زده بودند که انگار دیوانه بودم. اصلاً خبر نداشتند که چقدر دیوانه بودم.
امیربهـراد
وقتی برای هدردادن باقی نمانده است. ساعتها و روزها مثل برقوباد میگذرد. به همین دلیل اشکالی ندارد که برای رسیدن به موفقیت و بهترشدن به خود سختگیری کنید. همهٔ ما برای پیشرفت نیاز به پوستی کلفتتر داریم.
mhs
حجم
۹۱۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۵ صفحه
حجم
۹۱۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۵ صفحه
قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان