بریدههایی از کتاب نفوس مرده
۳٫۲
(۲۵)
کمیتههای نیکوکاری و انجمنهای خیریه و خدا میداند چه چیزهای دیگری را تشکیل دهیم. هدفمان هر قدر هم که مقدس و عالی باشد، هرگز نتیجهٔ خوبی از آن به دست نمیآید. علتش هم شاید این باشد که بهمحض تشکیل انجمن، گمان میکنیم به هدف رسیده و نتیجه گرفتهایم. اگر بهطور مثال برای کمک به بینوایان اعانه جمع کنیم، بیدرنگ مغرور از این اقدام، ضیافتهای مفصلی برای مقامهای بالا برپا میکنیم که نیمی از اعانههای جمع شده صرف آنها میشود و نیمهٔ دیگر هم صرف اجارهٔ ساختمانی مجلل با حرارت مرکزی و گماشتن نگهبان برای محل نشست انجمن میشود. در نهایت برای کمک به بینوایان پنج روبل و نیم توی صندوق میماند که حتا سر تقسیم آنهم میان اعضا اختلاف است،
Amir Ganjkhani
آموزگار مدام تکرار میکرد: هوش و استعداد، چیزهایی چرند و بیهودهاند. من فقط به رفتار اهمیت میدهم. به کسانی که رفتارشان خوب و مناسب است، حتا اگر چیزی بلد نباشند، بهترین نمرهها را میدهم.
Amir Ganjkhani
ترس، واگیرتر از طاعون در یک چشم بههم زدن به همه جا و در همه کس سرایت کرد. همگی حتا خطاهایی برای خودشان یافتند که مرتکب نشده بودند.
Amir Ganjkhani
کسانی که از صفر شروع میکنند به جایی میرسند. آن کس که در خانوادهای ثروتمند به دنیا میآید، چیز بیشتری به دست نمیآورد. ذاتاً آدم هوسبازی است. باید از آغاز شروع کرد، نه از وسط
Amir Ganjkhani
همیشه همینطور است، کسانی که از صفر شروع میکنند به جایی میرسند.
Anonymous
باور کنید این عین حقیقت است. باید از صفر شروع کرد، از آغاز و نه از وسط
Amir Ganjkhani
ما همگی این نقطه ضعف را داریم که خطاهامان را نادیده میانگاریم و آنها را به گردن دیگران میاندازیم. به گردن همسر، کارمند زیردست، خدمتکار و یا حتا به گردن صندلیمان که لگدش میزنیم و به گوشهای پرتابش میکنیم تا آنجا بشکند و درهم بریزد.
Amir Ganjkhani
واژهٔ سفر چه طنین دلپذیر و عجیبی دارد، چهقدر مسحورکننده است! خود سفر کردن گونهای جادوگری است.
Amir Ganjkhani
کشاورز وقت برای کسل شدن ندارد. زندگیاش مدام و بیوقفه با کار و تلاش میگذرد.
Amir Ganjkhani
تلاش کن مورد توجه آموزگاران و مدیر مدرسه قرار بگیری. به این ترتیب حتا اگر خداوند به تو استعداد و قریحه عطا نکرده باشد، تو راهت را خواهی گشود و از دیگران جلو خواهی زد.
Amir Ganjkhani
آدم خطاکار دوست دارد دیگران را هم همراه خودش به زیر بکشد
Anonymous
وقتی دوران جوانی و شادابی را پشت سر میگذارید، برای ایام کهنسالی هم چیزهایی ذخیره کنید، صفات انسانی و بشردوستی را در روحتان نگه دارید وگرنه به پیری که رسیدید دیگر هیچ یک از آنها را نخواهید یافت
Amir Ganjkhani
کسالت و ملال اختراعی است جدید. در گذشته هیچکس ملول نمیشد
Amir Ganjkhani
همه از خودشان میپرسند چهگونه میتوان رعیتی را تربیت و آزموده کرد؛ ابتدا شکمش را سیر و زندگیاش را تأمین کنید، از او کشاورز خوبی بسازید، پس از آن خودش تعلیم دیده خواهد شد.
Amir Ganjkhani
بیشتر بزرگان و ثروتمندان حاضرند نیمی از رعیتها و زمینهای به گرو گذاشته شده یا نشده و همهٔ امکاناتشان را بدون چک و چانه زدن بدهند و معدهٔ قوی و اشتهای تیز این مردمان طبقهٔ متوسط را به دست بیاورند. بدبختانه، هیچ زمینی، هیچ رعیتی، هیچ مال و منال و هیچ سبک زندگی اشرافیای نمیتواند چنین آرزویی را برآورده کند.
Amir Ganjkhani
زبان انگلیسی آشنایی ژرفی از روحیه و شیوهٔ زندگی مردمانش را نشان میدهد، زبان فرانسه تعیین کنندهٔ روحیهٔ درخشان، سرزنده، شوخ و لذتطلب مردمش است، آلمانی واژههایی را به کار میبرد که سنگین و برای همه کس قابل فهم و درک نیستند، اما هیچ کلمهای را هم فکر نکرده و نسنجیده ادا نمیکند. اما در هیچ زبانی واژهها و اصطلاحها به اندازهٔ زبان روسی پرمعنا، جاندار و سرزنده نیستند و بیشتر از هر زبانی منظور و مقصود گوینده را به روشنی بیان میکنند.
Amir Ganjkhani
اگر به جوان آتشین مزاج امروزی چهرهٔ کریه دوران پیریاش را نشان بدهید، از وحشت رم میکند.
Amir Ganjkhani
بله، آدمها با گذشت زمان عوض میشوند. پسری چنان ساعی، چنان آرام، قدیسی کوچک، هیچ انتظارش را نداشتم چنین تغییر شخصیت بدهد!
Amir Ganjkhani
شاید نویسنده در مورد انتقاد میهنپرستانی قرار بگیرد که با خیال راحت به کارهای بیارزشی اشتغال دارند و پول پارو میکنند و خوشبختی و رفاه خود را به بهای تیرهروزی و تهیدستی دیگران تأمین میکنند. اما بهمحض اینکه حادثهای اتفاق میافتد که بهنظر آنها برای میهن توهینآور است، یا کتابی منتشر میشود که نویسنده در آن حقیقتهای تلخی را آشکار میکند، همه مانند عنکبوتی که مگسی در تار و پودشان گرفتار آمده باشد، به سویش حملهور میشوند و فریادزنان میگویند: «این مطالبی که در کتاب آمدهاند به همهٔ ما مربوط میشوند، آیا نویسنده حق دارد آنها را فاش سازد و به رخ همه بکشد؟ خارجیها دربارهٔ ما چه قضاوتی خواهند کرد؟ آیا قابل تحمل است آدم حرفهای زشتی دربارهٔ خودش بشنود؟ این کار توهینآور نیست؟ آیا میهن و دوست داشتنش را از یاد بردهایم؟»
Amir Ganjkhani
از این گونه چهرهها که طبیعت در حقشان کم لطفی کرده زیاد یافت میشوند. طبیعت سوهان و مته و سایر لوازم ظریفکاری را کنار گذاشته و با چند ضربهٔ تبر یک بینی، یک جفت لب و با مته دستی چشمها را ساخته و با توهین و تمسخر گفته: «همینطوری خوب است
بهار قربانی
آن کس که به فکر هوشمندبودن است فرصت دست زدن به کار خطا را ندارد.
Anonymous
اگر قرار است فساد همهٔ جهان را در بر بگیرد، دست کم من در آن شرکت نمیکنم.
Anonymous
برای اولین بار فهمیدند دادستان روحی هم داشته است: بیشک به علت فروتنی و شکسته نفسی هرگز چنین چیزی را از خود نشان نداده بود. از اینها گذشته معلوم شد مرگ بین آدمهای فروتن و خاموش و آدمهای بزرگ و پرجنب و جوش هیچ تفاوتی قایل نمیشود
Amir Ganjkhani
هیچ کار از زندگی انزواگرایانه، تماشای طبیعت و خواندن کتاب لذتبخشتر نیست،
zeynab
در تاریخچهٔ زندگی بشر قرنهایی وجود دارند که انسان مایل است آنها را انگار بیثمر باشند، بزداید، محوشان کند. طی این قرنها آنقدر اشتباههایی صورت گرفته که امروز حتا از یک کودک هم سر نمیزند. بشریت در جستوجوی حقیقت ابدی، در چه راههای باریک، پرپیچ و خم، بیراهه و غیرقابل عبور که گام نگذاشته است، حال آنکه خیابانی پهن و سرراست، مانند خیابانهایی که به کاخ شاهان ختم میشود، پیش رو داشته است. این راه که در روز آفتابی است و شب نورانی، همهٔ شکوهمندیهای دیگر را پشت سر میگذارد، با این همه انسانها بیآنکه متوجه شوند همواره در راههایی تاریک گام نهادهاند. اگر هم تحت تأثیر الهامهایی آسمانی به راه درست و روشن قدم گذاشته باشند، به زودی منحرف میشوند و در روشنایی روز خود را درون تار و پودی عبورناپذیر میاندازند و از اینکه چشم به روی حقیقت ببندد لذت میبرند و به بیراهه میروند تا اینکه به لب پرتگاه برسند، آنوقت از یکدیگر میپرسند: «گذرگاه کجاست؟ راه درست کدام است؟
Sadegh Azizi
آدم چشم و دل سیر را با همان نگاه اول میشود تشخیص داد. وقتی سیر باشد دیگر اصراری به خوردن ندارد، حال آنکه آدمهای حقهباز اگر هم سیر باشند باز از خوردن آنچه تعارفشان میکنند چشم نمیپوشند.
Anonymous
سخنان یک احمق هر قدر هم بیاساس و پوچ باشند، گاهی میتوانند آدم خردمندی را آشفته کنند.
Anonymous
گفتوشنود با مردی کاسبکار که به شغل خودش کاملاً وارد است، صد برابر ارزشمندتر و مفیدتر از گفتوگو با اشراف از خودراضی و بیهنر است
Anonymous
هر چیزی در زمان خود و به جای خود مفید و ارزشمند است.
Anonymous
آدم برای رسیدن به هر چیزی باید خوشبخت به دنیا آمده باشد.
Anonymous
حجم
۴۵۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۵۲۸ صفحه
حجم
۴۵۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۵۲۸ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
تومان