بریدههایی از کتاب دانش شادیبخش
۲٫۱
(۹)
با نزدیکبینی معمول، و تنها از پنج قدمی، تقسیم سریع همسایگانمان به مردمانِ سودمند و زیانبار، خوب و دیوسرشت بس آسان است، اما در هر سنجش کلامی، هنگامی که در کل برای مدت زمانی کمی طولانیتر به اندیشه مینشینیم، نسبت به این تقسیمبندی شُستهرُفته بدگمان میشویم و سرانجام رهایش میکنیم.
arman eghbali
بزرگترین خطر برایت در کجا نهفته است؟ ـ در دلسوزی.
پویا پانا
«جاییکه خنده و شادی وجود دارد، اندیشیدن به هیچ دردی نمیخورد»
پویا پانا
اندیشمند، نیازی به آفرینگویی و دست زدن ندارد
پویا پانا
مگذار منات زیادی باد کند
حباب میترکد با یک خش
پویا پانا
زندگی، مردنی درازمدت است.
پویا پانا
اما شاید این نیرومندترین جادوی زندگی است: با حجابی از امکانات زیبا پوشیده شده که با رشتههای طلا بافته شده ـ نویدبخش، با ایستادگی، شرم، به سخره گیرنده، دلسوز و فریبنده. بله، زندگی یک زن است!
PEIMAN
در روابط خود با مردمانی که احساساتشان را بروز نمیدهند، باید بتوانیم ریاکار باشیم: آنها از هر کسی که مچشان را به هنگام مهربانی، پرشوری یا سرحالی بگیرد، به یک باره متنفر میشوند، انگار که رازهایشان را دیده است. اگر میخواهید در چنین لحظاتی احساس خوبی به آنها بدهید، باید آنها را بخندانید یا گوشهای سرد ولی همراه با شوخطبعی به آنها بزنید، آنگاه احساسشان یخ میزند و بر خودشان چیره میشوند.
پویا پانا
مردمانی که در دوران فساد زندگی میکنند شوخ و اهلِ تهمت و افترا میشوند. آنان با شیوههایی از کشتن آشنا هستند که نه به دشنه نیاز دارد و نه به حمله، از این گذشته میدانند آنچه خوب به زبان آورده، باور میشود.
پویا پانا
اکنون دیگر هیچچیز سیرابمان نمیکند!
پویا پانا
مردی که مانند زن عشق بورزد، برده میشود، اما زنی که مانند زن عشق بورزد، زن کمالیافتهتری میشود...
پویا پانا
مردم (آدم) با اشتباهاتش آموزش و پرورش یافته است. نخست همواره خود را تنها به شکلی ناکامل میدید، دوم صفات و نسبتهای ساختگی به خود میداد، سوم خود را در ارتباط با جانوران و طبیعت در جایگاه و مرتبه نادرستی میگذاشت، چهارم پیوسته جداول تازهای برای خوبیها نوآوری میکرد و همواره آنها را برای مدتی به صورت ابدی و نامشروط میپذیرفت، در نتیجهٔ آن، زمانی این و زمانی آن تکانه و حالت مردمی، جایگاه اول را پُر میکرد و به دلیل ارزش و اعتبار بسیار بالایی که مییافت، بزرگ داشته میشد. اگر اثرات این چهار اشتباه را از میان ببریم، باید مردمیّت، مردم بودن و «بزرگمنشی مردمی«را هم از میان ببریم.
پویا پانا
در درازمدتترین دورهٔ هستی مردمی، چیزی وحشتناکتر از احساس تنهایی نبود.
تنها بودن، تجربهٔ چیزها به تنهایی، فرمانبرداری نکردن و فرمان نراندن، فرد بودن ـ لذت نبود، مجازات و کیفر بود، فرد «به فرد بودن» محکوم میشد.! آزادی اندیشه، خود دردسر و ناراحتی پنداشته میشد. در حالیکه ما قانون و پیروی را به صورت اضطرار و باخت تجربه میکنیم، این منیّت بود که در گذشته به مثابهٔ چیزی دردناک و به صورت تیرهروزی واقعی تجربه میشد.
پویا پانا
کسانی که میدانند ژرف هستند، برای رسیدن به روشنی و وضوح تلاش میکنند. کسانی که دوست دارند از دیدِ جمع ژرف بنماید، برای رسیدن به ابهام و پوشیدگی میکوشند. زیرا جمع هر چیزی را که نتواند ته آنرا ببیند، ژرف میپندارند
پویا پانا
علم به کسانی ضربه میزند که تنها نگاهی سطحی به آن میافکنند، انگار که رهگذرند
پویا پانا
در انزوا زندگی کن تا بتوانی برای خود زندگی کنی. در نادانی و بیخبری از آنچه که مهمترین برای عصر و زمانهٔ توست، روزگار بگذران! پوستِ دستکم سه سده را میان خود و امروز بگذار! و بگذار جاروجنجال امروز، سر و صدای جنگها و انقلابهایی برایت تنها یک نجوا باشد.
پویا پانا
هر چه بیاعتمادی بیشتر، فلسفه بیشتر.
پویا پانا
اما تنها با این آگاهی که خواب میبینم و باید به خواب دیدن ادامه بدهم، مبادا که تلف شوم.
Liam
حجم
۵۲۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۵۲۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان