بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بوی وانیل | طاقچه
تصویر جلد کتاب بوی وانیل

بریده‌هایی از کتاب بوی وانیل

انتشارات:انتشارات سخن
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۳۰۷ رأی
۳٫۶
(۳۰۷)
ــ مگه چیزی هست که ندونم؟ ــ آره. دلم ریخت: ــ چی؟ ــ این‌که چه‌قدر دوستت دارم!
گلبرگ
ــ گاهی آدم باید پاک کنه و از اول... از سر خط زندگیشو بنویسه.
KOSAR
از روی سنگ زندگیت، خودت بپر، قبل از این‌که زندگی با لگد پرتت کنه. دردت می‌آد اون وقت! زندگی به آدم فرصت رکود نمی‌ده،
zahra.s
ــ مگه چیزی هست که ندونم؟ ــ آره. دلم ریخت: ــ چی؟ ــ این‌که چه‌قدر دوستت دارم!
KOSAR
اسمش و حسش مثل هق هق مانده در گلو بود. درد داشت وقتی نفس عمیق می‌کشیدم.
mobina
قبل‌ترها نه خیلی قدیم، همین زمان مامان اینا... تعهد به زندگی زناشویی به قدری یه مطلب اساسی بود که کسی به خودش زحمت شک کردن بهشو نمی‌داد، اما تو روابط این روزهای آدم‌ها به سختی گیر می‌آد..
الهه کاوه
گرفتار یه حس شدن هیچ جواب منطقی‌ای نداره
KOSAR
ــ هر کسی تو یه دوره‌ای از زندگیش بی‌اعصابه
KOSAR
این را افتخار می‌دانست که حرف دل و زبانش یکی است، خب این بد نبود، اما بدی ماجرا این بود که حرف دلش تند و تیز بود و زخم می‌زد!
گلبرگ
هرگز در زندگی‌ام با مَثَل انگلیسی بی‌خبری خوش خبری موافق نبودم. هیچ چیز بی‌خبری حس خوبی نداشت به خصوص برای من که در ذهنم همیشه غوغا بود و در دلم موج موج حرف و روی لبم هیچ!
گلبرگ
فقط نگاهم کرد و دستی به موهایش کشید: ــ باشه تو سکوت کن من حرف می‌زنم؛ تنبیه تو دردش بیشتره، چون... چون تو رو خیلی بیشتر دوست دارم... تو رو جور دیگه‌ای دوست دارم... تو رو توی سی و دو سالگی دوست دارم... تو رو وقتی زندگی بهم خیلی چیزا یاد داد دوست دارم. نفسم حبس شد... من اینجا بین بوی قهوه و وانیل، بین حجم زیادی از پچ‌پچ‌های رفیقانه و عاشقانه، بین رنگ‌های چوب، دقیقا روبه‌روی دو چشم سیاه براق چهار بار شنیده بودم دوستت دارم... قلبم نمی‌زد انگار که هیچ خونی در رگ‌هایم نبود!
nikoo
فرار همیشه دویدن نیست... پنهون شدن تو آشپزخونه و حرف نزدن به زبون مادری به خاطر ترسیدن از ارتباط‌گیری هم فراره... فکر کن دیار... خوب فکر کن!
m.b
هر آدمی بو و طعم خودش را دارد
,𝖦𝗂𝗎
یه روزی چشمات رو باز می‌کنی و می‌بینی تو نگاه یکی، تو نفس یکی، تو قدم‌های یکی گیر افتادی. مثل یه جاده پر پیچ و خم که هی پیچاش بیشتر و بیشتر می‌شه.
shaghaayegh.9473
ــ باشه تو سکوت کن من حرف می‌زنم؛ تنبیه تو دردش بیشتره، چون... چون تو رو خیلی بیشتر دوست دارم... تو رو جور دیگه‌ای دوست دارم... تو رو توی سی و دو سالگی دوست دارم... تو رو وقتی زندگی بهم خیلی چیزا یاد داد دوست دارم.
m.b
هیچ آدمی تو دنیا با حسادت کردن خوشگل نشده... منم نشدم و نمی‌شم.
گلبرگ
چه‌طور می‌توانستم احساساتم را با او در میان بگذارم؟! امکان پذیر نبود! فقط نگاهم کرد و دستی به موهایش کشید: ــ باشه تو سکوت کن من حرف می‌زنم؛ تنبیه تو دردش بیشتره، چون... چون تو رو خیلی بیشتر دوست دارم... تو رو جور دیگه‌ای دوست دارم... تو رو توی سی و دو سالگی دوست دارم... تو رو وقتی زندگی بهم خیلی چیزا یاد داد دوست دارم. نفسم حبس شد... من اینجا بین بوی قهوه و وانیل، بین حجم زیادی از پچ‌پچ‌های رفیقانه و عاشقانه، بین رنگ‌های چوب، دقیقا روبه‌روی دو چشم سیاه براق چهار بار شنیده بودم دوستت دارم... قلبم نمی‌زد انگار که هیچ خونی در رگ‌هایم نبود!
Sara
چه‌طور می‌توانستم احساساتم را با او در میان بگذارم؟! امکان پذیر نبود! فقط نگاهم کرد و دستی به موهایش کشید: ــ باشه تو سکوت کن من حرف می‌زنم؛ تنبیه تو دردش بیشتره، چون... چون تو رو خیلی بیشتر دوست دارم... تو رو جور دیگه‌ای دوست دارم... تو رو توی سی و دو سالگی دوست دارم... تو رو وقتی زندگی بهم خیلی چیزا یاد داد دوست دارم. نفسم حبس شد... من اینجا بین بوی قهوه و وانیل، بین حجم زیادی از پچ‌پچ‌های رفیقانه و عاشقانه، بین رنگ‌های چوب، دقیقا روبه‌روی دو چشم سیاه براق چهار بار شنیده بودم دوستت دارم... قلبم نمی‌زد انگار که هیچ خونی در رگ‌هایم نبود!
Sara
از روی سنگ زندگیت، خودت بپر، قبل از این‌که زندگی با لگد پرتت کنه. دردت می‌آد اون وقت! زندگی به آدم فرصت رکود نمی‌ده، فرار نکن! ــ من فرار... ــ فرار همیشه دویدن نیست... پنهون شدن تو آشپزخونه و حرف نزدن به زبون مادری به خاطر ترسیدن از ارتباط‌گیری هم فراره...
weareone
از روی سنگ زندگیت، خودت بپر، قبل از این‌که زندگی با لگد پرتت کنه.
weareone

حجم

۴۰۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۷۶ صفحه

حجم

۴۰۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۷۶ صفحه

قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
۶۵,۰۰۰
۵۰%
تومان