بریده‌های کتاب کلیدر؛ جلد اول و دوم
کتاب کلیدر؛ جلد اول و دوم اثر محمود دولت‌آبادی

کتاب کلیدر؛ جلد اول و دوم

شکم نان می‌خواهد. گفتگو که حالی‌اش نمی‌شود. جای نان چاخان هم نمی‌شود تحویلش داد.
pedram
درد از همین نقطه پیدا می‌شود. گنگی زبان و گستردگی جان.
feghz
به اندازه یک کوه، تنهایم!
Saeid
خاک این سرزمین، در همه روزگارها، با خون ما مردم آبیاری‌شده.
" بامِ آسمون "
تا تو در باد دنیایی مردی یافت نمی‌شود که نگاه چپ به من کند!
یك رهگذر
فاصله میان خواستن و توانستن، بسیار دور است. بر زخم دلت آهک پاشیده‌اند.
Saeid
تپش قلب مادر، چه به شوق و چه به هراس، آهنگی دیگر دارد
Saeid
چرت. خواب. آفتاب. خاموشی. فراموشی. جهان را گو که بچرخد!
feghz
تو ثقیل‌تر، کاری‌تر و تواناتر از آنی که وانهی زندگانی‌ات به گونه روزهایی تهی، چون باد بیابان از کنارت بگریزند. تو خود می‌باید زندگانی‌ات را فرا چنگ آوری. نباید، سنگواره، بر جای بمانی و گریز زندگانی‌ات را نظاره کنی.
Tayebe Zamani
غمی نیست. زمانی درمی‌آیم از این قفس.
" بامِ آسمون "

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۶۲۴ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۶۲۴ صفحه

صفحه قبل
۱
۲
...
۲۴صفحه بعد