بریدههایی از کتاب در سایه آفتاب؛ یادها و یادداشتهایی از زندگی امام خمینی (ره)
۴٫۳
(۱۲)
حضرت امام به هنگام عبور از عرض یکی از خیابانها (ظاهراً در شهر همدان) ـ برای اینکه از روی جدول وسط خیابان، که چمنکاری شده بود، عبور نکنند ـ مسافت زیادی را طی کردند تا از تقاطع عبور کنند و مجبور نباشند حتی یک قدم روی چمنها بگذارند.
محمدحسین
ایشان بارها خطاب به طلاب میفرمودند: «اگر یک قدم برای تحصیل علم برمیدارید، باید دو قدم در راه تهذیب نفس بردارید.»
محمدحسین
در جماران، بعد از اینکه اتاقی در مجاورت اتاق کار امام (ره) برای حاج احمد آقا ساخته شد، با توجه به اینکه در دو ضلع آن ایوان باریکی به ارتفاع حدود ۱/۵ متر از کف حیاط بود، نردهای فلزی روی لب ایوان نصب کردند. حاج احمد آقا برایم نقل کرد (نقل به مضمون): «یک روز امام سرزده به اینطرف آمدند و آنگاه که دیدند، بعد از اتمام اتاق، باز هم کار جدیدی روی ایوان انجام شده است، با تلخی به این کار و هزینهٔ جدید اعتراض کردند.» حاج احمد آقا در ادامه گفت: «در ذهنم خطور کرد که الان جواب قاطعی به امام (ره) میدهم که بهخوبی قانع شوند.» (علی، فرزند حاج احمد آقا در آن زمان دو سه ساله بود و بسیار مورد علاقهٔ امام.) خدمت امام عرض کردم: «علی نوپاست و مدام اینجا میآید. اگر از این ایوان پایین بیفتد، ضربهٔ مغزی میشود، به همین جهت نرده را درست کردیم.» امام درنگی کردند و فرمودند: «انسان قدم به قدم طاغوتی میشود! در هر قدم هم برای خود دلایلی پیدا میکند!»
مهدی
حضرت امام در آن سالها برای اعلام اول شوال و عید فطر دستور میدادند موضوع از آقای گلپایگانی استعلام شود و هرگاه رؤیت هلال برای ایشان اثبات میشد، بر آن اساس عید فطر اعلام میگردید.
مهدی
ظاهراً، بیستم جمادیالثانی ۱۳۸۸ قمری، سالروز ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، طبق معمول، حضرت امام (ره) در حیاط منزلشان، که حدود چهل متر مربع مساحت داشت و آکنده از جمعیت بود، جلوس کرده بودند. در آن روز یکی از مداحان ایرانی، که بسیار خوشصدا بود و تازه به عراق آمده بود، اجازه گرفت و شروع کرد به خواندن قصیدهای دربارهٔ حضرت زهرا (س)؛ تا رسید به بیتی که برای بالا بردن مقام حضرت زهرا (س) بوی تحقیر برخی از انبیای عظام از آن استشمام میشد. درحالیکه جمعیت سراپا گوش بودند، حضرت امام (ره) قبل از آنکه جمله تمام شود، ناگهان با لحنی تند فریاد زدند: «آقا، این چه حرفهایی است میخوانید! آقا، این مطالب را نخوان!» (نقل به مضمون) و به این ترتیب با وجود علاقه و ارادت فوقالعادهای که به حضرت زهرا (س) داشتند و در ذکر مصائب ایشان حتی یک لحظه نمیتوانستند از گریه و ریختن اشک خودداری کنند، برای یک لحظه هم نتوانستند شکستن مرزهای الهی را با کوچک شمردن انبیا به خاطر حضرت زهرا (س) تحمل کنند و بدون رودربایستی، با اینکه میزبان جلسه بودند و مداح میهمان بود، بیدرنگ و در میان جمع و در وسط جمله با قاطعیت او را نهی کردند.
مهدی
از دیگر نکات مهم این سخنرانی امام این بود که، ضمن سرزنش شدید نمایندگان مجلس به خاطر تصویب این قانون ذلتبار، فرمودند:
... آنهایی که رأی دادند خیانت کردند به این مملکت؛ اینها وکیل نیستند. دنیا بداند اینها وکیل ایران نیستند! اگر هم بودند، من عزلشان کردم.
امام نه از جایگاه مرجع تقلید و در مقام فتوای شرعی، بلکه از موضع ولایت شرعی است که میتواند وکیل را بر فرض وکیل بودن عزل کند و این جلوهای از دیدگاه امام در مورد ولایت فقیه است که سالها قبل از آنکه در نجف اشرف بحث ولایت فقیه را مطرح کنند عملاً آن را ابراز کردند.
مهدی
«در خلوت مستان، نه منی هست و نه مایی.» امام قلب و روانش را از «خود» فارغ و تهی ساخته و خانه را به صاحبخانه واگذار کرده بود
کاربر ۱۴۶۳۷۲۳
اما انسانهای الهی همواره با فقرا همنشینی و معاشرت میکنند و زندگی مادی خود را با تهیدستتر از خود میسنجند و به این ترتیب از پوستهٔ خودبینی به فضای نوعدوستی وارد میشوندو در برابر فقرا به دلیل آنچه دارند خود را شرمگین و در پیشگاه خداوند خود را شاکر و صابر مییابند و از سوی دیگر در عرصهٔ امور معنوی بالاتر از خود را میجویند و خویشتن را با فراتر از خود مقایسه میکنند و دچار عُجب و خودبینی و رکود نمیشوند و همواره برای صعود و عروج به مراتب بالاتر میکوشند
کاربر ۱۴۶۳۷۲۳
حجم
۳۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۳۲ صفحه
حجم
۳۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۳۲ صفحه
قیمت:
۹۹,۰۰۰
تومان