بریدههایی از کتاب از مدینه تا مدینه (مقتل عاشورا)
۴٫۴
(۱۷)
فَلَمّا اَرادَ اَنْ یَشْرِبَ غُرْفَهً مِنَ الْماءِ ذَكَرَ عَطَشَ الْحُسَیْن(ع) وَ اَهْلَ بَیْتِه فَرَمَی الماءَ
Nerd
اگر كسی خود را وابسته به امام حسین(ع) بداند و منبر برود و روضه بخواند؛ ولی فقط به شنیدهها اكتفا نماید این چنین فردی به خودش ظلم كرده است، زیرا مقتل ندیدن باعث میشود كه مداح و یا روضهخوان از فیض خواندن مطالب صحیح محروم باشد.
سیّد جواد
به خدا سوگند، اگر پیامبر(ص) این مردم را به كشتن ما ترغیب كرده بود و همانگونه، كه به وصایت و جانشینی ما ترغیب كرد چیزی بر آنچه كه، بر ما روا دانستند، نمیتوانستند، اضافه كنند.
سیّد جواد
گفتار مورّخان فریقین درباره سر مقدس حضرت سیّدالشهداء(ع)
سیّد جواد
یا اَهْلَ یَثْرِبَ لامُقامَ لَكُمْ بِها
قُتِلَ الْحُسَیْن فَادْمُعی مِدْرارُ
اَلْجِسْمُ مِنهُ بِكَرْبَلا، مُضَرَّجُ
وَالرَّأسُ مِنهُ عَلیَ الْقَناهِ یُدارُ
ای ساكنان مدینه، دیگر اینجا جای ماندن نیست.
حسین كشته شده است پس پیوسته بگریید.
پیكر آغشته به خون او در كربلا است.
و سر مباركش بر روی نیزه گردانده میشود.
سیّد جواد
بشیر میگوید: «زنان مدینه همگی از پشت پردهها و خانههای خود بیرون آمدند، در حالی كه فریاد میزدند و مینالیدند. من مرد و زن گریهكنندهای را مثل آن روز و هیچ روزی را تلختر از آن روز ندیدم، كه بر مسلمین وارد آمده باشد. با شنیدن پیام من همه مردم به سوی نقطهای، كه امام و اهل بیت در آن فرود آمده بودند، میشتافتند.
من هم اسب خودم را راندم و به آنها رسیدم، راههای منتهی به آنجا پُر از مردم بود، پیاده شدم و خودم را نزدیك خیمه رساندم.
سیّد جواد
پیروان من، هرگاه آب گوارا نوشیدید مرا یاد كنید.
و یا اگر از غریب و شهید خبری شنیدید برای من عزاداری كنید.
Zeinab
از جمله سخنان امام(ع)، در شب عاشورا به یارانش این بود كه بانوانِ همراه خود را به بنیاسد بسپارید.
علی بن مظاهر علت این امر را جویا شد. امام(ع) فرمود: «بر اسیری بانوان شما بعد از شهادتم بیمناكم.»
علی بن مظاهر بعد از بازگشت به خیمهاش، فرموده امام(ع) را به گوش همسرش رساند و از او خواست تا برای پیوستن به بنیاسد مهیا شود.
همسر علی بن مظاهر گفت: «آیا میخواهی دختران رسول خدا(ص) اسیر شوند و من در امان باشم؟ تو میخواهی نزد پیامبر(ص) روسفید باشی، اما من نزد فاطمه زهرا(س) روسیاه باشم؟ شما با مردان اهل بیت(ع) همراهی كنید ما هم با زنانشان.»
علی بن مظاهر با دیدگانی پر از اشك به حضور حضرت شتافت و امتناع همسرش را از پیوستن به بنیاسد و اشتیاق وی را در همراهی با بانوان اهل بیت(ع) به عرض حضرت رساند.
امام(ع) فرمود: «بهترین پاداش را خداوند به شما دهد.»
Hojjat Kowsarian
آنگاه رو به اصحاب خود كرد و فرمود:
«اَلنّاسُ عَبیدُالدّنیا وَالدّینُ لَعُقٌ عَلی اَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مادَرَّتْ مَعایِشُهُمْ، فَاِذا مُحِصُوا لِلبَلاءِ قَلَّ اَلدّیّانُونَ.»
«مردم بندههای دنیایند و دین گفتههای (ادعاهایی) است بر زبانِ ایشان، تا زندگیشان به این صورت میچرخد آن را احاطه میكنند پس زمانی كه با گرفتاری و آزمایش روبهرو میشوند طرفداران دین كم میشوند.»
shiravand
امام(ع)، حمله میكرد و رجز میخواند كه:
اَلْمَوْتُ خَیْرٌ مِنْ رُكُوبِ العارِ
وَالْعارُ اَوْلی مِنْ دُخُول النّارِ
مرگ بهتر از زیر بار ننگ رفتن است، و ننگ برتر از واردشدن در آتش جهنّم است.
کتابخون
ای اهل كوفه و ای مكاران خدعهگرِ فریبكار، ما خانوادهای هستیم، كه خدا ما را به وسیله شما و شما را به واسطه ما آزمود.
میرزا ابراهیم
«این آب فرات كه سگان و خوكان از آن مینوشند تو میان آن و حسین بن علی(ع) و برادران و زنان و خاندان حضرتش حایل شدی و نمیگذاری از آن بنوشند، در عین حال میپنداری كه خدا و رسول او را میشناسی؟»
عمر بن سعد سر به زیر انداخت. بعد از كمی تأمّل گفت: «به خدا سوگند، ای همدانی، من میدانم آزار او حرام است، اما چه كنم كه در خود نمیبینم مُلك ری را به دیگری واگذارم.»
کتابخون
«از بقراط حكیم پرسیدن در ذائقه انسان چه چیزی از مرگ تلختر است؟»
گفت: «تلختر از مرگ در ذائقه انسانِ كریم این است، كه از شخص لئیم حاجتی بخواهد.»
فَما حالُ الْحُسَیْنِ الكَریمِ بنِ الكَریم حینَ رَفَعَ رَضیعَهُ عَلی یَدَیْهِ وَ طَلَبَ لَهُ جُرعَهً مِنَ الماءِ مِنَ اللُّؤماءِ اللُّعَناء اَهْل الكُوفَهِ.
پس، چگونه بود حال حضرت حسین(ع)، این كریمِ فرزند كریم. آن زمانی كه كودك شیرخوار خود را روی دو دست بلند كرد و برایش جرعهای آب، از كوفیان پست و لعنتشده خواست.
کتابخون
امام صادق(ع) فرمود: «عموی ما عباس تیزبین بود و ایمان محكمی داشت. او همراه امام حسین(ع)، جهاد كرد و نیكو امتحان داد و سرانجام شهید شد.»
میرزا ابراهیم
از حضرت زینب(س)، نقل كردهاند كه فرمود: «هنگام فرمان غارت از عمر بن سعد، من كنار خیمه ایستاده بودم. مردی كبودچشم آمد و آنچه در خیمه بود، برد. و نگاهی به حضرت زینالعابدین(ع)، كرد. زیراندازی را، كه حضرت بر آن خوابیده بود كشید و حضرت را روی زمین افكند. سپس نزد من آمد و در حالی كه گوشواره از گوش من میكشید، گریه میكرد.»
میرزا ابراهیم
پیروان من، هرگاه آب گوارا نوشیدید مرا یاد كنید.
و یا اگر از غریب و شهید خبری شنیدید برای من عزاداری كنید.
من فرزند دختر پیغمبرم، كه بیهیچ جرمی مرا كشتند.
و بعد از كشتن با حركت اسبها بدنم را كوبیدند.
ای كاش، همه شما روز عاشورا، بودید و میدیدید،
كه چگونه برای كودكم آب خواستم اما آنها بیرحمانه سر باز زدند.
میرزا ابراهیم
و از دنیا نمانده مگر، چون جرعهای كه در ته ظرف است. و از زندگانی نیست مگر، چون خار و زمین شورهزارِ بیآب و گیاه.
آیا نمیبینید كه حق را كسی عمل نمیكند و باطل را احدی از آن نهی نمینماید.
Zeinab
پس تأخیر و مهلت، موجبِ خیرهشدن شما نباشد، كه خداوند متعال از شتاب و عجله منزه است
Zeinab
حجم
۳۱۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۳۱۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
قیمت:
۸۴,۰۰۰
۴۲,۰۰۰۵۰%
تومان