بریدههایی از کتاب نظام اخلاقی اسلام شرح دعای مکارم الاخلاق
۴٫۶
(۱۰)
این واقعیت است که مرگ ناچار ما را انتخاب مینماید و ما را به بازی میگیرد، پس بگذار مرگی را انتخاب کنیم که آبستن زندگی باشد
نون صات
یکی از مکاید شیطان این است که وقتی انسان در کاری بدی میبیند، خیر را رها میکند. نماز میخوانده، ریا که در آن پدید آمد، میگوید دیگر نماز نمیخوانم. احسانی که کرده و در آن بدی بوده میگوید اصلا احسان نمیکنم. سلامی کرده و درگیری میان آنها پیش آمده، میگوید دیگر اصلا سلام نمیکنم. نمیگوید طوری سلام میکنم که درگیری پیش نیاید یا طوری نماز بخوانم که ریایی شکل نگیرد، میگوید دیگر نماز نمیخوانم.
منتظر طلوع
آنها که از امکانات خود بهرهبرداری نکردهاند دعایشان مستجاب نیست؛ چون اینها در واقع خواستهای ندارند تا برآورده شود.
نون صات
همراه تمام وسیلهها نمیگویند که رسیدیم و بدون وسیله نمیگویند که ماندیم
نون صات
ما معتقدیم نظام اخلاقی اسلام مبتنی بر دو اصل ترکیب و تبدیل است؛ یعنی اینکه هر گونه تحول و تغییری در فردی بخواهد ایجاد شود منوط به این دو اصل است؛ مثلا آدم بخیلی را اگر بخواهی عوض کنی باید در کنار بخل او چیزی قرار دهی؛ یک معرفتی یا یک محبتی. یقین و معرفت با محبت و ایمان، این دو، عامل تغییر و تحول انسان است. علی (ع) از کنار زبالهدانی میگذرد، غذاها گندیدهاند، میایستد نگاه میکند و میفرماید: «هذا ما بخل به الباخلون». تو میبینی که بخل، نعمتها را برایت نگه نمیدارد، که میگنداند؛ و با این آگاهی و معرفت، اگر با بخل شدید هم همراه باشی، به سخاوت میرسی.
نون صات
همچون زمینهای بلندی که جز از باران آب نمیگیرند
نون صات
ما خیال میکنیم که مستند شدن یک جزء در حکم مستند شدن یک مجموعه است، اصولاً مجموعهها در خیلی از اجزاء با هم شباهت دارند. شما یک مجموعه از یک شهر را ببینید؛ این بیمارستان، آن مسجد، آن هتل و منازل در اجزاء ممکن است عین هم باشند. این گچ داشته باشد، سیمان داشته باشد، اطاق داشته باشد ولی مبدا و منتهای آن با هم متفاوت باشد، در نتیجه مجموعه متفاوت است.
این جنایت است که دو دلیل بر تفکر، دو دلیل بر صدق عبارتی بیاوریم و بعد بگویم با این دو دلیل معلوم میشود که اخلاق اسلامی چیست.
نون صات
انسان با چشم باز و با شناخت عظمت خودش، معبودی را انتخاب میکند که محدود و محکوم نیست و جمال و محبت او را دیده است؛ که او با عطش عظیم انسان هماهنگ است و این زیبایی اوست. او انسان را با خودش پیوند زده و حب به نفس را او در دل انسان ریخته و میان انسان و دلش، او واسطه است. و این نشان محبت اوست؛ که او از من به من نزدیکتر است و از من به من مهربانتر
نون صات
نظام اخلاقی اسلام تنها وعظ و چند تا دستور و حکم نیست که احکام اخلاقی غیر از نظام اخلاقی است. این نظام با شناختها شروع و با عشقها گره میخورد و به آزادی و توحید و رضا و رضوان و حیرت و تفویض میرسد.
نون صات
قدم اول و شرط اول در دعا این است که خواسته و نیاز ما باشد، نه تقلید از نیازمندهایی که با تمام وجود خویش خواستهاند.
منتظر طلوع
من همان چیزی هستم که آن را میخواهم و همان قدر هستم که نیازش را احساس میکنم
منتظر طلوع
یقین و معرفت با محبت و ایمان، این دو، عامل تغییر و تحول انسان است
منم!
اگر این معرفت در انسان بیاید که چه چشمی سزاوار است که تو را ببیند و چه وجودی ارزش آن را دارد که تو خودت را به او عرضه کنی؟ این معرفت از بیارزشی چشمها و ناپایداریها نگاهها و آدمها و توجهشان، تو را وادار میکند که به خاطر نظر حق، برای کسی و نظری، خودت را عرضه نکنی.
سپیدار سبز
به طور کلی وقتی در جایی میخواهد یک دگرگونی بوجود بیاید، نیاز به ترکیب و تبدیل دارد، همانطور که در درون خاک ترکیباتی به وجود میآید و خاک با آب ترکیب میشود و این ترکیب، تبدیل را دارد و آن به ثمر رسیدن میوه است
smoothybook
در رابطه با استناد نیز این مطلب باید مورد نظر قرار گیرد که اخلاق اسلامی وقتی مطرح میشود منظور این نیست که مثلاً ما ششهزار روایت بیاوریم راجع به صدق و وفا و تفکر. چه کسی گفته است که ما راجع به صدق و وفا روایت نداریم، مسأله این است باید مجموعه مستند باشد، ممکن است یک کتاب، یک روایت داشته باشد و مستند باشد و ممکن است هزار روایت در آن باشد، ولی مستند نباشد. خیلی از حرفها که امروز به اسلام چسبیده از اینجا ناشی شده است که مجموعهای مطرح شده است و برای اجزاءش روایات و آیاتی نیز در ذیل آن آورده شده باشد، در حالی که ممکن است در ضلالت باشد.
منم!
ما خیال میکنیم که مستند شدن یک جزء در حکم مستند شدن یک مجموعه است، اصولاً مجموعهها در خیلی از اجزاء با هم شباهت دارند. شما یک مجموعه از یک شهر را ببینید؛ این بیمارستان، آن مسجد، آن هتل و منازل در اجزاء ممکن است عین هم باشند. این گچ داشته باشد، سیمان داشته باشد، اطاق داشته باشد ولی مبدا و منتهای آن با هم متفاوت باشد، در نتیجه مجموعه متفاوت است.
این جنایت است که دو دلیل بر تفکر، دو دلیل بر صدق عبارتی بیاوریم و بعد بگویم با این دو دلیل معلوم میشود که اخلاق اسلامی چیست.
منم!
مثلا من ریاکارم، میخواهم خودم را نشان بدهم، نیاز به مقبولیت یک نیاز روانی است که انسان دارد. دوست دارد خودش را نشان بدهد. بچهها با شیطنتها و تحرکاتِ خودشان در جلوی بزرگترها، میخواهند خود را نشان دهند تا تعریفشان کنی، این یک نیاز در انسان است. حال اگر این معرفت در انسان بیاید که چه چشمی سزاوار است که تو را ببیند و چه وجودی ارزش آن را دارد که تو خودت را به او عرضه کنی؟ این معرفت از بیارزشی چشمها و ناپایداریها نگاهها و آدمها و توجهشان، تو را وادار میکند که به خاطر نظر حق، برای کسی و نظری، خودت را عرضه نکنی.
Hakime Zare
دعا عمل کسی است که از امکانات خویش بهرهمند شده و آن امکانات را به کار انداخته است و تواناییهایش را مصرف کرده است و از رب خویش طالب است. او خواستار است که رب کمکش کند. کسانی که هنوز امکانات خودشان را در دست دارند و مصرف نکردهاند. اگر به خدا بگویند این کار را بکن در واقع اینها مستهزءاند. مثلا غذا در دست من باشد به خدا یا به دیگری بگویم تو این کار را بکن، در اینجا من مستهزءام. غذا در دست من است، ولی نمیدهم و به دیگری میگویم، به خدا میگویم: «خدایا! این گرسنه را سیر کن». اگر واقعا معتقدی که این کار باید بشود چرا خودت قدمی بر نمیداری و از امکان خودت استفاده نمیکنی.
Hakime Zare
نماز سنگین است و بزرگ است مگر بر آنهایی که همراه خشوع هستد؛ آنهایی که گمان میکنند که دیدار کنندهٔ پروردگارشان هستند.
Hakime Zare
یک مجموعهٔ فکری از نقطهٔ شروع تا پایان و مراحلی که نشان میدهد و ارتباطهایی که تحلیل میکند، شناخته میشود و گرنه هر مکتبی در قسمتهایی با مکتب دیگر اشتراک دارد و همین اشتراکها باعث میشود که بگویم اسلام هم همان را میگوید. آن چه اسلام میگوید باید با پایهها و بارهایی که بر دوش دارد مقایسه شود و فهم شود و چه بسا که همان گفته، آثاری کاملا متفاوت را به دنبال بیاورد.
mohdiu
دین به معنای هدایت و معرفتی باشد که بر گرایش و احساس و اعتقاد و عمل تأثیر میگذارد و با نظام تربیتی و نظام معرفتی به نظام اخلاقی میرسد، در این صورت وضع عوض خواهد شد؛ چون نظام اخلاقی دینی با ترکیبی از معرفت و محبت و نیت و عمل و عادت به تبدیل رذائل میپردازد و دیگر دستور نمیدهد، که زمینه میسازد و بهره میگیرد و در هنگام شکست به توبه و شفاعت و جبران میپردازد.
mohdiu
هر اندازه این ترکیب شکل منظمتری داشته باشد در دگرگونیها و فعل و انفعالات انسان مؤثرتر خواهد بود و آثار بیشتری به دنبال خواهد داشت؛ یعنی مدام یک نوع فعل و انفعالاتی بین دنیای بیرون ما و دنیای درون ما صورت میگیرد. یک نوع ترکیبهایی هست. این ترکیبها تبدیلهایی دارد. این تبدیلها اگر شناسایی شوند بسیار مؤثر هستند. این تغییر و تحولات که در برخوردهای انسان، حالتهایش، غرورش، تواضعش و یا عبودیت او و یا کفر او وجود دارد، باید مرور شود و در نهایت خداوند است که تبدیل میکند؛ که: «یبَدِّلُ اللهُ سَیئاتِهِمْ حَسَنات».
Hakime Zare
خدا خریدار است و انسان اگر با او معامله نکند و با او کنار نیاید با چه کسی میتواند تجارت کند و بهرهمند شود؟!
Hakime Zare
اما اگر دین به معنای هدایت و معرفتی باشد که بر گرایش و احساس و اعتقاد و عمل تأثیر میگذارد و با نظام تربیتی و نظام معرفتی به نظام اخلاقی میرسد، در این صورت وضع عوض خواهد شد؛ چون نظام اخلاقی دینی با ترکیبی از معرفت و محبت و نیت و عمل و عادت به تبدیل رذائل میپردازد و دیگر دستور نمیدهد، که زمینه میسازد و بهره میگیرد و در هنگام شکست به توبه و شفاعت و جبران میپردازد.
Hakime Zare
در واقع هر مرحله از اسلام و ایمان و تقوا و احسان و اخبات و سبقت و قرب و لقاء و رضوان با احکام و روشها و انگیزهها و مبانی متفاوتی همراه است که در واقع تحول در مبانی و انگیزهها به تحول در تکالیف و احکام و برخوردها میانجامد؛ چه با خود و چه با دیگران، چه با فکر و خیال و وهم و خوف و حزن و امید و یأس خود و یا دیگران.
Hakime Zare
نظام اخلاقی اسلام تنها وعظ و چند تا دستور و حکم نیست که احکام اخلاقی غیر از نظام اخلاقی است. این نظام با شناختها شروع و با عشقها گره میخورد و به آزادی و توحید و رضا و رضوان و حیرت و تفویض میرسد.
Hakime Zare
عظمت این نظام اخلاقی این است که دستور نمیدهد، بلکه تبدیل میکند. با ترکیب شناخت و غرایز و با ترکیب عشق و غرایز، به آنها جهت میدهد و به آنها شکل میدهد. بخل و ریا و ترس و یأس را تبدیل به گذشت، ایثار، قدرت، انقطاع و آزادی مینماید.
Hakime Zare
سلوک انسان و حرکت او با گمان میتواند آغاز شود که حتی با گمان میتواند به خشوع دست بیابد که در قرآن میخوانیم: «انها لکبیره الا علی الخاشعین الذین یظنون انهم ملاقوا ربهم؛ نماز سنگین است و بزرگ است مگر بر آنهایی که همراه خشوع هستد؛ آنهایی که گمان میکنند که دیدار کنندهٔ پروردگارشان هستند.
Hakime Zare
خداوند به ما امکاناتی داده است، حال ما میخواهیم آن امکانات را بیاوریم و در مسیر غیر او خرجش کنیم، کم میآوریم. کسی که هدف خود را گم کرد، کم میآورد. افتخار پیدا میکند، ذلیل میشود. از پا میافتد. پس در نتیجهٔ این چهار مانع، انسان مبتلا و مفتقر میشود و در تنگنا مینشیند.
Hakime Zare
آنچه باعث میشود که انسان اهتمام به غیر پیدا کند، فقر است. تنگنا است. گرفتاریهاست. انسان در هنگام فقر، متوجه مسائل دیگر میشود. وقتی نان ندارد میخواهد برود دعای کمیل بخواند، یاد گرسنگی میافتد. به یاد دعوای همسرش میافتد. یاد بلاها و گرفتاریهایش میافتد. اینجا است که طالب است و از خدا اینها را میخواهد.
آنگاه «ولا تفتنی بالنظر» وقتی که اینها را به من دادی، عنایتی کن که مبتلا به غرور نشوم. و «اعزنی» آنچه که باز مانع است و مبتلا میکند انسانها را، ذلتها بود، حال عزتی به من بده که مبتلا به کبر نشوم. وابستگی به غیر خدا بود که «عبدنی لک و لا تفسد عبادتی بالعجب».
Hakime Zare
حجم
۱۰۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
حجم
۱۰۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۱۴۸ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان