بریدههایی از کتاب یک هفته در فرودگاه
۳٫۰
(۲۳)
علت ریشهای خشم، امید است. ما عصبانی هستیم چون بیشازحد خوشبینایم و به اندازهی کافی برای استیصالهای ذاتی جهان آمادگی نداریم. مردی که هربار کلیدهایش را گم میکند یا پروازش را در فرودگاه از دست میدهد فریاد میکشد، اعتقاد تأثیرگذار اما بیملاحظه و سادهلوحانهاش را به جهانی نشان میدهد که در آن کلیدها هیچگاه سرگردان نمیشوند یا هواپیماهای سفرهایمان همیشه تضمینشدهاند.
آقای میم
ساعت سهی صبح به اتاقم برگشتم؛ احساس میکردم نژاد انسان، نژاد ویژهای است، ترکیبی از دیو و فرشته که میتواند گُر بگیرد و بسوزاند
িមተєကє .నមժមተ
آدام اسمیت در کتاب نظریهی احساسات اخلاقی (۱۷۵۹) میپرسد «اینهمه هایوهوی و تقلای جهان برای چیست؟ اینهمه جستوجوی ثروت، قدرت و برتری به کجا میرسد؟» و به این جواب میرسد «که دیده شویم، که مورد توجه قرار گیریم، که با همدردی، مقبولیت و اعتمادبهنفس مورد توجه قرار گیریم»
িមተєကє .నមժមተ
فکر مرگ باید ما را به سمت هر چیزی که بیش از همه برایمان مهم است هدایت کند؛ باید به ما جسارت بدهد راهی را در زندگی پیش بگیریم که در دلمان برایش ارزش قایلایم
farnaz Pursmaily
ظاهراً اکثر ما پس از یک حادثهی نسبتاً مرگبار، چیزهای مهمی درمییابیم که در زندگی روزمره، شکستخوردهتر یا تلختر از آنایم که قدرشان را بدانیم.
زینب
در طول شب سی نفر در هواپیما کار میکردند؛ همهشان میدانستند هر چند هواپیما تحت شرایطی فوقالعاده مهربانانه و با بخشندگی کار میکند، زنجیرهای از وقایعی که ریشه در نقصی به بیاهمیتی یک شیر آب داشت، میتوانست هواپیما را به زیر بکشد؛ درست همانگونه که یک شغل ممکن است با یک گفتهی نسنجیده نابود شود یا شخصی به خاطر لختهای کوچکتر از یک میلیمتر بمیرد.
قسمت بیرونی هواپیما را با پلکان متحرکی طی کردم؛ دستانم را روی دماغهی مخروطیشکلش گذاشته بودم، همان قسمتی که چند ساعت پیش از میان لایههای متراکم ابرهای تودهای گذشته بود.
িមተєကє .నមժមተ
چه کسی میتوانست پیشبینی کند مدتها پس از اینکه توانستیم انسان را به ماه بفرستیم و هواپیماها را به استرالازی، همچنان در تحمل خویشتن و عذرخواهی به خاطر کجخلقیهایمان دردسر داشته باشیم.
farnaz Pursmaily
دستگاهها با چنان دقتی چمدانها را وارسی میکردند که کمتر انسانی تابهحال شامل حالش شده: وقتی چمدانها وسط نقلوانتقالات باید منتظر میماندند، رباتها آنها را آرام به خوابگاه میبردند و روی تشکهای زردرنگی میگذاشتند و در آنجا ــ مثل صاحبـانشان در تالار انتظار بالا ــ لـم میدادند تا زمانی که پروازشان آمـادهی دریافت آنهـا شود. احتمـالاً بسیاری از چمدانها تا وقتی از روی تسمه بلند شوند سفری بس جالبتر از صاحبانشان خواهند داشت.
িមተєကє .నមժមተ
اما فقط همین موقع بود که قطعهای از باند که تقریباً تنها کارش برهم زدن آسایش و آرامش ده میلیون نفر آدم بود، آرامش داشت. آدم میتوانست بدون هیچ عجلهای در طول آن راه برود و حتا تسلیم وسوسهی چهارزانو نشستن در خط وسطش بشود، ادایی که از هیجان بالای دست زدن به یک کابل برق ولتاژبالا که از منبع قطع شده، کشیدن انگشت روی دندانهای یک کوسهی بیهوش، یا دوش گرفتن در حمام مرمر یک دیکتاتور سقوطکرده خیلی کم نداشت.
িមተєကє .నមժមተ
ممکن است بهترین قسمت زندگی حرفهایمان را صرف نشان دادن اقتدار و سرسختی کرده باشیم اما همهمان نهایتاً موجوداتی هستیم با شکنندگی و آسیبپذیرییی مخوف. از میلیونها آدمی که در بینشان زندگی میکنیم و بیشترشان را به رسم عادت نادیده میگیریم و بیشترشان به رسم عادت نادیدهمان میگیرند همیشه دو سهتایی هستند که توانایی شاد شدنمان را گروگان میگیرند، که از روی بویشان میشناسیمشان، که حاضریم بمیریم اما بدون آنها زندگی نکنیم.
িមተєကє .నមժមተ
دنبال کتابی میگردم که با روایتی دوستانه و مهربان احساساتی را بیان کند که مخاطب مدتها حسشان کرده اما هیچگاه واقعاً از عهدهی درکشان برنیامده؛ از همانها که مسائل پنهان روزمرهای را بیان میکنند که جامعه معمولاً ترجیح میدهد ناگفته باقی بمانند، همانها که باعث میشوند آدم کمتر احساس تنهایی و غریبی کند.
Raha
هر چند به خاطر برق انداختن کفشها بود که به او پول میدادند، میدانست مأموریت واقعیاش، روانی است. میدانست کم پیش میآید مردم همینطوری بدون هدف بدهند کفششان را واکس بزنند: وقتی این کار را میکنند که بخواهند زیر گذشته خط بکشند، وقتی امیدوار باشند یک تغییر بیرونی انگیزهای باشد برای تغییری درونی.
Peyman N
فکر مرگ باید ما را به سمت هر چیزی که بیش از همه برایمان مهم است هدایت کند؛ باید به ما جسارت بدهد راهی را در زندگی پیش بگیریم که در دلمان برایش ارزش قایلایم
িមተєကє .నមժមተ
تالارِ انتظار جو دلگیری داشت اما عجیب بود که به خاطر همگانی بودنش حس آرام و ملایمی میداد که ناراحتی آدم را از اینکه تنها فرد تنهای آنجا باشد از بین میبرد و در نتیجه جور متناقضی ارتباطات جدیدی را ممکن مینمود که در فضای راحت یک کافهی شلوغ داخل شهر امکانپذیر نبودند
িមተєကє .నមժមተ
ما عصبانی هستیم چون بیشازحد خوشبینایم و به اندازهی کافی برای استیصالهای ذاتی جهان آمادگی نداریم. مردی که هربار کلیدهایش را گم میکند یا پروازش را در فرودگاه از دست میدهد فریاد میکشد، اعتقاد تأثیرگذار اما بیملاحظه و سادهلوحانهاش را به جهانی نشان میدهد که در آن کلیدها هیچگاه سرگردان نمیشوند یا هواپیماهای سفرهایمان همیشه تضمینشدهاند.
M
خانهات را مرتب کن
چون ممکن است مرگ تو را برباید
و دستت از زندگی کوتاه شود
M
«فکر مرگ باید ما را به سمت هر چیزی که بیش از همه برایمان مهم است هدایت کند؛ باید به ما جسارت بدهد راهی را در زندگی پیش بگیریم که در دلمان برایش ارزش قایلایم.»
M
چند سال بعد، روزی میرسد که این بچه بزرگ شده و پیش از یک سفر کاری معمولی از پدرش خداحافظی میکند و این مهلت ناگهان به پایان میرسد. نیمهشب به اتاقی در طبقهی بیستم هتلی در ملبورن تلفن میشود و خبر میآید که در آنسوی جهان، پدر دچار حملهی قلبییی ناگهانی شده و پزشکان هیچ کاری نمیتوانند برایش انجام دهند ــ و از آن روز به بعد برای این پسربچهای که دیگر بزرگ شده این خط تالار ورود تا ابد جای خالی چهرهای خاص را در خود خواهد داشت.
M
آژانسهای مسافرتی اگر عاقلتر بودند بهجای اینکه بپرسند میخواهیم کجا برویم میپرسیدند امیدواریم چه چیزی را در زندگیمان تغییر دهیم.
Marya
ظاهراً قابلیت ما در کسب لذت از امورات مادی یا زیباییشناختی شدیداً به این وابسته است که طیف مهمتری از نیازهای روانی احساسیمان را برآورده کنیم، از جمله نیاز به درک، شور و احترام.
زینب
در آغاز تاریخ بشریت آنجا که برای روشن کردن آتش و ساخت قایقهای بدوی از درختان قطعشده تقلا میکردیم چه کسی میتوانست پیشبینی کند مدتها پس از اینکه توانستیم انسان را به ماه بفرستیم و هواپیماها را به استرالازی، همچنان در تحمل خویشتن و عذرخواهی به خاطر کجخلقیهایمان دردسر داشته باشیم.
زینب
«فکر مرگ باید ما را به سمت هر چیزی که بیش از همه برایمان مهم است هدایت کند؛ باید به ما جسارت بدهد راهی را در زندگی پیش بگیریم که در دلمان برایش ارزش قایلایم.»
زینب
حتا تنهاترین آدمها، بدبینترینهایشان نسبت به نژاد انسان، مادیترینهایشان هم در نهایت انتظار داشتند شخص خاصی بیاید و در تالار ورود به آنها سلام کند.
حتا اگر عزیزانمان قاطعانه گفته باشند سرشان شلوغ است و کار دارند، حتا اگر گفته باشند اساساً از اینکه به مسافرت رفتهایم از ما متنفرند، حتا اگر ژوئن (خردادماه) گذشته ما را ترک کرده باشند یا دوازده و نیم سال پیش مُرده باشند، غیرممکن است لرزهی این احساس را تجربه نکنیم که شاید بیخبر آمده باشند ما را شگفتزده کنند و باعث شوند حس کنیم آدم خاصی هستیم (مثل وقتی که بچه بودیم و کسی برایمان این کار را کرد ــ که اگر نمیکرد تا اینجا دوام نمیآوردیم)
িមተєကє .నមժមተ
علت ریشهای خشم، امید است. ما عصبانی هستیم چون بیشازحد خوشبینایم و به اندازهی کافی برای استیصالهای ذاتی جهان آمادگی نداریم.
Amir Reza Rashidfarokhi
فکر مرگ باید ما را به سمت هر چیزی که بیش از همه برایمان مهم است هدایت کند؛ باید به ما جسارت بدهد راهی را در زندگی پیش بگیریم که در دلمان برایش ارزش قایلایم.
Amir Reza Rashidfarokhi
پولدارها کمترین بار را داشتند چون طبقهی اجتماعی و برنامهی سفرشان آنها را به این قاعدهی کلی پایبند کرده که میشود هر چیزی را از هر جایی خرید.
M
اجتناب کردن از هر گونه بُهتی هم ممکن است در نهایت فقط نوع دیگری از حماقت باشد.
Marya
احساس میکردم برای نویسندهها چهقدر سخت است به ورای تجربیات بهدستآمده در داخل خانه بنگرند. رویای اقامت در دیگر مؤسسات مهم زندگی مدرن را در سر میپروراندم ــ بانکها، ایستگاههای انرژی هستهای، دولتها، خانههای سالمندان ــ و رویای شیوهای از نوشتن که میتوانست هم گزارشگر جهان باشد و هم غیرمسئول، بیطرف، و کمی هم عجیب.
farnaz Pursmaily
در آغاز تاریخ بشریت آنجا که برای روشن کردن آتش و ساخت قایقهای بدوی از درختان قطعشده تقلا میکردیم چه کسی میتوانست پیشبینی کند مدتها پس از اینکه توانستیم انسان را به ماه بفرستیم و هواپیماها را به استرالازی، همچنان در تحمل خویشتن و عذرخواهی به خاطر کجخلقیهایمان دردسر داشته باشیم.
Ali
صنعت هوانوردی غیرنظامی در مجموع هیچگاه در طول تاریخش سودآور نبوده، درست مثل انتشار کتاب. بنابراین از این منظر مدیرکل و من به رغم تفاوتهای ظاهریمان تا حد زیادی شغل همسانی داشتیم. هر کدام باید خود را در چشم انسانیت نه با محصول نهاییاش که با تواناییاش در به اوج رساندن روح توجیه کند. ارزیابی یک خط هوایی براساس سود و ضررش همانقدر غیرمنصفانه است که قضاوت کردن دربارهی یک شاعر براساس حقتألیفش.
SFatemehM
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
قیمت:
۳۴,۵۰۰
تومان