بریدههایی از کتاب داستان جنگجو و دوشیزهی اسیر
نویسنده:خورخه لوئیس بورخس
مترجم:مانی صالحی علامه
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۶از ۵ رأی
۳٫۶
(۵)
. یهودیان، مسیحیان و مسلمانان، همه از ایمان به جاودانگی داد سخن میدهند، اما اهمیتی که به قرن اول زندگی میدهند، ثابت میکند که آنها در واقع فقط همین صد سال را باور دارند، زیرا بقیهٔ زمان را تا ابدیت، صرف تنبیه یا پاداش آنچه شخص در این زندگی انجام داده، میکنند.
ایمان
پس از چهلسالگی، هر تغییری نماد نفرتانگیزی از گذشت زمان میشود
مهشید
آدم کمکم شبیه سرنوشت خود میشود. آدم، در درازمدت، عین شرایط و مقتضیات زندگیاش میشود.
مهشید
یکی از آنها، وقتی داشت میمرد پیشبینی کرد که نجاتدهندهٔ من، روزی از راه خواهد رسید. از آن زمان به بعد، دیگر تنهایی عذابم نمیدهد، زیرا میدانم نجاتدهندهٔ من زنده است و سرانجام برمیخیزد و از میان گردوغبار ظاهر میشود. اگر گوش من میتوانست همهٔ صداهای دنیا را بشنود، صدای پای او را میشنیدم.
مسافر پیاده
آنقدر به توانایی خودم در فراموشکردن آن سکه مطمئن میشدم که عمداً آن را بهیاد میآوردم. واقعیت این است که من آن لحظات را تباه کردم؛ آغاز جریانِ بهخاطرآوردن، خیلی سادهتر از پایاندادن به آن بود.
مهشید
مرگ (یا اشاره به مرگ) انسانها را دوستداشتنی و رقتانگیز میسازد؛ حالت شبحوار آنها غمانگیز است؛ هر کاری که انجام دهند ممکن است آخرین کارشان باشد؛ هیچ چهرهای نیست که ـ مثل چهرههایی که در رویا پدیدار میشوند ــ در معرض درهمریختگی و محوشدن نباشد. همهچیز در دنیای انسانهای فانی، ارزش بازگشتناپذیر و عارضی دارد.
مهشید
بهنظر من، چرخهای که در بعضی مذاهب هندوستان مطرح شده، خیلی موجهتر است؛ در این چرخه که نه آغازی دارد و نه انجامی، هر زندگی، نتیجهٔ زندگی قبلی است و زندگی بعدی را ایجاد میکند، درعینحال، هیچ زندگی واحدی، مشخصکنندهٔ کل نیست...
ایمان
تحمل واقعهٔ هولناک آسانتر است از تصور آن و انتظار بیپایان برای وقوع آن
مهشید
در زبان عربی، «زَهیر» یا «ظاهر»، یعنی نمایان، معلوم، آشکار؛ و با این معنی، یکی از نود و نه اسم خداوند است. در ممالک اسلامی، تودهٔ مردم این واژه را برای «موجودات یا اشیایی که این قدرت وحشتناک را دارند که فراموش نشوند و تصورشان عاقبت آدم را دیوانه میکند» بهکار میبرند.
مهشید
ابنقُتَیبهٔ دانشمند، گونهای ممتاز از گلسرخهای همیشه شکوفا را توصیف کرده که در باغهای هندوستان میروید و بر گلبرگهای قرمز زرشکی پُررنگش، حروفی نقش بسته که خوانده میشود: لاالهالاالله، محمداً رسولالله.
مهشید
سلیمان گفت: بر روی زمین هیچ چیز تازه ای نیست.
پس بسان افلاطون که می پنداشت همه دانشها چیزی جز یادآوری نیست؛ سلیمان، چیزی حکم کرد که همه تازهها چیزی جز نسیان نیست.
مهشید
حجم
۲۱۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۲۱۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد