
بریدههایی از کتاب تقیه؛ مبارزه پنهانی و نفوذ در دشمن
۴٫۲
(۶)
جامعهٔ انسانی یک دامپروری بزرگ نیست که به رفاه و عدالت قانع باشیم و در هیمن مقطع هفتاد سال برنامهریزی کنیم.
mohdiu
علی میگفت: وسعت در عدالت است، کسی که از عدالت به تنگی میافتد، پس جور بر او تنگتر است. و این تنگنا را همانها که از علی گریختند سالهای سال حتّی تا امروز تجربه کردند و میکنند.
mohdiu
در بخش تاریخ تقیه مرور میکنیم به داستان آنهایی که از معصوم اجازه داشتند و تا حد وزارت طاغوت هم بالا رفته بودند. و کارشان نه خلاف صداقت بود و نه علامت نفاق و نه برخاسته از ترس. که آنها با دستور ولی و با آگاهی کامل بهترین جایگاهها را گرفته بودند و از بهترین روش استفاده میکردند، که: «اِدْفَعْ بِالَّتی هِی اَحْسَن». تقیه بهترین روشی است که دشمن و دشمنیها را برمیدارد.
mohdiu
نکته دقیق را باید در نظر داشت. جهاد رسول جهادی بود سنگین برادر در برابر برادرش میایستاد و فوارهٔ خونش را بر چهرهٔ خویش مینشاند... ولی غنیمت هم در میان بود.
جهاد خلفاء و جنگ آنها جنگ آسانی بود با بیگانه بود و غنیمت هم داشت، اما جهاد علی جهاد سنگینی بود که برادر مسلمان در برابر برادرش میایستاد و شتک خونش را بر صورتش احساس میکرد و غنیمت هم نداشت. و همین است که بدون علی حتّی امام مجتبی نتوانست یک روز بجنگد و این نه از ضعف امام مجتبی که از عظمت و نفوذ علی مرتضی حکایت میکند.
علی پناه سپاهش بود و بدون علی سپاه بیسرپرست را ثروتها معاویه و وعدههای او پراکنده کرد و کیسههای طلا، سرداران امام حسن را خرید و خنجر را در ران امام مجتبی نشاند.
mohdiu
مؤمن مجاهد است و مؤمن، علوی است. بدون امکان اقدام نمیکند و درگیریها را بالا نمیبرد و طعمهٔ دشمن مشترک نمیشود. و نبود امکان را عذر نمیداند که امکانات را میسازد و نیازها را تأمین میکند. که میداند در هر موقعیت چگونه باید موضع گرفت و چگونه باید حق را از راه حق و به خاطر حق یاری کرد. و مواظب هم بود که حق طعمهٔ باطل نشود. که باید حق آن گونه مطرح شود که باطل بهره نگیرد. و باطل آن گونه کوبیده شود که حق بهرهمند گردد.
raza
راستی که دنیای زیبا و شیرینی است، با تمام تلخیها و رنجهایش شیرین است، با تمامی زشتیها و دریدگیهایش زیباست.
بخاطر دنیایی که دوستش داشتند و نزدیکان عثمان همهاش را بلعیده بودند، بخاطر دنیاشان به علی روی آوردند، ولی در عدالت تلخ علی که ثروتها را از حلقومشان بیرون میآورد ـ حتّی اگر کابین زنهاشان شده بود ـ به فشار افتادند و از علی فاصله گرفتند و خونها را بخاک سپردند.
و همینها که عزّت علی را نخواستند، ذلّت یزید را چشیدند و سه روز مدینهٔ رسول و دخترهای مدینه برای لشکر شام مباح شد و مکه محاصره شد و بعدها هم حجّاج کرد آنچه کرد. و همانها که از علی گریخته بودند و بیعت نکرده بودند به دامان او پناه آوردند و شبانه به جای دستهای مشغول، با پاهای پلیدی بیعت کردند که تا سر در کثافت غوطه میخورد.
mohdiu
راستی ما در زمانهای خویشتن سکوت و صبر را داشته باشیم یا درگیری بدون سازش را، یا سازش و صلح را و یا حماسه و شهادت را و یا زهد و عبادت و نجوا را و یا فقه و طرح بنیادی مکتب و تربیت آدمها را و یا تسلیم کاظم و یا هماهنگی رضا را و یا نظارت دقیق پیشوایان محصور و معسکر را ویا انتظار حجت و ظهور حق را؟ با کدامین اینها و یا با کدام ترکیب از این حرکتهای پیچیده کار کنیم و بر چه اساسی و با چه حجتی انتخاب نماییم؟
ما چه در مرحلهٔ تحلیل و چه در مقام انتخاب و تبعیت محتاج به اصول و موازینی هستیم که با آن همراه باشیم و از انتخابهای موسمی و دلبخواهی و یا هوی و هوسهای خویش ایمن بمانیم، وگرنه از علی و نهجالبلاغه وابسته به سن و شرایط، گاهی از جهاد استفاده میکنیم و گاهی از زهد و گاهی از قیام میگوییم و گاهی از فرار و دوری از دنیا.
mohdiu
تو آنجا حق رابطه و پیوند با دیگران را داری که مسلط باشی، وگرنه باید امتیاز بدهی و صاغر و ذلیل بمانی.
mohdiu
چرا پیشوایان با زد و بند با فرصت طلبان و شیاطینی همچون ابوسفیان و معاویه و ابن زیاد و مسلم بن عقبه و عبدالله بن زبیر و حجاج، آنها را نخریدند و آنها را به کار نکشیدند؟
چون پیداست که حق با پای باطل راه نمیرود و به مقصد نمیرسد و کسی که در روز اول به اینها باج داد و از آنها کمک گرفت نمیتواند فردا از آنها باج بگیرد و آنها را کنار بگذارد، مگر این که از هدفها و حرفهایش چشم بپوشد و فقط حکومت و قدرت را طالب باشد.
mohdiu
هجومهای خشن، هجومهایی است که بدون توجه به تمامی یک مکتب و عمق وسعت آن، بر آن میشورد و چه بسا که از اشتباهها و یا انحرافهای بعضی از طرفداران هم شاهد بیاورد و بهره بگیرد. اینها دین را عامل انحطاط و عقب ماندگی میشمارند و قضاء و قدر را سرمنشاء این همه سستی و زبونی و انتظار را مذهب احتراز و تقیه را توجیه ترسها و راه شرعی فرار.
raza
شک نیست که شهادت مؤمن و خون سرخ او بیداریهایی سبز میکند و دیدهها را میگشاید ولی دراین هم شک نیست که زندگی مؤمن از مرگ او سازندهتر است. و زبان و فکر و طرح و مدیریت او برای طاغوت کوبندهتر است و همین است که زود در فکر نابودی آن بر میآیند و یا مهجور میخواهندش.
saeedi
اگر خون مؤمن بیداری میرویاند. زندگی او بیداری بیشتر و عمیقتر را به دنبال خواهد آورد واین است که زندگی او را تحمل نمیکنند.
saeedi
برای ساختن یک حکومت هم لازم نیست که همه سلمان باشند و پایههای محکم باشند، اگر تو ستونهای همراه و افراد مناسبی داشته باشی میتوانی از هر تکه آجر استفاده کنی و آنها را بکار بگیری ولی نمیتوانی پستها و سر نخها رابه آنها بسپاری مگر وقتی که از بالا و پایین محاصره شده باشند و مسئول و مأمورشان کنترل شده باشد و چشمهای تو بر آنها نظارت داشته باشد و امتحان مستمر تو، همیشه گزارشگر شرایط و وضعیت باشد.
مجتبی
شک نیست که شهادت مؤمن و خون سرخ او بیداریهایی سبز میکند و دیدهها را میگشاید ولی دراین هم شک نیست که زندگی مؤمن از مرگ او سازندهتر است. و زبان و فکر و طرح و مدیریت او برای طاغوت کوبندهتر است و همین است که زود در فکر نابودی آن بر میآیند و یا مهجور میخواهندش.
mohdiu
صداقت تطابق کلام و عمل با نیت و تطابق این همه با خارج و تطابق اینها با شرایط و جایگاههاست. این همه در مفهوم صدق دخالت دارد و اساس صداقت همین اصل آخر است و به همین خاطر در شرع هنگامی که مصلحت نباشد و جایگاهش نباشد میتوانی و نه تنها میتوانی که باید بگونهای دیگر حرف بزنی و این خلاف صداقت نیست.
mohdiu
اما نفاق در این است که تو شکل نگیری و بیشخصیت باشی تا بتوانی به منافع دست بیابی
mohdiu
فخار بن سعد الموسوی در کتاب بنام الحجة علی الذاهب الی تکفیر ابیطالب از امیر المؤمین نقل میکند: «کانَ وَاللهِ ابوطالب... مُؤْمِناً مُسْلِماً یکتُمُ ایمانَهُ فَخافَهُ عَلی بَنیهاشم اَنْ تُنابِذَها قُریش». و این روایت نشان میدهد که ابوطالب به خاطر منزوی نشدن بنی هاشم و دور نیفتادن آنها تقیه کرده و ایمانش را آشکار ننموده و با رسول نماز نگذاشته است.
mohdiu
اما در مرحلهٔ اختلاف و دو دستگی، مادام که دشمن تسلطی ندارد و یا در مقام قلع و قمع نیست و اکراه و خوفی نیست. جایی هم برای تقیه نیست که تقیه در هنگام خوب و در برابر اکراه است.
mohdiu
معلی میگوید و در برابر حاکم مدینه میگوید اگر آنهایی که تو میخواهی در زیر پای من بودند، پایم را بلند نمیکردم که آنها را بشناسی. و پایداری مینماید تا آنجا که خودش را نابود میکنند.
به این خاطر آنها که توانایی ندارند و وِعاء و پایداری ندارند نباید اسرار را جمع آوری کنند و نباید در هر سوراخی سری فرو کنند و با یک مشت حدیث و سِرّ خود را به دشمن بسپارند. و در خون کسانی شرکت کنند و خون ولی را به عمد بریزند. و خیال کنند که خونی نریختهاند. و کاری نکردهاند. و راهی به دشمن نشان ندادهاند.
mohdiu
راههای پرپیچ و خم، نرمش و انعطاف و ظرافت میخواهد. نه توقّف و نه انحراف که سرنگونی به دنبال میآورد. و این نرمش در اصل تقیه نهفته و با این قانون تفسیر میشود.
mohdiu
در دل مخالف باشید؛ چون این معاشرت است که آنها را آماده میکند که حرفها را بشنوند و مغزها را به کار بیندازند.
saeedi
رسول باید مردم را از خامی و تذبذب بیرون بیاورد یا ابوذر بشوند و یا ابوجهل، «لِیهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَینَةٍ وَ یحْیی مَنْ حَی عَنْ بَینَةٍ»؛ تا آنها که به راه آمدهاند با آگاهی بیایند و آنها که چشم بستهاند با آگاهی چشم بسته باشند.
saeedi
و این اساس تقیه است که تو از آنجایی شروع کنی که نفرت و سرکشی سر نگیرد. که اگر تو اینها را به فحش بکشی آنها خدا را به میان میآورند و در این آیه هست؛ «لاتَسُبُّوا الَّذینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ آللهِ فَیسُبُّوا اللهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍ»؛
saeedi
حجم
۱۵۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۲۳۹ صفحه
حجم
۱۵۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۲۳۹ صفحه
قیمت:
۴۶,۰۰۰
تومان