بریدههایی از کتاب باز هم من
۴٫۲
(۱۱۵)
«وقتی زنی به تو اصرار میکند که کتابی را بخوانی به این دلیل است که میخواهد تو را عاشق خودش کند، میخواهد کاری کند که تو بیشتر به او فکر کنی و میخواهد تو فقط به او فکر کنی.
ستی
ساختن یک زندگی در کشوری که متعلق به شما نیست بهمراتب دشوارتر است. تو باید بتوانی کار جدید، دوستان جدید و عشق جدید پیدا کنی، باید بتوانی شخص جدیدی شوی! اما این کار هرگز ساده نیست و هرگز بدون هزینه نخواهد بود.
کاژه
«لازم نیست همه مانند هم لباس بپوشند. شما این لباس را خریدهاید چون دوستش دارید، پس آن را مال خود کنید. سرتان را بالا بگیرید و طوری رفتار کنید انگار که همه پچپچهای اطرافتان را میشنوید و از نظرتان فقط یک مشت چرندیات هستند.»
lover book
در شکستن دل سلسلهمراتبی مشخص وجود دارد و من آنها را تجربه کردهام. در صدر این سلسلهمراتب مرگ کسی قرار دارد که عاشقش هستید. هیچ موقعیتی وجود ندارد که باعث شوک و غمی بیش از این شود و شما بیش از هر زمان دیگری همدردی دیگران را دریافت میکنید: چهرهها با دیدن شما درهم میشوند، یک دست برای فشردن شانهتان بهسوی شما دراز میشود «آه خدای من، من خیلی متأسفم» و پس از آن احتمالا دردناکترین راه برای از دست دادن فردی که عاشقش هستید خیانت است. شما در این مورد هیچ احساس همدردی دریافت نمیکنید.
aseman
آقای گاپنیک من را همراه با گری به مطب پزشک خودش فرستاد تا به من واکسن هاری بزنند. من در یک اتاق انتظار که شبیه به سالن یک هتل لوکس بود نشستم؛ سپس یک دکتر ایرانی میانسال معاینهام کرد که احتمالا دلسوزترین فردی بود که تابهحال دیده بودم.
lover book
باید کسی را همراه خود سازید که بخواهد همراهتان باشد نه اینکه شما را چون پروانهای زیبا روی دیوار اتاقش میخ کند.
Yasaman
ما اغلب غرورمان را حفظ میکنیم؛ اما تو یا میتوانی غرورت را در جایگاه نادرستش با درد نگه داری یا آزادش کنی تا برود و آنگاه بتوانی از باقی زمان باارزش زندگیات با لذت استفاده کنی.
Yasaman
گفتم: «همه مردم دنیا مشکل دارند، فرقی ندارد که کی باشی.»
رها
زنان ناچارند همیشه گزینههای دشوار را انتخاب کنند؛ اما تنها تسلیای که برای زنان وجود دارد این است که کاری را انجام دهند که دوست دارند.
aseman
اگر کسی یک کتابخانه را ببندد لوئیزا، فقط یک ساختمان را تعطیل نکرده، بلکه امید را نابود کرده است.
ستی
همه زمانی که در دنیایی بیگانه با آنچه تجربه کردهاند روبهرو میشوند، احساس ترس و ناراحتی خواهند کرد و همه چیز را عجیب میبینند. برای همه بیرون آمدن از دایرهٔ امنشان کار آسانی نخواهد بود.
Yasaman
با تمام وجود زندگی کن!
رها
«براساس ایدههای جورواجوری که دنیا به خوردت میدهد زندگی نکن، بلکه زندگیات را براساس رؤیاهایت بساز!»
sarah_khani
به خودم میگفتم تو همهٔ اینها را میدانی، تو یک زن معقول و بالغ بیستوهشتساله هستی، کتابهای خودشناسی و پیشرفت شخصیت میخوانی و تمام برنامههای دکتر فیل را تماشا کردهای! اما هیچیک از اینها جواب نمیداد.
وقتی ۳۵۰۰ مایل دورتر از نامزد خوشتیپ، مهربان و دوستداشتنی خود زندگی میکنی و او یک همکار جدید خوشگل دارد که دستکم دوازده ساعت از روز را با او میگذراند، آن وقت قورباغهٔ زشت و کریه حسادت درست مینشیند روی بخش معقول ذهنت و خواب و خوراک را از تو میگیرد
Zahra B
بله، میدانم دختر برنیکس لبهایش را در تمام عکسهایش مانند اردک میکند. این برای جذاب به نظر رسیدن است.
Zahra B
یکبار به من گفتی از زمانی که پسربچه بودی میخواستی یک امدادرس باشی. خب، برای من تقریبا سی سال طول کشید تا بدانم میخواهم کی باشم. این رؤیای من ممکن است یک هفته طول بکشد یا یک سال؛ اما هر روزی که با چمدانهای پر از لباس و دستهایی که درد گرفتهاند به وست ویلیج میروم، با اینکه احساس میکنم هرگز آماده نخواهم بود؛ اما با شوق آوازی را زیر لب زمزمه خواهم کرد.
Zahra B
. به جهان فکر میکردم که هرچه در آن بیفکنی همان را دریافت خواهی کرد، اگر به آن عشق دهی، عشق میگیری و بالعکس
mahsa
«سخت کار کن، موفق شو و از آنچه به دست آوردهای به دیگران هم ببخش!»
fateme fijani
تابهحال کسی دلم را نشکسته بود، دستکم یک مرد زنده!
aseman
تنها برنامهای که داشتم این بود که به کافیشاپ بروم و کاری خاص نداشتم. اگر کسی را در زندگیتان نداشته باشید، یکشنبههایتان هدر خواهند رفت.
Zahra B
نکتهٔ مهم این است که بدانید باید کسی را همراه خود سازید که بخواهد همراهتان باشد نه اینکه شما را چون پروانهای زیبا روی دیوار اتاقش میخ کند. نکتهٔ مهم این است که بدانید همیشه میتوانید بهنوعی راهی برای دوباره ساختن خودتان پیدا کنید.
Zahra B
به یاد ویل افتادم که اصرار داشت «دانش قدرت است».
مهدی
اگر کسی تو را دوست داشته باشد با تو خواهد ماند و اگر آنقدر دوستت ندارد که ممکن است به تو خیانت کند، پس ارزشش را ندارد که به او فکر کنی.
مهدیه
جورابهای راهراهت را با افتخار بپوش!
نیومون
یاد یکی از دوستان پدرم افتادم که هنگام دویدن حمله قلبی کرد. پدر همیشه از او بهعنوان مثالی روشن برای اینکه ورزش برای ما بد است، استفاده میکرد.
نیومون
اگر سام آنجا نبود، بازهم به خودم اطمینان خواهم داشت. بعد از تمام چیزهایی که از آنها جان سالم بهدربردهام، میدانم که این نیز بگذرد، فقط نیاز دارم که باز خودم را بسازم، یک خود تازهتر، قویتر و مصممتر!
Zahra B
مرد دستش را بالا آورد و چهار انگشت فربه خود را در هوا تکان داد.
کیانا
ویل همیشه میگفت من خودم را از تجربیات جدید محروم میکنم. پس برنامه من برای آینده این است: چیزهای تازه را امتحان کن.»
رها
برای اینکه به خود برسند گهگاه ریملی جدید میخرند یا هر شش هفته موهایشان را کوتاه میکنند. در زادگاه من اینکه زنان زیاد به خودشان برسند بهنوعی مشکوک به نظر میرسد یا وسواسی بیمارگونه است که به درمان نیاز دارد. زنان سرزمین من در این سنوسال به چیزهای دیگری اهمیت میدهند
lover book
«سخت کار کن، موفق شو و از آنچه به دست آوردهای به دیگران هم ببخش!»
کاربر ۸۸۴۷۵۲
حجم
۴۷۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۶۰ صفحه
حجم
۴۷۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۵۶۰ صفحه
قیمت:
۱۰۹,۹۰۰
تومان