جهانی شدن پس از جنگ جهانی دوم کموبیش با امریکایی شدن مترادف بود.
ایمان فلاح
در پانزده سال گذشته ایالات متحده امریکا تحریمهایی بر نیمی از جمعیت دنیا اعمال کرده است.
ایمان فلاح
محصور بودن یکی از مواهب طبیعی امریکا است که در احاطه دو اقیانوس پهناور و دو همسایه آرام قرار گرفته است.
ایمان فلاح
در تراز سیاسینظامی هنوز در جهانی با یک ابرقدرت بهسر میبریم. اما در همه ابعاد دیگر ــ صنعتی، مالی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی ــ توزیع قدرت در حال دگرگونی است و از سلطه امریکا فاصله میگیرد.
ایمان فلاح
همچنان به دنیایی میاندیشیم که در آن قدرتی نوخاسته باید از میان دو گزینه ناخوشایند یکی را برگزیند: به نظم غربی بپیوندد یا ردّش کند و کشوری شرور گردد و عقوبت تکفیر را به جان بخرد.
ایمان فلاح
پارهای از دانشوران معاصر، مشهورترینشان سمیوئل پی. هانتینگتن، چنین استدلال کردهاند که مدرن شدن و غربی شدن یکسره از هم متمایزند. به گفته هانتینگتن غرب پیش از آنکه مدرن شود غربی بود. غرب ویژگی متمایزش را در حدود قرن هشتم یا نهم بهدست آورد اما فقط در حدود قرن هجدهم «مدرن» شد.
ایمان فلاح
این موضوع شاید سطحی بهنظر برسد اما چنین نیست. لباس زنان شاخصِ مهم احساس راحتی جامعه با مدرنیته است. عجیب نیست که دنیای اسلام بیشترین مشکل را با زنانی دارد که به سبک غربی لباس میپوشند. نیز در همین مناطق است که زنان بیشترین فاصله را از معیارهای عینی (مدرنیته) دارند ــ سواد، آموزش، مشارکت در نیروی کار ــ روسری و چادر شاید گزینه مطلوب باشد اما با دیدگاهی همخوانی دارد که به روشهای دیگر جهان مدرن را پس میزند.
هادی
رابطه اقتصادی چینامریکا مبتنی بر وابستگی متقابل است. چین برای فروش کالاهایش به بازار امریکا نیازمند است؛ امریکا برای تأمین مالی بدهیاش به چین نیازمند است. این در عصر جهانی شدن معادل نابودی متقابل حتمی عصر اتم است.
هادی