بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب علم علیه شانس | طاقچه
تصویر جلد کتاب علم علیه شانس

بریده‌هایی از کتاب علم علیه شانس

نویسنده:مارک تواین
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۳از ۴ رأی
۴٫۳
(۴)
هر وقت من چیزی می‌خوام و خانم مک‌ویلیامز یه چیز دیگه، و بعد تصمیم می‌گیریم چیزی رو که اون می‌خواد برآورده کنیم، اسمش رو می‌ذاریم مصالحه.
Mahdi Hoseinirad
هر وقت من چیزی می‌خوام و خانم مک‌ویلیامز یه چیز دیگه، و بعد تصمیم می‌گیریم چیزی رو که اون می‌خواد برآورده کنیم، اسمش رو می‌ذاریم مصالحه.
Mahdi Hoseinirad
من زیاد به معاشرت عادت ندارم.
پویا پانا
آره رییس! ما انتخاب شده‌یم واسه مُردن؛
پویا پانا
چه چیزهای کوچکی می‌تواند مایهٔ شادمانی ما شود وقتی حس می‌کنیم آن‌ها را به دست آورده‌ایم!
پویا پانا
گرفتن جان کسی که به من آزاری نرسانده بود امری شرارت‌بار به‌نظر می‌رسید. به‌نظر می‌رسید این واقعه خلاصه‌ای باشد از جنگ؛ چرا که در تمام جنگ‌ها باید غریبه‌هایی را که علیه تو هستند بکُشی، بی‌آن‌که عداوتی شخصی با آن‌ها داشته باشی. غریبه‌هایی که در هر شرایط دیگری اگر می‌دیدی به دردسر افتاده‌اند کمک‌شان می‌کردی و آن‌ها هم، در شرایط مشابه، اگر تو نیازمند بودی کمکت می‌کردند.
محسن
یک زن که می‌تونه تک‌وتنها با خودِ شیطون یا با یک موش رو در رو بشه، در برابر رعدوبرق چنان پریشون می‌شه که حتا دیدنش هم رقت‌انگیزه.
Mahdi Hoseinirad
نوشتهٔ روی سنگ‌قبر حوا آدم: هر آن‌جا که او بود، بهشتم آن‌جا بود.
محسن

حجم

۱۶۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۱۷ صفحه

حجم

۱۶۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۱۷ صفحه

قیمت:
۲۶,۰۰۰
۱۳,۰۰۰
۵۰%
تومان