بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مسئولیت و سازندگی | طاقچه
تصویر جلد کتاب مسئولیت و سازندگی

بریده‌هایی از کتاب مسئولیت و سازندگی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۴۱ رأی
۴٫۳
(۱۴۱)
این را هم بگویم که برای حرکت و سازندگی، تنها این شناخت‌ها و آگاهی‌ها کافی نیستند و حتی عشق و طلب هم کافی نیست، که ورزیدگی و تمرین ضروری است. من کسانی را می‌شناسم که از عشق و آگاهی برخوردارند و راستی می‌خواهند که گامی بردارند و باری را به دوش بگیرند... اما بازویشان توانایی ندارد و ورزیده نیست...
علی
ـ یک روز صبح با صدای استارت ماشینی از خواب بیدار شدم. استارت مداوم بود و جرقه‌ها زیاد و مایع قابل احتراق، اما با این وصف حرکتی نبود و پیشرفتی نبود. من به یاد جرقه‌هایی افتادم که در زندگی خودم مدام سرمی‌کشیدند، و به یاد استعدادهایی افتادم که قابل سوختن بودند و به یاد رکود و توقفی افتادم که با این همه جرقه و استعداد گریبانگیرم بوده است. در این فکر رفتم که ببینم نقص از کجاست، که شنیدم راننده می‌گوید: باید هلش داد، هوا برداشته است. و همین جواب من بود.
آسمان
هنگامی که عشقی بزرگ‌تر دل را بگیرد عشق‌های کوچک‌تر نردبان آن خواهند بود.
MS
آن‌ها که با تفکراتی مغشوش و گرفتار حرکت می‌کنند، خیلی گمراه‌تر از آن‌هایی هستند که هرگز تفکراتی ندارند و کاری را آغاز نکرده‌اند.
nargil
آدم کسی است که بر تمام استعدادهایش حکومت دارد و رهبری دارد و به آن‌ها جهت می‌دهد.
s.m.a57
انسان گرفتار جبرهایی است: جبر تاریخ، جبر محیط، جبر وراثت، جبر تربیت، جبر طبیعت، از بیرون و جبر غریزه و جبر فکر و جبر عقل، در درون. انسان همراه این جبرها هست. و تنها با درگیری و هماهنگ شدن همین جبرهاست که به آزادی می‌رسد.
nargil
چه بسا که انسان باید مدت‌ها خود را متفکر و غمگین نشان بدهد و طرف را به سؤال وادار کند و پس از فرارها و تشنه کردن‌ها، آرام از خودش بپرسد که راستی چرا زنده هستم و چرا خودم را راحت نمی‌کنم. این زندگی و این تلاوت تکرارها یعنی چه؟ و آن‌گاه از دوستش بپرسد آن‌ها که خود را راحت کردند و انتحار کردند آیا از شهامت و شجاعت برخوردار نبودند؟ در این هنگام دوستش می‌کوشد که او را دلگرم کند. و اوست که می‌تواند او را از تکرار زندگی و بن‌بستِ مرگ و تنوعِ بودن، به تحرک‌ها و راه‌ها برساند و با طرح سؤال‌های بنیادی او را به جریان بیندازد. چون تنها این سؤال‌های بنیادی است که انسان را به راه می‌اندازد و پیش می‌برد. کسانی که سؤال‌ها را از بالا شروع می‌کنند و از برگ‌ها آغاز می‌کنند و از شکل برگ‌ها و رنگ برگ‌ها و کار برگ‌ها، خود را خسته می‌کنند، به نتیجه نمی‌رسند؛ چون این شکل و رنگ نتیجهٔ عواملی است که در ساقه‌ها و ریشه‌ها و شاخه‌ها و پوست‌ها خانه گرفته‌اند.
MS
این ما هستیم که با حرفی شاد می‌شویم و از حرفی می‌رنجیم، با صناری قالب تهی می‌کنیم و این ما هستیم که هوس‌های ما و هوس‌های خلق در ما حرکت ایجاد می‌کند و این ما هستیم که دنیا چشممان را پرمی‌کند و دگرگونمان می‌سازد. اما آن‌ها که از اسارت‌ها رهیده‌اند و به عشق حق رسیده‌اند و در حد وظیفه زندگی می‌کنند، جز با امر او، جز با حکم او، جز با اشارهٔ او به راهی نمی‌رو
MS
فراغت و خلوت به وسعت برداشت‌ها کمک می‌کند. ذهن خسته و مشغول و شلوغ برداشتی ندارد و این است که راه رفته‌ها در هر ماه و هفته و روز، حتی در هر ساعت و در هر لحظه، ذهن خود را و درون خود را مراقبت می‌کردند و با محاسبه‌ها، اهمیت‌ها را در نظر می‌گرفتند و با مراقبت‌ها از پارازیت‌ها جلوگیری می‌نمودند و در نتیجهٔ فراغت و خلوت درون، حتی با بلبشوی بیرون برداشت‌ها داشتند و نتیجه‌گیری‌ها.
آسمان
اعْبُدْ رَبَّکَ حَتی یاْتِیکَ الْیقین، (حجر، ۹۹) عبادت کن تا به یقین برسی.
کاربر ۳۷۱۲۵۱۵
من وابستهٔ دیگران بودم؛ با این نامردی‌ها از آن‌ها بریدم. من با خودم گفتم: اصلا چرا من توقع راحتی و مردانگی داشته باشم؟ و همین که توقعم عوض شد، راحت شدم.
mahdieh
هدف این نیست که مردم خوب بشوند، بل هدف این است که شرایط خوب شدن آن‌ها فراهم بشود. آن گاه آن‌ها هستند که می‌توانند انتخاب کنند و اتخاذ کنند
مجتبی قاسم زاده تهرانی
شیطان، دشمن رشد انسان است که او را به غفلت می‌خواند و با سرگرمی‌ها و هیچ‌ها و پوچ‌ها مشغول می‌سازد و سرمایه‌های او را کم جلوه می‌دهد و مجهول می‌گذارد تا برداشت‌هایش جلوه‌ای ننماید.
nima
ما با آن که به آگاهی و حتی به عشق رسیده‌ایم حرکت نمی‌کنیم؛ چون باری را می‌خواهیم برداریم که هنوز بازویش را تهیه نکرده‌ایم.
وحید
آن کس که تفکر ندارد به نجات نزدیک‌تر است تا کسی که تفکراتش را به انحراف کشیده‌اند.
آسمان
در اتاق نشسته بودم که از سوراخ شیشهٔ شکسته‌ای زنبوری به درون آمد و سپس پروازهای اکتشافی را شروع کرد و بعد هم برای بازگشت آماده شد. اما به هر طرف که می‌رفت با شکست روبه‌رو می‌گردید، به شیشه می‌خورد و به زمین می‌افتاد، تا این که ضربهٔ کفشی راحتش کرد. این درس من بود که هنگام گرفتاری خود را به هر طرف نکوبم، بلکه به راه بازگشت فکر کنم و آن را بیابم و خود را خلاص کنم.
mohdiu
هنگامی که عشقی بزرگ‌تر دل را بگیرد عشق‌های کوچک‌تر نردبان آن خواهند بود.
Mehdi Nasiri
ابراهیم به مهم‌تر از اسماعیل رسیده و حتی به نزدیک‌تر از خود به خود، رسیده و این است که به دستور عقلِ خود، مهم را فدای مهم‌تر می‌کند؛ گر چه عقل دیگران به این مهم‌تر نرسیده باشد. او می‌بیند که اسماعیلش در کنار یک آوار و با یک ضربه از سم اسبی به مرگ می‌رسد و جانش را می‌بازد. ابراهیم می‌خواهد، این جان از دست رفته را بدست بیاورد و در راهی و در جهتی آن را به جریان بیندازد. ابراهیم می‌خواهد به رشد برسد و به رشد برساند و این است که با آن دستور، خودش کارد را بدست می‌گیرد و اسماعیل را می‌بندد و کارد می‌کشد و هنگامی که می‌بیند به او کمک نمی‌دهد و رگ‌ها بریده نمی‌شوند و خون‌ها بیرون نمی‌ریزند، سخت خشمگین می‌گردد و کارد را بر زمین می‌کوبد. و اگر همین کار را نمی‌کرد در امتحان باخته بود، که عشقی نبوده و سنجشی نبوده، فقط حرفی بوده و سخنی.
Arezoo
هنگامی که عشقی بزرگ‌تر دل را بگیرد عشق‌های کوچک‌تر نردبان آن خواهند بود.
its_Samane 🌱
مربی مانند طبیب است، باید دردها را بشناسد و داروها را بشناسد و روحیه‌ها را بشناسد؛ چون هر دارویی در هر روحیه‌ای مؤثر نیست
العبدلأل ياسين
این حیوان است که به خاطر غریزه‌ها و با پای غریزه‌ها زندگی می‌کند و راه می‌رود. اما انسان باید از این سطح بالاتر بیاید و از تضادی که در نهاد اوست مدد بگیرد و حرکت کند، آن هم حرکتی نه به سوی آنچه در حد او و پایین‌تر از اوست. حرکت به سوی وجودی برتر و بالاتر و بی‌نیاز و بی‌مانند و نامحدود. و دیگر این انسانِ از بند رهیده و به وسعت رسیده، این انسان دریا دل، با قطره‌ای طوفان نمی‌گیرد و با جلوه‌ای و هوسی موج بر نمی‌دارد.
eli
شکل تربیت انسان از آن‌جا که انسان با آزادی همراه است و از رقابت و تضاد استعدادها برخوردار، نوع تربیت او با تربیت دام‌ها و درخت‌ها تفاوت خواهد داشت. تربیت انسان نمی‌تواند مسخ او و پوک کردن او و غلتاندن او باشد. هر گونه تربیتی که با دست خودم تحقق نگیرد و با انتخاب من همراه نباشد، در واقع مسخ کردن من و نفی کردن من حساب می‌شود. و این است که تربیت‌های تلقینی و تقلیدی و تحمیلی و سنتی ارزش نخواهند داشت، حتی ضد ارزش هستند و عامل نفی انسان و آخر سر هم باعث عصیان و طغیان او.
محمد رضا
من با مسئولیت و سازندگی شروع کردم؛ چون می‌دیدم ما امروز بیش از هر وقت دیگر، نیازمند این مسأله هستیم. ما در سازندگی و تربیت افراد، از روش سرشار و غنی خودمان بهره نمی‌بریم و با شعارها و تلقین‌ها و دردها و رنج‌ها و محرومیت‌ها، استعدادها را داغ می‌کنیم و از دیگران سرمشق می‌گیریم، در حالی که ما در هدف و در راه و در روش، در هیچ کدام با آن‌ها همانندی و هماهنگی نداریم. ما در راهی می‌رویم که به هدف ما نمی‌رسد و در نتیجه طعمهٔ آن‌ها می‌شویم و نردبان مقاصدشان.
s.m.a57
سلمان‌وار در جست و جوی مربی رفتن، آسان‌تر و پربارتر از لقمان‌وار از بدها ادب آموختن است.
محمد
ما تا هنگامی که سرمایه‌های خود را ندیده و غافلیم، باکی نداریم و سرحالیم و حداکثر، در جمع‌ها برای خالی نبودن عریضه می‌گوییم: ما ضرر کرده‌ایم و خسارت داده‌ایم، آن هم با خنده و شکسته نفسی. اما همین ما، هنگامی که می‌خواهیم از یک سرقت و یا خسارت مالی گفت‌وگو کنیم، چندین بار به گریه می‌افتیم و از خوراک ساقط می‌شویم و دق می‌آوریم.
mohdiu
دنیا راه است و من نمی‌توانم سنگ راه خلق باشم. و نمی‌توانم با چشم و صورت و گیسوان و ساق‌هایم و یا تن صدا و حرکاتم خلق را به سوی خودم جذب کنم و برای خودم نگه دارم. مسأله این نیست که مثلا من فاسد نمی‌شوم و طلا که پاکه چه منتش به خاکه! مسأله این است که دیگران نباید آلوده شوند و نباید دل‌هاشان اسیر من باشد و نباید من سنگ راهشان و بت بزرگشان باشم.
mohdiu
اما خدای ابراهیم... او نمی‌خواهد اسماعیل‌ها کشته شوند، او می‌خواهد ابراهیم‌ها آزاد شوند و رشد کنند و به قرب و رضوان دست بیابند.
منتظر طلوع
هر کس در هر کجا می‌تواند مربی و سازنده باشد. چراغ روشن در هر کجا که هست می‌تواند نور بپاشد و راه‌ها را روشن کند.
its_Samane 🌱
ریزش برگ‌های پاییزی به من درسی داد که در هنگام خوابِ ریشه‌ها، برگ‌ها می‌ریزند حتی با نسیمی؛ اما در بهارهای سبز و همراه بیداری ریشه‌ها، از چوب خشک مرده، از چوب سخت و متراکم، جوانه‌ها و شکوفه‌ها می‌جوشند و بارور می‌شوند.
محمد
باید سرمایه‌ها را به جریان انداخت و گرنه احتکار است و باید در راه حق و در راه درست به کار انداخت و گرنه اسراف است و زیان. و این همان درس کوتاه و پر مغز قرآن است که می‌گوید: اِنّا للهِ و اِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ
mohdiu

حجم

۲۱۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۳۵۸ صفحه

حجم

۲۱۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۳۵۸ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان